خانه » مهارت نوشتاری » انشا از زبان پول

انشا از زبان پول

انشا دانش آموزی از زبان پول

انشا از زبان پول

انشای دانش آموزی از زبان پول به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.

انشا ادبی از زبان پول

من پول هستم‌. با آن که نامم از ۳ حرف تشکیل می‌شود، بسیار ارزشمند هستم. من در طول زمان تغییرات بسیاری را پشت سر گذاشته‌ام. اجداد من در ابتدا شکل‌های متفاوتی نسبت به من داشتند. آن‌ها به شکل مواد خوراکی یا ابزارآلات بودند. در زمان‌های قدیم، وقتی فردی می‌خواست چیزی را از همسایه خود بگیرد، چون پول کاغذی نداشتند، مقداری از مواد غذایی اضافه خود را در قبال چیزی که می‌خواست، تعویض می‌کرد. این شکل اولیه پول بود. بعدها خاندان من شکل‌های جدیدی به خود می‌گیرند. آن‌ها از جنس طلا و نقره بودند و شکل‌های حکاکی‌شده بر روی خود داشتند. با گذر زمان، انسان‌ها شکل‌های بهتری را برای پول در نظر گرفتند. به تدریج بانک‌ها ساخته شدند و چک، سفته، سکه و پول کاغذی، گسترده‌‌تر از قبل شد.

من سالیان پیش در یکی از بانک‌های ایرانی تولید شدم. باید بگویم که جنس مقاومی دارم زیرا با گذشت مدت زمانی طولانی، همچنان قابل استفاده هستم. یادم می‌آید که مردی من را به همراه یک دسته پول از بانک تحویل گرفت. روزهای پایانی اسفند بود و او می‌خواست به فرزندان خود عیدی دهد. در وقت تحویل سال، من را به عنوان عیدی به فرزند کوچک خانواده دادند. او از دیدنم بسیار خوشحال شد و من را درون کیف پول قرار داد. سال‌های سال درون یک کیف پول کوچک زندگی می‌کردم تا بالاخره روزی یک نوجوان زیبا من را از قفس نجات داد. متوجه شدم که او همان کودک است و اکنون بزرگ شده است. تصمیم داشت که مرا به مغازه ببرد و وسیله‌ای را خریداری کند. من به مسئول صندوق تحویل داده شدم و در کنار دیگر پول‌ها، درون جعبه قرار گرفتم.

همانطور که منتظر مقصد بعدی بودم، صندوقدار من را به پیرمردی تحویل داد. آن مرد سپیدموی از دیدن من شگفت‌زده شد. گویا وسیله ارزشمندی پیدا کرده باشد، پس من را به یک آزمایشگاه برد. نورهای بسیاری را روی من تابید تا حدس‌هایی که می‌زد را به اثبات برساند. آن زمان بود که فهمیدم یک گنجینه ملی هستم و مرا به موزه پول بردند. حال درون یک شیشه زندگی می‌کنم و همه روزه افراد بسیاری برای دیدنم به موزه می‌آیند.

موضوعات پیشنهادی انشاهای دانش آموزی

انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی 

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *