انشا دانش آموزی از زبان چتر ☂️
انشا ذهنی از زبان چتر به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند با دانشچی همراه باشید.
موضوع انشا از زبان چتر ☂️
من چترم. پوششی پارچهای که سرسرهای برای باران محسوب میشوم. من از خیس شدن انسانها در روزهای پاییز و زمستان که باران میبارد، جلوگیری میکنم. من و دوستانم طرحهای مختلفی داریم و برای همه گروههای سنی مناسب هستیم. به عنوان یک چتر گاهی احساس غرور میکنم. زیرا قدرتمندتر از برخی انسانها هستم و از آنها در برابر خیسشدن مراقبت میکنم.
من از صدای رعد و برق و برخورد قطرات باران بر روی گونههای زمین، متوجه میشوم که پاییز آمده است و میتوانم از کمد خارج شوم. این لحظه جزو بهترین لحظات زندگی من است. زیرا ۶ ماه استراحت کردهام و اکنون زمان کار است. من فصل سرد را خیلی دوست دارم . البته برخی از دوستان من فصول گرم را بیشتر دوست دارند، زیرا زمان کار آنها بهار و تابستان است تا از برخورد آفتاب به پوست صاحبان خود جلوگیری کنند.
برخی از ما چترها عمر طولانی داریم و سالهای طولانی به افراد مختلف خانواده و نسلهای بعدی آنها خدمت میکنیم. برخی نیز برعکس هستند. این چترها در دست صاحب اول خود دوام نمیآورند؛ یا میشکنند یا پاره میشوند.
وقتی که قرار است بیرون بروم از شوق و خوشحالی بال در میآورم. آنزمان هم که به خانه برمیگردم، از اینکه مسئولیت خود را با موفقیت به پایان رساندهام، با آرامش به استراحت میپردازم. من با تنها دست خود، دست صاحبم را میگیرم و بالای سر او میایستم تا باران روی او نبارد تا مبادا مریض شود. هر قطرهای که روی من میافتد، قبل از سر خوردن داستانی برایم میگوید که بسیار دلنشین است.
در تمام طول عمر خود میلیونها قطره را دیدهام و با نیمی از آنها دوست شدهام. متاسفانه دوستی ما چند ثانیه بیشتر طول نمیکشد، زیرا باید سریع از آنها خداحافظی کنم تا مسیر زندگی خودشان را طی کنند. با این حال من فکر میکنم که چتر بودن بهترین اتفاق دنیاست.
انشا یک روز بارانی بدون چترانشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی