خانه » ادبیات » معنی حکایت ” سیرت سلمان “

معنی حکایت ” سیرت سلمان “

آشنایی با معنی مفهوم حکایت سیرت سلمان به زبان ساده

معنی حکایت سیرت سلمان

در این پست با معنی و مفهوم حکایت سیرت سلمان از کتاب فارسی نهم آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

معنی حکایت سیرت سلمان

سلمان فارسی بر لشکری امیر بود. در میان رعایا چنان حقیر می‌نمود که وقتی خادمی به وی رسید، گفت: این توبره ی کاه بردار و به لشکرگاه سلمان بر.

معنی: سلمان فارسی فرمانده یک لشکر بود. در میان مردم چنان خود را کوچک نشان داده و تواضع می کرد که وقتی یک غلام به او رسید، گفت: این کیسه بزرگ کاه را بردار و تا لشکرگاه سلمان فارسی برسان!

مفهوم: سلمان فارسی انقدر اهل تواضع بود که غلام فکر کرده او مرد عادی است به همین دلیل به سلمان که امیر و فرمانده لشکر است دستور می دهد کاه را ببرد!

چون به لشکرگاه رسید، مردم گفتند: «امیر است». آن خادم بترسید و در قدم وی افتاد.

معنی: (سلمان کیسه کاه را برداشت و به لشکرگاه برد) وقتی به لشکرگاه رسید، مردم گفتند: او فرمانده لشکر است. غلام ترسید (که سلمان او را به خاطر بی ادبی اش مجازات کند) به همین دلیل به دست و پای سلمان افتاد و عذرخواهی کرد.

سلمان گفت : «به سه وجه این کار از برای خود کردم نه از بهر تو ، هیچ اندیشه مدار، اول آنکه تکبّر از من دفع شود؛ و دوم آنکه دل تو خوش شود؛ سیّم آنکه از عهده حفظ رعیّت بیرون آمده باشم.

معنی: سلمان گفت: به ۳ دلیل این کار را برای خود انجام دادم نه برای کار تو؛

۱- اول اینکه خود بزرگ بینی و غرور از من دور شود.

۲- تو خوشحال شوی.

۳- مسئولیتم را که حفاظت از مردم است، رعایت کرده باشم.

 

اختصاصی-دانشچی

پیشنهادی: حکایت‌های بیشتری بخوانید
ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *