خانه » ادبیات » معنی تضمین چیست؟ به همراه مثال

معنی تضمین چیست؟ به همراه مثال

همه چیز در مورد آرایه تضمین

معنی تضمین چیست؟ به همراه مثال

 

تضمین در لغت به معنی ضمانت کردن است و در اصطلاح ادبیات یکی از آرایه‌های ادبی است که در آن آیه، حدیث، مصراع یا بیتی از شعر شاعران نامی، ضرب‌المثل یا جمله‌ای مشهور در شعر یا کلام آورده می‌شود.

تضمین چیست؟

آرایه تضمین در پیراستن شعر و سخن تأثیر به سزایی دارد و ضمن زیباسازی کلام، فهم محتوای آن را برای مخاطب آسان‌تر می‌کند و علاوه بر آن نشان از آگاهی و دانش شاعر و نویسنده در مورد آرایه‌ها و مطالب ادبی گوناگون دارد.

از نظر قواعد نگارشی مطلب تضمین شده را بین دو گیومه قرار می‌دهند.

انواع تضمین

تضمین بر دو نوع است: تضمین مُصَرَّح یا آشکار و تضمین مبهم یا پنهان

تضمین مصرح یا آشکار

اگر نویسنده یا شاعر نام صاحب سخن را ذکر کند یا به آن اشاره کند، از تضمین مصرح یا آشکار استفاده کرده است. به عنوان مثال سعدی در این ابیات از شعر فردوسی تضمین و نام او را نیز ذکر کرده است:

چه خوش گفت فردوسی پاکزاد

که رحمت بر آن تربت پاک باد

«میازار موری که دانه‌کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است»

تضمین مبهم یا پنهان

اگر نویسنده یا شاعر نام صاحب سخن را ذکر نکند، از تضمین مبهم یا پنهان استفاده کرده است. ذکر نکردن نام معمولاً به دلیل مشهور بودن سخن است. به عنوان مثال شهریار در این ابیات از شعر سعدی تضمین کرده ولی نام او را ذکر نکرده است:

ای که از کلک هنر نقش دل‌انگیز خدایی

حیف باشد مه من کاین همه از مهر جدایی

گفته بودم جگرم خون نکنی ، باز کجایی؟

«من ندانستم از اوّل که تو بی مهر و وفایی

عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی»

تفاوت آرایه تضمین با تلمیح

در تضمین عین مطلب یعنی عین آیه، شعر یا سخن مشهور و… آورده می‌شود ولی در تلمیح فقط به آیه یا شعر یا سخن مشهور و… اشاره می‌شود.

مثال‌هایی برای  آرایه تضمین:

 بهر این فرمود رحمان ای پسر

«کل یوم هو فی شأن» ای پسر

مولوی در این بیت از آرایه تضمین استفاده کرده و به قسمتی از آیه ۲۹ سوره مبارکه الرحمن اشاره دارد.

«کل یوم هو فی شأن» یعنی خداوند هر روز در شأن و کاری می‌باشد.

✽✽✽

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم

که لسان غیب خوش‌تر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنایی بنوازد آشنا را»

شهریار در این ابیات با آوردن بیتی از حافظ از آرایه تضمین استفاده کرده است.

✽✽✽

درویش بی‌معرفت نیارامد تا فقرش به کفر انجامد، «کادَ الفقرُ أن یکونَ کفراً».

سعدی در کلامش با آوردن حدیث «کادَ الفقرُ أن یکونَ کفراً» یعنی «فقر نزدیک کفر است» از آرایه تضمین استفاده کرده است.

✽✽✽

با بیرق «لا حول و لا…»، پرچم اسلام

چون هدهد بی‌تاب، سراپا شده پیغام

بعد از گذر از واقعه‌ی کوفه‌ی بدنام

«خورشید، فروزان شده در تیرگی شام

تا باز به دنیا برساند سخنش را»

افرا عسکریان در این ابیات با آوردن قسمتی از ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» و بیتی از فاضل نظری از آرایه تضمین استفاده کرده است.

✽✽✽

 چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری‌سرشت

شیوه «جناتُ تجری تحتها الانهار» داشت

حافظ در این بیت از آرایه تضمین استفاده کرده و به قسمتی از آیه قرآن اشاره دارد.

«جناتُ تجری تحتها الانهار» یعنی باغ‌های بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است.

✽✽✽

 خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم

کز نسیمش «بوی جوی مولیان آید» همی

حافظ در این بیت با آوردن قسمتی از شعر رودکی از آرایه تضمین استفاده کرده است.

✽✽✽

سعدیا چون تو کجا نادره گفتاری هست؟

یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست؟

یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست

هیچم ار نیست‌، تمنای توام باری هست

«‌مشنو ای‌ دوست که غیر از تو مرا یاری هست

یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست»

ملک الشعرا بهار در این ابیات با آوردن بیتی از سعدی از آرایه تضمین استفاده کرده است.

✽✽✽

و مثال آخر، شعری است از «جمهور سمیعی» که در آن با آوردن ابیاتی از فاضل نظری از آرایه تضمین استفاده کرده است:

موی تو سلسله، دل در خم آن سلسله‌هاست

دل من مجنون ز پی‌ات همسفر قافله‌هاست

در همه شهر ز عشق من و تو ولوله‌هاست

«بی‌قرار توام و در دل تنگم گله‌هاست

آه! بی‌تاب شدن عادت کم‌حوصله‌هاست»

 

شب و دلتنگی و این چشم پر از حسرت خواب

منم و شوق وصال تو و دریای سراب

نقش روی تو که افتاده در این جام شراب

«مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست»

باغبان هسته‌ی محنت به دلم می‌کارد

غم عشق تو چو باران به سرش می‌بارد

نیست عقلی که ز رسوا شدنم وادارد

«آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟

بال وقتی قفس پر زدن چلچله‌هاست»

عشق شمشیر غم‌آگین به دل انگیختن است

شوق وصل و غم هجران به هم آمیختن است

آخر عاشقی از دار غم آویختن است

«بی‌تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است

مثل شهری که به روی گسل زلزله‌هاست»

چشم امید من و حادثه کوری و عشق

شوق دیدار تو و حسرت و رنجوری و عشق

با زبان دل خشکیده‌ام از شوری و عشق

«باز می‌پرسمت از مسئله دوری و عشق

و سکوت تو جواب همه‌ی مسئله‌هاست»

اصل شعر فاضل نظری به این صورت است:

بی‌قرار توام و در دل تنگم گله‌هاست

آه! بی‌تاب شدن عادت کم‌حوصله‌هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟

بال وقتی قفس پر زدن چلچله‌هاست

بی‌تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است

مثل شهری که به روی گسل زلزله‌هاست

باز می‌پرسمت از مسئله دوری و عشق

و سکوت تو جواب همه‌ی مسئله‌هاست

مطالب دانستنی بیشتری بخوانید
ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *