خانه » ادبیات » معنی شعر کار و تلاش (پروین اعتصامی)

معنی شعر کار و تلاش (پروین اعتصامی)

معنی شعر کار و تلاش فارسی پنجم ابتدایی از پروین اعتصامی

معنی شعر کار و تلاش از پروین اعتصامی

در این پست، معنی و مفهوم شعر کار و تلاش از پروین اعتصامی ( کتاب فارسی پنجم ) را برای شما دوستان عزیز آماده کرده ایم. با دانشچی همراه باشید.

معنی شعر کار و تلاش

معنی شعر کار و تلاش

۱- به راهی در، سلیمان دید موری
که با پای ملخ می‌کرد زوری

معنی: حضرت سلیمان در مسیر خود، مورچه ای را دید که پای ملخی را با خود می برد.

 

۲- به زحمت، خویش را هر سو کشیدی
وزان بار گران، هر دم خمیدی

معنی: مورچه به سختی خود را به هر طرف می کشید و از بار سنگین پای ملخ که روی دوشش بود، کمرش هر لحظه خم می شد.

 

۳- ز هر گَردی، برون افتادی از راه
زه هر بادی، پریدی چون پَرِ کاه

معنی: با هر گرد و غباری که به مورچه می رسید، از مسیرش منحرف میشد و با هر بادی که می وزید همچون پرِ کاه، ای طرف و آن طرف پرتاب میشد.

 

۴- چُنان بگرفته راه سعی در پیش
که فارغ گشته از هر کس، جز از خویش

معنی: آنقدر برای حمل بارَش سعی و تلاش می کرد که از تمام جهان بجز خودش، فارغ و رها شده بود (به چیز دیگری فکر نمی کرد).

 

۵- به تندی گفت:« کای مسکین نادان
چرایی فارغ از ملک سلیمان؟

معنی: سلیمان به او گفت: ای فقیر نادان، چرا به ملک و پادشاهی سلیمان توجهی نداری؟

 

۶- بیا زین ره، به قصر پادشاهی
بخور در سفره‌ی ما، هر چه خواهی

معنی: بیا از این راه به قصر پادشاهی سلیمان برویم. در سفره ما هرچه دوست داری بخور.

 

۷- چرا باید چنین خونابه خوردن
تمام عمر خود را بار بردن

معنی: چرا این همه باید خون دل بخوری و تمام عمر خود را در حال باربَری باشی؟!

 

۸- ره‌ است اینجا و مردم رهگذارند
مبادا بر سرت پایی گذارند

معنی: راه قصر ما ار اینجاست. (یا راه درست اینجاست) و مردم دراینجا بسیار رفت و آمد می کنند. مواظب باش که کسی پایش را روی سرت نگذارد.

 

۹- مکش بیهوده این بار گران را
میازار از برای جسم، جان را»

معنی: بیهوده این بار سنگین را بر دوشت حمل نکن و برای جسمت، جانت را اذیت نکن.

 

۱۰- بگفت:« از سور،‌ کمتر گوی با مور
که موران را، قناعت خوش‌تر از سور

معنی: مورچه گفت: با مورچه ها کمتر از سور و جشن و شادی کردن حرف بزن؛ زیرا مورچه ها قناعت کردن را بیشتر از جشن دوست دارند.

 

۱۱- نیفتد با کسی ما را سر و کار
که خود، هم توشه داریم و هم انبار

معنی: ما به کسی رو نمی زنیم و از کسی چیزی درخواست نمی کنیم. زیرا خودمان هم توشه و غذا داریم و هم انبار غذایمان پر است.

 

۱۲- مرا امید راحت‌هاست زین رنج
من این پای ملخ، ندهم به صد گنج»

معنی: من از تمام این رنج هایی که تحمل می کنم، در انتظار روزهای راحتی و آسودگی هستم. این پای ملخ را با صدها گنج عوض نمی کنم.

 

۱۳- گرت همواره باید کامکاری
ز مور آموز، رسم بردباری

معنی: اگر میخواهی همیشه خوشبخت و پیروز باشی، از مورچه ها درس صبر و بردباری یاد بگیر.

 

۱۴- مرو راهی که پایت را ببندند
مکن کاری که هشیاران بخندند

معنی: به راهی که اسیر و گرفتارت کند نرو و کاری نکن دانایان به تو بخندند و کوچک شوی.

 

۱۵- گهِ تدبیر، عاقل باش و بینا
ره امروز را مسپار فردا

معنی: در وقتِ چاره اندیشی، عاقل و با بصیرت باش. و کارهای امروزت را به فردا موکول نکن.

 

۱۶- بکوش اندر بهار زندگانی
که شد پیرایه‌ی پیری، جوانی

معنی: در دوران جوانی ات سعی و تلاش کن؛ زیرا جوانی، زیور و زینت دوران کهنسالی است.

معنی شعر لطف حق از پروین اعتصامی

اختصاصی-دانشچی

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

یک دیدگاه

  1. از واژه ی معنی برای به نثر ساده نویسی شعر استفاده نکنیم و بگوییم « به نثر ساده باز نویسی کنید. »

    در به نثر ساده نوشتن بیت به آن چیزی یا توضیحی اضافه نمی کنیم مگر حروف ربط در صورت نیاز (در باز نویسی بیت چهاردهم )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *