انشا از زبان آینه

انشا دانش آموزی از زبان آینه 🪞

انشا ذهنی از زبان آینه به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند با دانشچی همراه باشید.

موضوع انشا از زبان آینه

سوالی که بقیه از من می‌پرسند این است که به آن‌ها بگویم زیبا هستند یا نه. فکر می‌کنم با این جمله حدس زده ‌باشید که من کیستم؛ آینه‌ای جوان که روی دیوار اتاق دختری مهربان خودنمایی می‌کند.

اسم دخترک زیباست. او ۶ سال دارد و به پیش‌دبستانی می‌رود. هر روز که از مدرسه برمی‌گردد روبه‌روی من می‌نشیند و اتفاقاتی که در مدرسه افتاده‌است را برای من تعریف می‌کند. زیبا یک برادر کوچک دارد که هم‌بازی اوست.

زمانی که زیبا در اتاق است را خیلی دوست دارم. وقتی او نباشد، اتاق در سکوت غرق می‌شود. من قابی طلایی رنگ دارم و یک تاج بالای سر من است. این را زمانی متوجه شدم که زیبا با یک دوربین از خودش عکس می‌گرفت. او مرا ملکه صدا می‌زند.

صبح که می‌شود، نور خورشید به من می‌تابد و من این گرما را خیلی دوست دارم. تابش آفتاب به من باعث می‌شود نور اتاق بیش‌تر شود. می‌توانم برای‌تان تعریف کنم که اتاق زیبا چه شکلی دارد. دیوارها به رنگ صورتی و با طرح‌ خرس مهربان هستند. تخت او درست روبه‌رویم قرار دارد و من هر شب تا قبل از این که خوابم ببرد، او را تماشا می‌کنم. چند قاب که درون آن‌ها عکس‌های زیبا قرار دارند، بالای تختش آویزان هستند. زمانی که در خانه نباشد، به آن‌ها نگاه می‌کنم تا کم‌تر دلتنگ او شوم.

تولد ۵ سالگی زیبا یکی از بهترین روزهای زندگی من بود، زیرا با دختران زیادی آشنا شدم. دوستان او به اتاق می‌آمدند و وقتی خودشان را در من تماشا می‌کردند، چشمان‌شان پر از نور و شوق می‌شد. آن‌ها به زیبا می‌گفتند خوشبحالت که یک آینه جادویی داری و می‌توانی هرروز خود را درون آن ببینی.

من به زیبا آموخته‌ام که خودش را خیلی دوست داشته باشد زیرا چهره زیبایی دارد و به عنوان یک دختر ۶ ساله بسیار باهوش است. من همیشه این‌جا، روی این دیوار صورتی‌رنگ ثابت هستم. جایی بیرون از این اتاق را ندیده‌ام. حتی نمی‌دانم ابرها چه شکلی هستند. زیبا برای من از هر چیزی که بیرون اتاق قرار دارد، تعریف کرده‌است. کاش روزی برسد که بتوانم آن‌ها را با چشمان خود ببینم.

پیشنهادی: انشا از زبان قایق

انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی