انشا دانش آموزی درباره اگر جای دستانت بودی چه می کردی؟
انشا با موضوع اگر جای دستانت بودی چه می کردی؟ به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.
موضوع انشا اگر جای دستانت بودی چه می کردی؟
دستها یکی از اعضای مهم در بدن هستند. معلم در کلاس به ما گفت که تصور کنیم جای دستهایمان هستیم، آن وقت چه میکردیم؟ بنظرم این سختترین تخیلی است که هر انسانی میتواند داشته باشد. جای دست بودن مسئولیت خیلی سنگینی است و فکر میکنم که نتوانم به خوبی از عهده آن بر بیایم. اگر جای دستانم بودم، نقاشیهای بسیار زیبا میکشیدم. تصویرهایی که دارای رنگهای شاد هستند و انسان با نگاه کردن به آن، به وجد میآید.
اگر به جای دستانم بودم، هر روز وقتی از خواب بیدار میشدم، صورت پدر و مادرم را نوازش میکردم. دستانشان را در خود میگرفتم و از خدا بابت داشتن همچین نعمتهای ارزشمندی تشکر میکردم. من به عنوان دست هیچگاه اجازه نمیدادم که با من بر روی درخت یادگاری بنویسند. بلکه درختان را در آغوش میگرفتم و آنها را به خاطر آسیبهایی که توسط دستهای دیگر دیدهاند، دلداری میدادم. هنوز هم گمان میکنم که جای دست بودن بسیار سخت است اما بیشتر که در آن غرق میشوم، لذتبخش بودنش را درک میکنم. من دست پیرزنی که در گوشه خیابان ایستاده را میگرفتم و او را از خیابان رد میکردم. وسایل پیرمردی که از میوهفروشی بازمیگردد را میگرفتم و تا خانه همراهیش میکردم تا دچار کمردرد نشود.
من اگر جای دستانم بودم، هیچ زمانی به دیگران آسیب نمیزدم. با مداد و خطکش بر روی میز حکاکی نمیکردم. زنگهای تفریح قمقمه خود را برمیداشتم و به گلهای درون باغچه حیاط مدرسه، آب میدادم. در زمستان سرما را تحمل میکردم و آدمبرفیهای شاد درست میکردم. همچنین دستکشهای خود را به او میدادم تا یخ نزند. اگ جای دستانم بودم، هر کار خوبی که میشود با دست انجام داد را انجام میدادم و از کارهایی که به من و دیگران آسیب میرساند، دوری میکردم. من به عنوان یک دست از خود مراقبت میکردم تا وظایفی که دارم را به بهترین شکل ممکن انجام دهم.
انشا یک روز فراموش نشدنیانشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی