معنی گنج حکمت مزار شاعر فارسی دهم
با معنا و مفهوم گنج حکمت مزار شاعر از کتاب فارسی دهم صفحه ۱۳۹ آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.
معنی گنج حکمت مزار شاعر
تیمور لنگ، گاهی اوقات سوار بر اسبی که افساری طلایی داشت، مشغول اندیشهها و آرزوهای بلندمدت خود از میدان جنگ به قبرستان میرفت و از اسب پیاده میشد و تنها در میان قبرها میگشت و هرگاه بر مزار یکی از پدران خود یا شاعری بزرگ، یا فرماندهای قهرمان و دانشمندی مشهور میگذشت، سرش را پایین میانداخت و مزار او را میبوسید و مقام ایشان را بزرگ میداشت.
پس از آنکه تیمور شهر توس را فتح کرد، به خاطر اینکه فردوسی، شاعر ایرانی، در آنجا زندگی میکرده است، فرمان داد از کشتار مردم دست بردارند؛ بعد از آن، با عجله بر سر مزار او رفت و چون جاذبهای مرموز او را به سوی فردوسی میکشید، دستور داد قبرش را باز کنند: «مزار شاعر پر از گُل بود.»
تیمور در فکر فرو رفت که مزار کشور گشایی مثل او بعد از مرگ چگونه خواهد بود؟ پس از مسیر قرهقوم به سمت تاتار آنجا که جد بزرگش چنگیز، در معبدی آهنین دفن شده بود، حرکت کرد.
در برابر زائر مشهوری که بر زمین زانو زده بود و ادای احترام میکرد (تیمور)، سنگ بزرگی را که بر قبر فاتح چین (چنگیز) گذاشته بودند، برداشتند؛ ولی ناگهان تمام بدن تیمور به لرزش افتاد و روی برگرداند: «قبر ستمگر پر از خون بود.»
قلمرو زبانی
لگام: افسار، دهانه ـ زرّین: طلایی ـ نیاکان: اجداد ـ آرمیدن: آسودن، خوابیدن ـ زائر: زیارتکننده
قلمرو ادبی
سرگرم بودن ← کنایه از مشغول بودن
سر فرود آوردن ← کنایه از احترام گذاشتن
گشودن شهر توس ← کنایه از فتح یا تصرف شهر توس
دست برداشتن ← کنایه از منصرف شدن و ترک کردن
به سر بردن ← کنایه از زندگی کردن
در معبد آرمیدن ← کنایه از دفن شدن
پیام حکایت
آنچه بعد از مرگ نصیب انسان میشود، نتیجه اعمال خود انسان است، حرکت در مسیر صحیح و بدون ضایع کردن حق دیگران در دوران زندگی دنیوی، سرانجامی زیبا و لطیف خواهد داشت و قدم برداشتن در مسیر پاسخ دادن به هواهای نفسانی و ظلم و ستم کردن در دوران زندگی دنیوی، سرانجامی جز بدبختی و زیان نخواهد داشت.