جواب به سوالات و فعالیت درس هفتم نگارش نهم ( پاسخ ها به صورت گام به گام )
پاسخگویی به سوالات درس هفتم کتاب نگارش نهم وسعت و عمق نوشته را بیشتر کنیم صفحه ۹۲، ۹۳، ۹۴، ۹۵، ۹۶ با دانشچی همراه باشید.
جواب سوالات نگارش نهم درس هفتم وسعت و عمق نوشته را بیشتر کنیم ( پاسخ گام به گام )
فعالیتهای نگارشی
نوشته زیر را بخوانید و نشان دهید کدام بخش از متن، تحت تأثیر مطالعات نویسنده، گستردگی و عمق بیشتری پیدا کرده است.
انسان و فرشته، دو ستایشگر خالق هستند و به ستایشگری معروفاند. ولی آیا جز انسان و فرشته، ستایشگران دیگری هستند؟ آیا ما آنها را میبینیم؟ میشناسیم؟ حکایت زیر، آیینهای برای دیدن و شناختن اینان است:
📗 پاسخ: «یاد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم و سحر در کنار بیشهای خفته. شوریدهای که در آن سفر همراه ما بود، نعره برآورد و راه بیابان گرفت و یک نفس آرام نیافت. چون روز شد، گفتم: «این چه حالت بود؟.»
📗 پاسخ: گفت: «بلبلان را شنیدم که به نالش درآمده بودند؛ از درخت؛ و کبکان در کوه و غوکان در آب و بهایم در بیشه. اندیشه کردم که مروت نباشد همه در تسبیح و من به غفلت خفته.»
این حکایت، به خوبی، نشان میدهد که تنها انسانها و فرشتگان نیستند که خداوند را ستایش میکنند؛ بلکه هر چه در زمین و آسمان است، به ذکر پروردگار مشغول است. قیام کوهساران، رکوع آبشاران، قنوت درختان، سلام غنچگان، همه و همه، نشان از سرود و ستایش دارند.
📗 پاسخ: خداوند هم در قرآن کریم بر این حقیقت تأکید میکند و میفرماید: «یسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ» (سوره تغابن و جمعه/ آیه ۱).
پیام این آیه برای ما انسانها این است که در حمد و ستایش آفریدگارمان از حیوانات، جمادات و نباتات عقب نیفتیم.
📗 پاسخ: هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
و یا
📗 پاسخ: توحیدگوی او نه بنی آدماند و بس هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد
📗 پاسخ: در بدنه این متن، نویسنده از حکایت سعدی و آیهای از قرآن و در قسمت نتیجهگیری از دو بیت شعر برای عمق بخشیدن به نوشته خود بهره برده است.
موضوعی را انتخاب کنید و با بهرهگیری از اطّلاعات و دانش خود، به آن، گستره و عمق ببخشید.
📗 پاسخ: موضوع: بهتر شدن
خوب بودن و خوب ماندن نیاز هرروزه بشر است. اگر در جامعهای همه افراد تلاش کنند خوب باشند و بهتر شوند، در آن جامعه دیگر فسادهای اخلاقی مشاهده نمیکنیم، حتی هیچیک از جرایم نیز در آن دیده نمیشود. قتل، دزدی، بیحرمتی و همه جرمهایی که میشناسید، به دلیل اینست که همه افراد برای خوب ماندن و بهتر شدن تلاش نمیکنند.
چه خوب گفت آندره ژید در کتاب خود: «کارهایی هست که دیگران هم میتوانند انجام دهند، آن را انجام نده. حرفهایی هست که دیگران هم میتوانند بزنند، آن را بیان نکن. و چیزهایی هست که دیگران هم میتوانند بنویسند، آن را ننویس! کاری را بکن که فقط تو میتوانی انجامش بدهی.»
هرکس فقط خودش میتواند خوب باشد، بهتر شود، به دیگران کمک کند و دغدغهاش بهبود وضعیت زندگی بقیه افراد جامعه باشد. تصور کنید زندگی در چنین دنیایی چقدر زیبا خواهد بود.
نه جنگی در آن میبینیم، نه فقیری وجود دارد و نه جرمی اتفاق میافتاد؛ چون قلب همه برای یکدیگر میتپد و آرامش و آسایش بقیه مساوی است با آرامش دل ما.
مدت زمان زیادی است که معنی انسان بودن لابهلای زندگی آدمها گم شده است. انسان بودن و انسانیت با هم مقارن هستند، اما انسانیت از یادها رفته است.
خویشتن را خیر خواهی خیرخواه خلق باش ز آن که هرگز بد نباشد نفس نیک اندیش را
آدمیت رحم بر بیچارگان آوردن است کآدمی را تن بلرزد چون ببیند ریش را
درستنویسی
جملههای زیر را ویرایش کنید:
او در خدمت مردم بود بلکه کمترین چشمداشتی نداشت.
📗 پاسخ: او در خدمت مردم بود و کمترین چشمداشتی نداشت.
من مدیون به تو هستم و برای جبران ، سعی ام را خواهم کرد.
📗 پاسخ: من مدیون تو هستم و برای جبران ، سعی ام را خواهم کرد.
تصویرنویسی: انشای آزاد
درختی را با ویژگیهای زیر، تصوّر کنید و متنی درباره آن بنویسید.
پا در هواست، ریشههایش در ابر فرو رفته است. شاخههایش روی زمین گسترده شده است.
📗 پاسخ: شاید کمی عجیب به نظر برسد که بگویم من یک درخت برعکس دیدم، باور نمیکنید؟ الان برای شما توصیفش میکنم. درختی که دیدم ریشههایش در هوا بود و میان ابرها فرورفته بود. تنه درخت مانند ستونهای زمین شده بود و شاخ و برگش روی زمین گسترده بود.
درخت جالبی بود. میوه کندن از این درخت سادهتر از درختهای معمولی است. چون شاخ و برگش نزدیک زمین است و نیاز نیست از چوب برای انداختن میوه یا از نردبان برای بالارفتن از درخت استفاده کنیم. به راحتی خم میشویم و میوه را از شاخه میچینیم.
البته ناگفته نماند، زمانی که میگویم بقیه درختها معمولی هستند و این درخت عجیب، به دلیل تعداد زیاد درختانی است که ریشه در زمین دارند وگرنه اگر تعداد درختان پا در هوا بیشتر بود، حتماً آنها معمولی بودند.
درست است که میوه کندن و هرس کردن این درخت راحتتر است اما آبیاری و کود دادن به درخت کمی سخت و یا حتی کمی چندش به نظر میآید.
آب را چگونه به ابرها برسانیم؟ حالا آب به کنار، با کودش چه کنیم؟ مخصوصاً اگر کود حیوانی باشد. فقط کافیست تصور کنید. آن وقت است که همه تلاش خود را میکنید که درخت را برعکس کنید.
حالا فهمیدید هیچ کار خدا بیحکمت نیست. البته این مثال کوچکی از نظم و ترتیب در آفرینش است. همه چیز این دنیا روی اصول و قوانینی ساخته شده و همه چیز در جای خود قرار دارد. اما قبول دارم که انسانها گاهی بیصبر میشوند و از داشتهها و نداشتههایشان به خدا شکایت میکنند.
فقط کافیست در هر شرایطی، کمی بیشتر به خدا اعتماد کنیم. این را الان میگویم تا زمانی که من هم از دنیا به ستوه آمدم و پیش خدا شکایت کردم، شما این حرفها را به من بگویید.
جواب درسهای بعدی نگارش نهم دانلود PDF کتاب نگارش نهم