خانه » ادبیات » معنی شعر سپیده دم (نزار قبانی)

معنی شعر سپیده دم (نزار قبانی)

آشنایی با معنی و مفهوم شعر سپیده دم نزار قبانی

معنی شعر سپیده دم (نزار قبانی)

در این پست، معنی و مفهوم شعر سپیده دم از کتاب فارسی دهم را برای شما دوستان عزیز آماده کرده ایم. با دانشچی همراه باشید.

معنی شعر سپیده دم

۱- تو را «جنوب» نامیدم
ای که ردای حسین را بر دوش
و خورشید کربلا را در بر داری
ای سرخ گل که فداکاری پیشه کردی
ای انقلاب زمین که با انقلاب آسمان برین
پیوند خورده‌ای
ای سرزمینی کز خاکت
خوشه‌های گندم می‌روید
و پیامبران برمی‌خیزند.

معنی: تو را جنوب نامیدم، ای سرزمینی که [در مبارزه با ظلم و شهادت‌طلبی] پیرو امام حسین(ع) هستی و اوست که اهدف تو را روشنی می‌بخشد. ای سرزمینی [که به خاطر خون جوانانت] مثل گلی سرخ هستی و فداکاری را روش خود قرار دادی. ای سرزمینی که به انقلاب زمینی‌ات رنگ و روی انقلاب آسمانی و خدایی بخشیدی. ای سرزمینی که از خاکت خوشه‌های گندم که نشانه برکت و سرسبزی است و پیامبران که نشانه مقدس بودن آن است برمی‌خیزند.

 

۲- تو را جنوب نامیدم
ای کشتی‌های صیّادی که مقاومت پیشه کرده‌اید
ای ماهی دریا که مقاومت پیشه کرده‌ای
ای دفترهای شعری که مقاومت پیشه کرده‌اید
ای روزهای عاشورا!

معنی: تو را جنوب نامیدم، ای کشتی‌های ماهی‌گیری که مقاومت می‌کنید. ای ماهی دریا که تو هم مقاومت می‌کنی، ای دفترهای شعری که سرشار از شعر مقاومت و پایداری هستید. ای روزهایی که [از شهادت مظلومان]، روز عاشورا هستید.

 

۳- تو را جنوب نامیدم
تو را آبها و خوشه‌ها
و ستارۀ غروب نامیدم
تو را سپیده دمی در انتظار زاده شدن
و پیکری در اشتیاق شهادت نامیدم
تو را انقلاب و شگفتی و تغییر نامیدم
تو را پاک و پاکیزه و ارجمند و توانا نامیدم

معنی: تو را جنوب نامیدم، تو را آب‌ها و خوشه‌ها نامیدم [که مظهر برکت و باروری هستی]، تو را ستاره غروب نامیدم [که راهنمای مبارزه با اشغالگران هستی]، تو را صبحگاهی در انتظار پیروزی و زندگی دوباره و سرزمینی که مثل یک پیکر در اشتیاق شهادت و رسیدن به کمال است، نامیدم. تو را دگرگون‌کننده و شگفتی‌ساز و تغییردهنده [باورهای غلط در مورد تسلیم و سازش] نامیدم، تو را پاک و پاکیزه و باارزش و قدرتمند نامیدم.

 

۴- تو را جنوب نامیدم
ای چون سبزه برآمده از دفتر روزگاران
ای مسافر دیرین بر روی خار و درد
ای چون ستاره، فروزان
ای چون شمشیر، درخشان
بگذار بوسه زنیم بر شمشیری که در دستان توست
بگذار گرد و خاک قدمهایت را برگیریم.

معنی: تو را جنوب نامیدم، ای سرزمینی که در برابر سختی‌های روزگار همانند سبزه، تازه و باطراوت هستی، ای مسافری که رنج و عذاب تو سابقه‌ای طولانی دارد، ای سرزمینی که [در موضوع مبارزه و مقاومت در برابر اشغالگران] مانند ستاره پرنور [راهنمای آزادگان جهان] و مانند شمشیری برنده هستی، بگذار ستایش و تمجیدت کنیم و با تکریمِ تو، خستگی و رنج سال‌ها را از تنت بیرون کنیم.

 

۵- ای سرور بارانها و فصل‌ها،
تو را عطری نامیدم که در غنچه‌ها خانه دارد
تو را پرستو نامیدم
ای سرور سروران،
ای برترین حماسه!

معنی: ای [امام موسی صدر] تو پیشوای باران‌ها [که طراوت و تازگی می‌آورند] و فصل‌ها [که تغییرات و دگرگونی ایجاد می‌کنند]، تو را عطری [پنهان] در میان غنچه‌ها نامیدم [که هنوز شناخته نشده‌ای]، تو را پرستو [همان پرنده مهاجری که بشارت تولد دوباره می‌آورد] نامیدم، ای پیشوای بزرگان، ای که بالاترین حماسه را آفریدی!

 

۶- دریا متنی نیلگون است
که علی آن را می‌نویسد
و مریم هر شب، روى شن‌ها
به انتظار مهدی می‌نشیند
و گل‌هایی را می‌چیند
که از انگشتان شهیدان می‌رویند

معنی: دریا، متنی کبودرنگ است که علی (مردان لبنان) نویسنده آن است و مریم (زنان لبنان) هر شب، روی شن‌های ساحل آن، به انتظار مهدی موعود می‌نشیند و از آنچه که شهدا برای آن شهید شدند، بهره می‌برد. [در این بند انتظار زنان لبنان برای رسیدن به حق و عدالت و بهره‌مندی ایشان از ثمره شهادت (آزادی و استقلال) بیان شده است.]

 

۷- تاریخ، روزی، روستای کوچکی را
از روستاهای جنوب به یاد خواهد آورد
که «معرکه» خوانده می‌شود
روستایی که با «صدر» ش، با سینه اش
از شرافت خاک و کرامت انسان بودن دفاع کرد

معنی: یک روز، تاریخ، روستای کوچکی از روستاهای جنوب به نام «معرکه» را به یاد خواهد آورد. روستایی که با امام موسی صدر و با تمام وجودش از شرافت خاک و مقام والای انسانیت دفاع کرد.

۸- سَرورم! ای سرور آزادگان!
در زمانۀ سقوط و ویرانی
جز تو، کسی نمانده است
که در زندگی ما نخل و عِنَب و تاکستان بکارد
جز تو کسی نمانده است؛
مگر تو!
مگر تو!
پس درهای امید و روشنایی را به روی ما بگشای!

معنی: آقایم! ای پیشوای آزادگان! در روزگار نابودی و ویرانی [که همه در برابر ستم تسلیم شده‌اند و اخلاق و انسانیت به فساد کشیده شده است] جز تو، کسی [برای دفاع از حق و آزادی] نمانده است که به زندگی ما برکت بخشد و امیدوارمان کند، کسی نمانده است؛ جز تو! پس همچنان با امیدواری به سوی آزادی و روشنایی هدایتمان کن.

قلمرو زبانی

ردا: بالاپوش ـ پیشه‌: شغل ـ بَرین: اعلی

صیّادی: ماهی‌گیری ـ مقاومت: پایداری

ارجمند: باارزش، گران‌بها ـ توانا: قدرتمند، نیرومند

فروزان: تابان، درخشان

سرور: بزرگ ـ حماسه: دلاوری

نیلگون: کبودرنگ

شرافت: اصالت، بزرگ و بلندقدر شدن ـ کرامت: بزرگی، سخاوت و بخشندگی

قلمرو ادبی

در همه بندها ← تشخیص (مخاطب قرار دادن سرزمین و نسبت دادن خصوصیات انسانی به آن در همه بندها وجود دارد)

جنوب ← نماد قیام و ایستادگی

ردای حسین… ← تلمیح به قیام عاشورا

ردای حسین بر دوش و خورشید کربلا در بر ← کنایه از ادامه‌دهنده راه و آرمان امام حسین(ع)

خورشید کربلا ← تشبیه، استعاره از امام حسین(ع)

دوش، بر ← تناسب

زمین، آسمان ← تضاد

پیوند خورده‌ای ← کنایه از همراه شدن

خوشه‌های گندم ← نماد برکت و نعمت، مجاز و استعاره از زندگی

پیامبران برمی‌خیزند ← تلمیح به بعثت پیامبران از این سرزمین

مقاومت کشتی‌های صیادی، ماهی دریا، دفترهای شعر ← تشخیص، مجاز از تمام لبنان

کشتی‌های صیّادی ← مجاز از ماهی‌گیران

ماهی دریا ← مجاز از رزق و روزی

دفترهای شعر ← مجاز از شاعران مقاومت

روزهای عاشورا ← تلمیح، تشبیه، اغراق

آب ← نماد پاکی

خوشه ← نماد برکت و نعمت

ستاره غروب ← نماد راهنما

غروب، سپیده‌دم ← تضاد

سپیده‌دم ← نماد امیدواری

سپیده‌دمی در انتظار ← تشخیص

چون سبزه برآمده، چون ستاره فروزان، چون شمشیر درخشان ← تشبیه

دفتر روزگاران ← اضافه تشبیهی

مسافر دیرین ← استعاره از لبنان

بر روی خار و درد ← کنایه از در سختی در رنج بودن

بوسه زدن بر دست ← کنایه از احترام گذاشتن و بزرگداشت

برگرفتن گرد و خاک ← قدردانی و احترام گذاشتن

باران ← نماد طراوت و پاکی

فصل ← نماد تغییر و دگرگونی

سرور باران و فصل ← اغراق

تو را عطری…، تو را پرستو… ← تشبیه

پرستو ← نماد میهن‌پرستی و تولد دوباره

دریا متنی نیلگون ← تشبیه

علی و مریم ← نماد مردان و زنان لبنانی

به انتظار مهدی ← تلمیح به انتظار برای ظهور مهدی موعود(عج)

تاریخ… به یاد خواهد آورد ← تشخیص

معرکه ← ایهام (۱- جنگ ـ ۲- نام روستایی در جنوب لبنان که زادگاه پدران امام موسی صدر بوده است)

صدر ← ایهام (۱- امام موسی صدر ـ ۲- سینه)

خاک ← مجاز از سرزمین

شرافت خاک ← تشخیص

نخل، عنب، تاکستان ← نماد برکت، سرسبزی، روزی ـ مراعات نظیر

درهای امید و روشنایی ← استعاره

درِ امید و روشنایی گشودن ← کنایه از امیدوار کردن

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *