معنی و مفهوم شعر پیش از اینها فارسی پایه هشتم از قیصر امین پور
در این پست، معنی و مفهوم شعر پیش از اینها از قیصر امین پور را از کتاب فارسی هشتم برای شما دوستان عزیز آماده کرده ایم. با دانشچی همراه باشید.
معنی شعر پیش از اینها
۱- پیش از اینها فکر میکردم خدا
خانهای دارد میان ابرها
معنی: در گذشته گمان می کردم خدا خانه ای در بین ابرها دارد و در آسمان زندگی می کند.
۲- مثل قصر پادشاه قصهها
خشتی از الماس خشتی از طلا
معنی: خانه اش مانند قصر پادشاه ها که در قصه ها می خواندیم، تمام آجرهایش از الماس و طلا ساخته شده است.
۳- پایههای برجش از عاج و بلور
بر سر تختی نشسته با غرور
معنی: خانه اش برجی بزرگ است که پایه های برج، از عاج و شیشه است و خداوند با غرور خاصی بر روی تخت پادشاهی اش نشسته است.
عاج: دندان فیل که برای ساخت اشیاء زینتی از آن استفاده می شود.
۴- ماه، برقِ کوچکی از تاج او
هر ستاره پولکی از تاج او
معنی: فکر می کردم ماج، تاج پادشاهی خداست که در آسمان برق می زند! و ستاره های آسمان ، پولک های تاج پادشاهی او هستند که برق می زنند.
۵- رعد و برق شب طنین خندهاش
سیل و طوفان، نعرهی توفندهاش
معنی: صدای رعد و برق را که می شنیدم گمان می کردم صدای خنده هداست (که اینچنین بلند و مهیب است!) و سیل و طوفان از خروش و فریاد بلند خدا ناشی می شود! (که شاید از عصبانیت او بوده!)
۶- هیچ کس از جای او آگاه نیست
هیچ کس را در حضورش راه نیست
معنی: فکر می کردم هیچ کس از جای خدا اطلاع ندارد و او هیچ کس را به حریمش راه نمی دهد و با کسی ارتباط نمی گیرد.
۷- آن خدا بیرحم بود و خشمگین
خانهاش در آسمان دور از زمین
معنی: آن خدایی که من اینچنین راجع به او فکر می کردم، خدای عصبانی و خشمگین بود و خانه ای در آسمان داشت که دور از خانه ما زمینی ها بود.
۸- بود، اما در میان ما نبود
مهربان و ساده و زیبا نبود
معنی: در افکارم می دانستم که خدا وجود داشت ولی در بین ما نبود بلکه بسیار دور بود. آن خدای خیالی من مهربان و ساده و زیبا نبود.
۹- در دل او، دوستی جایی نداشت
مهربانی هیچ معنایی نداشت
معنی: تصور می کردم در دلش کسی را دوست ندارد و محبت نمی کند و برای او که اینچنین قدرتمند بود مهربانی به دیگران معنایی نداشت.
۱۰- هر چه میپرسیدم از خود از خدا
از زمین از آسمان از ابرها
معنی: هرچه سوال به ذهنم می رسید درباره خودم، خدا، زمین و آسمان و ابرها و تمام موجودات
۱۱- زود میگفتند: «این کار خداست
پرس و جو از کار او کاری خطاست»
معنی: به من می گفتند همه اینها کار خداست و تو نباید از اینطور مسائل پرسش کنی چرا که این سوال پرسیدن و پرس و جو کردن از کارهای خدا کار درستی نیست!
۱۲- نیت من در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا
معنی: نمازهایم را با ترس و وحشت از خدا می خواندم ( و نیتم برای نمازخواندن، رهایی از خشم خدا بود) و در دعاهایم از او وحشت داشتم.( که مبادا مرا عذاب کند!)
۱۳- پیش از اینها، خاطرم دلگیر بود
از خدا در ذهنم این تصویر بود
معنی: در گذشته که راجع به خدا این چنین فکر می کردم و تصویر خیالی نادرستی از او در ذهن خودم ساخته بودم، بسیار ناراحت و دلگیر بودم.
۱۴- تا که یک شب، دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یک سفر
معنی: تا این که یک روز با پدرم به یک سفر رفتیم.
۱۵- در میان راه، در یک روستا
خانهای دیدیم، خوب و آشنا
معنی: در بین راه به روستایی رسیدیم و یک خانه خوب و آشنا در آنجا دیدیم.
۱۶- زود پرسیدم: «پدر، اینجا کجاست؟»
گفت: «اینجا خانهی خوب خداست»
معنی: از پدرم پرسیدم: اینجا کجاست؟ پدر گفت: اینجا خانه خوب خداست.
۱۷- گفت: «اینجا میشود یک لحظه ماند
گوشهای خلوت، نمازی ساده خواند»
معنی: پدر گفت: اینجا می توانیم لحظه ای بمانیم و در گوشه ای خلوت، نماز ساده بخوانیم.
۱۸- با وضویی دست و رویی تازه کرد
با دل خود گفتوگویی تازه کرد
معنی: اینجا می توان وضو گرفت و آبی به سر و صورت زد ( و نشاط یافت) و گفت و گو و دعا با خدا را در دل می توان آغاز کرد.
۱۹- گفتمش: «پس آن خدای خشمگین
خانه اش اینجاست؟ اینجا در زمین؟»
معنی: به پدرم گفتم: پس آن خدای خشمگین که خانه اش در آسمانها بود کجاست؟ آیا خانه اش در اینجا روی زمین است؟!
۲۰- گفت: «آری خانهی او بی ریاست
فرشهایش از گلیم و بوریاست
معنی: پدر گفت: بله؛ خانه خدا روی زمین است؛ خانه ای ساده و بی ریا، با فرش های گلیم و حصیر.
۲۱- مهربان و ساده و بی کینه است
مثل نوری در دل آیینه است
معنی: او خدای مهربان و ساده است و هیچ کینه ای ندارد و دلش روشن است همچون نور روشنی که در دل آیینه می تابد. او مثل نور آینه صاف و باصفاست.
۲۲- عادت او نیست خشم و دشمنی
نام او نور و نشانش روشنی»
معنی: خداوند عادت به خشمگین شدن و دشمنی با کسی ندارد. یکی از نام های او نور است و او نماد روشنایی و صفاست.
۲۳- تازه فهمیدم: خدایم این خداست
این خدای مهربان و آشناست
معنی: من تازه فهمیدم که خدای من، خدای واقعی من، این خدای مهربان و آشنااست.
۲۴- دوستی از من به من نزدیکتر
از رگ گردن به من نزدیکتر
معنی: این خدا دوست من است و از من به خودم نیز نزدیکتر است و حتی او نزدیکتر از رگ گردن به من است! ( اشاره به آیه ۱۶ سوره ق از قرآن کریم: وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ: ما از رگ گردن او به او نزدیکتریم.)
* آرایه تلمیح دارد.
۲۵- میتوانم بعد از این، با این خدا
دوست باشم، دوست، پاک و بی ریا
معنی: من می توانم از این پس با این خدای خوب و مهربان دوست باشم؛ یک دوستی پاک و بی ریا و سرشار از خلوص!
پیشنهادی: شعر زنگ آفرینش از قیصر امین پوراختصاصی-دانشچی