خانه » مهارت نوشتاری » انشا در مورد کلبه ای کوچک بر روی تپه ای زیبا

انشا در مورد کلبه ای کوچک بر روی تپه ای زیبا

انشای دانش آموزی کلبه ای کوچک بر روی تپه ای زیبا

انشا در مورد کلبه ای کوچک بر روی تپه ای زیبا

انشا با موضوع کلبه ای کوچک بر روی تپه ای زیبا به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.

موضوع انشا کلبه ای کوچک بر روی تپه ای زیبا

روی تپه‌ای سبز و آرام، کلبه‌ای کوچک در آرامشی بی‌همتا غرق بود. کلبه با رنگ زرد خود، مانند یک گل آفتابگردان بر روی تپه می‌درخشید. درون کلبه، عطر چوب فضا را پر کرده بود. درختان دست به دست یکدیگر داده و دیوارهای کلبه را ساخته بودند. سکوت بی‌مانند در آن فرمانروایی می‌کرد. شومینه‌ای خاموش چشم به راه آتش نشسته بود. شمع‌های نیمه سوخته، در هر گوشه کلبه کوچک به چشم می‌خوردند. در، صدای جیرجیرک را تقلید می‌کرد.

این کلبه کوچک متعلق به پیرمردی سپیدموی بود. از زمانی که او به شهر رفت، این کلبه خالی ماند و به گذرگاه گردشگران تبدیل شد. آن‌ها به کلبه می‌آمدند تا شبی در آن اقامت داشته باشند و روز بعد به مسیر خود ادامه دهند. هر قسمت این خانه با عشق بنا نهاده شده بود. رود کوچکی از کنار آن می‌گذشت و مشخص بود که سال‌هاست کلبه را می‌شناسد. کلبه‌ای که روز به روز پیرتر می‌شد اما امید بازگشت پیرمرد او را سرپا نگه داشته بود. درختان تنومند سایبانی از برگ‌ها به کلبه هدیه می‌دادند. قطرات باران نامه‌رسان کلبه محسوب می‌شدند. آن‌ها از آسمان بلند می‌آمدند و کلبه امیدوار بود که آنان خبری از پیرمرد داشته باشند.

پیرمرد تصمیمی برای بازگشت نداشت. او در بستر بیماری به سر می‌برد. با وجود طبیعت‌ دوستان بسیاری که از کلبه دیدن می‌کردند، او احساس تهی بودن داشت. هیچ‌کس نمی‌توانست جایگزین پیرمرد شود. او با صبر و شادمانی تک‌تک لحظه‌های ساخت کلبه کوچک روی تپه را دیده بود. پرندگان آواز شادمانی می‌خواند و پروانه‌ها، با بال‌های زیبایشان برای کلبه دلربایی می‌کردند. طبیعت تمام تلاش خود را می‌کرد تا کلبه چوبی را از افکار خود رها کند. غم او روز به روز بیشتر می‌شد. درختان با فصل سرد برگ‌های خود را از دست دادند. پرندگان از آن‌جا کوچ کردند و رودمنجمد شد. تپه، زیبایی پیشین خود را نداشت. آسمان غرش کرد و صاعقه خشمگین، کلبه را برای همیشه به آتش کشید و نابود کرد.

انشا درباره خانه

انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *