خانه » زیست شناسی » تحقیق درمورد دم و بازدم (تنفس)

تحقیق درمورد دم و بازدم (تنفس)

تحقیق درباره ی هوای دم و بازدم

تحقیق تنفس ، دم و باز دم

دم و باز دم تنفس

به مجموع دو عمل فروبردن هوا به داخل دستگاه تنفسی (دَم) و سپس خارج کردن هوا (بازدم) که هدف آن (اکسیژن) به خون و خارج کردن دی اکسید کربن از خون است عمل تنفس می‌گویند.

انواع تنفس

تنفس را می‌توان این گونه تعریف کرد: تبادل گازها بین موجود و محیطی که در آن زندگی می‌کند. با این تعریف دو نوع تنفس در موجود زنده خواهیم داشت:

  • تنفس داخلی (سلولی)
  • تنفس خارجی (ریوی)

تنفس داخلی

تنفس داخلی، تبادل گازها بین جریان خون و سلول‌های مجاور صورت می‌گیرد. خون در طی عبور از میان بافتهای بدن، تقریباً به اندازه ۵ تا ۷٪ از حجم خود، اکسیژن از دست می‌دهد و ۴ تا ۶٪ دی‌اکسید کربن دریافت می‌کند. هنگامی که دما یا اسیدیته، افزایش پیدا می‌کند، اکسیژن بیشتری به بافت‌ها می‌رسد. قسمت اعظم اکسیژن خون به هموگلوبین گویچه‌های سرخ خون (Red Blood Cell) پیوند می‌شود. اما تنها ۳۰٪ دی‌اکسید کربن توسط این سلول‌ها حمل شده، بقیه آن در پلاسما حل می‌شود.

تنفس خارجی

تنفس خارجی، تبادل گازها بین ریه و جریان خون است. بسیاری از تجهیزات تنفسی، با اندازه‌گیری یا درمان وضعیت‌های ناهنجار تنفس خارجی سروکار دارند. تنفس خارجی دو مرحله دارد: دَم و بازدم.

نقش ماهیچه‌های میان‌دنده در تنفس

هنگام دم (تنفس)

ماهیچه میان‌دنده برونی به سمت بیرون و بالا منقبض می‌شود و قفسهٔ سینه را نیز در همین جهات حرکت می‌دهد که منجر به گسترش فضای درونی قفسه سینه می‌شود.
ماهیچه میان‌دنده درونی شل می‌شود.
پردهٔ دیافراگم به ست پایین منقبض می‌شود که منجر به گسترش فضای درونی قفسه سینه می‌شود.

در دم به دلیل گسترش حجم درونی قفسه سینه و کم بودن غلظت هوا و اجزای آن مانند اکسیژن، هوا ی بیرون شش‌ها توسط واپخش به درون ششها وارد می‌شود.

هنگام بازدم

ماهیچه میان‌دنده برونی شل می‌شود.
ماهیچه میان‌دنده درونی به سمت درون و پایین منقبض می‌شود و قفسهٔ سینه را نیز در همین جهات حرکت می‌دهد که منجر به کوچک شدن فضای درونی قفسه سینه می‌شود.
پردهٔ دیافراگم شل می‌شود

در بازدم به دلیل کوچک شدن حجم درونی قفسه سینه و زیاد بودن غلظت هوا و اجزای آن مانند دای اکسید کربن، هوا ی درونی شش‌ها توسط پخش مولکولی به بیرون شش‌ها منتقل می‌شود.

جمع بندی کلی

بدون گاز اکسیژن، زندگی تحقق نخواهد یافت.
بر اثر بازدم، هوای درون دمیده را بار دیگر از بدن بیرون می‌رانیم. در این حال، هوا تغییر وضع داده است. هوا در لحظاتی که در بدن ما به سر می‌برد،‌ مقداری از «اکسیژن» خود را به آن داده بود؛ در برابر، اکنون مقداری «گاز کربونیک» و «آب» از بدن برگرفته است.
میزان ذخیره اکسیژن در طبیعت تقریبا همیشه ثابت است. ثابت است تا در کار تنفس جانداران، نابسامانی رخ ندهد. به سخن دیگر، در مقدار اکسیژن و گازکربونیک موجود در هوا سالانه تغییر ناچیزی رخ می‌دهد. گازکربونیکی که از بازدم ما در هوا پراکنده می‌شود، به وسیله گیاهان جذب می‌گردد.

گیاهان نیز اکسیژن تولید می‌کنند که مورد نیاز ما است.
تنفس دو بخش دارد: دم و بازدم؛ یعنی «دم‌فروبردن» و «دم برون آوردن».
معمولا از واژه تنفس فقط دم فرو بردن به ذهن می‌آید؛ در حالی که تنفس از دم و بازدم،‌ هر دو،‌ تشکیل می‌شود.
دم یعنی فرو بردن هوا از راه دهان،‌ یا بینی و یا هر دو.
بازدم یعنی بیرون آوردن هوا از همین مجاری.
هوا در این مسیر، حدود یک‌پنجم اکسیژن خود را با مقداری همسان از گازکربونیک مبادله می‌کند. این بده و بستان در شش‌ها روی می‌دهد.

دم فرو بردن حالت عکس بازدم است. در شش‌ها اکسیژن هوا به وسیله «گویچه‌های قرمز» خون به بافت‌های بدن منتقل می‌شود. آن‌گاه این اکسیژن برخی از مواد غذایی بافت‌ها را می‌سوزاند تا قابل جذب و مصرف برای بدن شوند. سپس خون،‌ مواد زائد را با آب و گازکربونیک به شش‌ها می‌آورد تا از را بازدم به بیرون از بدن رانده شوند.

پس می‌بینید چگونه مبادله گازها (گاز اکسیژن و گازکربونیک)، هم در شش‌ها و هم در لابه‌لای بافت‌های بدن،‌ صورت می‌گیرد. بنابراین به سطح وسیعی نیاز هست تا صحنه انجام این کارها باشد. اگر سطح داخلی شش‌های یک انسان بالغ را بگستریم، حدود سه‌ متر مربع جا را اشغال خواهد کرد. البته همیشه قسمت عمده این سطح به‌کار گرفته نمی‌شود؛ بلکه به عنوان ذخیره باقی می‌ماند تا به هنگام فعالیت ـ که انسان هشت تا ده برابر حالت، استراحت، به اکسیژن نیاز دارد ـ، به‌کار آید؛ چرا که هرگاه ما به اکسیژن بیشتری نیاز داشته باشیم، نفس‌های تندتر و عمیق‌تری می‌زنیم.

پیشنهادی: همه چیز درباره اکسیژن
ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

یک دیدگاه

  1. سلام
    سایت بسیار خوبی است
    سپاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *