انشا از زبان چاقو

انشا دانش آموزی از زبان چاقو 🔪

انشا از زبان چاقو به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.

موضوع انشا : از زبان یک چاقو 🔪

من چاقو، دوست قدیمی انسان‌ها هستم. مردم در زمان گذشته به من دشنه و خنجر می‌گفتند و اگر کمی بلندتر از حد معمول باشم، تبدیل به شمشیر خواهم شد. در سراسر جهان‌ می‌توانید من را پیدا کنید. مدتی بعد از گذشت دوران غارنشینی انسان‌ها برای کمک به بشریت، پا به دنیای آنها گذاشتم. انجام تمام کارها با حضور من راحت‌تر می‌شود.

اجازه بدهید کمی درباره ساختار خودم توضیح بدهم. تیغه من از فولاد است. برای تیز شدن به سطوح مختلفی ساییده می‌شوم و این برای من نوعی تمرین بدنسازی است. البته گاهی برخی از شماها از من استفاده‌ای می‌کنید که درست نیست. مثل زمانی که برای بریدن سایر فلزات من را به کار می‌گیرید. این کار درست است؟ هر چند از شما انسان‌هایی که برای باز کردن درب بطری نوشابه از دندان خود استفاده می‌کنید و حتی با بدن خودتان هم مهربان نیستید، انتظار بیشتری نمی‌رود.

برای این که به دست انسان‌ها آسیب وارد نکنیم، باید دسته داشته باشیم. دسته من از چوب است و به چاقوی دسته زنجان معروفم. ممکن است از اشیاء دیگری مثل فلز یا پلاستیک نیز برای ساخت دسته من استفاده شود. در هر صورت برای هر کدام که باشند، باعث افتخار خواهد بود که به عنوان دسته، به ما چاقوها خدمت کنند.

حالا که تقریبا من را شناخته‌اید، می‌خواهم کمی از شما گله کنم. از ما چاقوها به عنوان ابزار ایجاد خطر استفاده نکنید. هر زمانی که با بقیه افراد دچار چالش شدید، می‌توانید با شروع یک مکالمه دل‌انگیز، مشکل خود را حل کنید. اما لطفا چاقوها را دخالت ندهید. هیچوقت برای هیچ چاقویی، بریدن بدن انسان‌ها خوشایند نیست، مگر با تشخیص پزشک.

انشا اختصاصی _ نویسنده: زهرا نیازی

پیشنهادی: انشا از زبان جاده