خانه » مهارت نوشتاری » معنی ضرب المثل ” شتر در خواب بیند پنبه دانه “

معنی ضرب المثل ” شتر در خواب بیند پنبه دانه “

همه چیز درباره معنی ضرب المثل شتر در خواب بیند پنبه دانه 🐫، گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه

شتر در خواب بیند پنبه دانه

در این پست با داستان و معانی ضرب المثل ایرانیشتر در خواب بیند پنبه دانه ” آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

معنی ضرب المثل شتر در خواب بیند پنبه دانه

۱- یعنی حساب های خوش خیالانه پیش خود کردن، آرزوهای دور و دراز.

۲- این ضرب المثل را برای افراد خیال‌پرور و تن‌پرور به کار می برند که همیشه در ناز، هزاران رویا می سازند که اکثر مواقع در حال رویا پردازی هستند که اگر چشم باز کنند دیگر آن رویا تمام می شود.

۳- مواقعی از این ضرب المثل استفاده می‌کنند که ما بخواهیم به مخاطب بفهمانیم هرگز به آرزوی خود نخواهد رسید مگر در خواب، همانطور که شتر پنبه دانه را دوست دارد اما چون در عالم واقع، امکان خوردنش را ندارد در خواب با علاقه ومیل آن را می‌خورد.

۴- این ضرب المثل قرابت معنایی دارد با ضرب المثل ” خواب دیدی خیر باشه” که به طور طعنه آمیز برای کسی به کار می برند که از آرزوهای دست نیافتنی سخن می گوید.

داستان شماره ۱: شتر در خواب بیند پنبه دانه

فردی دو کوزه شیری از ده برای فروش به شهر می برد. در بین راه، جهت رفع خستگی کوزه ها را جلویش به زمین می گذارد وبه درختی تکیه می دهد وکم کم به خیالات رفته که اگر شیر ها را خوب بخرند می تواند بار دیگر چهار کوزه بیاورد و چهار را هشت و آنها را تبدیل به روغن نموده و اگر زیاد تر بیاورد و مرکز فروش داشته باشد، حجره ی تجارت باز کند و کار بارش بالا گرفته تا آنجا که امین التجار شود، به سراغ دختر حاکم می رود و روزی با او گفت وگویش شده چنانم لگد به او می نوازد که نقش زمینش می سازد که در این هنگام همان لگد را به کوزه ها می کوبد !!!

معنی ضرب المثل شتر در خواب بیند پنبه دانه

داستان طنز شماره  : شتر در خواب بیند پنبه دانه

آورده اند که کارمندی بهر کاری فوری به کارفور شد. بادی به غبغب ودستی درگاری چون گردونه ای به چرخش در آمد میان اجناس. تا چشم بر هم زدی برجی بساخت در گاری که از کجی به برج پیزا دهن کجی نمودی و از سنگینی به برج ایفل فخر بفروختی چنان قامت بر افراشتی که برج میلاد به نزدش چون مدادی تراشیده می نمود اندر دست کودکی بازیگوش.

خلاصه کودکانش دم غنیمت شمرده و آن چه آرزو داشتند از گیم ها و بازیچه ها و حاجیه خانم نیز از دیگ ودیگچه ها بر چرخ دستی جمع نمودی. انواع اطعمه و اشربه در زیر بار عطور و البسه به فریاد درآمدند .باری، به پیش رفته و در صف حساب همی ایستادند چون جمله ی اجناس در کیسه نهادند کارتی از جیب برآورد و در دم، صورت حساب بپرداخت.

اهل و عیال شاد و بی خیال بر ماشین سوار شدندی سویچ بچرخاندی وچنان گاز بداد که گویی رعد در آسمان افتاد. گردن برافراخت و در جاده همی تاخت که ناگاه در برابر خویش خودرو هامری دید که چون تانک بغرید و تا به خویشتن آید بر سپرش بکوبید و از هوش برفت. چون دیده گشود خویشتن در رختخواب یافت غرق عرق وپوم – تاک قلبش با تیک – تاک ساعت بیامیخت و چون چشم بمالید فریاد برآورد: ز جا خیز بیچاره، که دیر شده اداره. آخر برج است و برج قرض هایت به ثریا سر بساید. کارت تهی از مایه در گوشه ی جیب افتاده قصه ی بی پولی سراید:

شتر در خواب بیند پنبه دانه
گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه

ضرب المثل با کلمه شتر
ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *