همه چیز در مورد معنی اغراق
اغراق در لغت به معنی «غرقه کردن»، «سخت کشیدن کمان»، «پر کردن جام» و زیادهروی در توصیف چیزی یا کسی میباشد.
معنی اغراق چیست؟
در اصطلاح ادبیات، یکی از آرایههای معنوی است که در آن برای مدح و ستایش یا نکوهش و سرزنش یا توصیف چیزی یا کسی، بزرگنمایی و زیادهروی میشود، به طوری که معمولاً قبول کردن آن غیرممکن است.
به عبارت دیگر، هرگاه در تضعیف یا تشدید توصیف کسی یا چیزی بزرگنمایی شود به طوری که باور آن محال باشد، از آرایه ادبی اغراق استفاده شده است.
با بیان دیگر، در آرایه اغراق کوچکها، بزرگ و بزرگها، کوچک نشان داده میشوند به طوری که در ذهن مخاطب غیرممکنها، ممکن جلوه میکند.
شاعر یا نویسنده خوشذوق با ترکیب بزرگنمایی و خیال، عواطفی مانند شدت عشق، تنفر، شادی، غم و… یا صفاتی مانند، عظمت، قدرت، شکوه و… را در ذهن مخاطب مجسم میکند و تصویری میآفریند که غیرممکنها را ممکن جلوه میدهد و به کلام زیبایی و اثرپذیری بیشتر میبخشد.
آرایه اغراق در شعرها و نثرهای حماسی کاربردی گسترده دارد زیرا در آثار حماسی از قهرمانی اسطورهای و مافوق بشر سخن به میان میآید که اعمال و رفتاری غیرطبیعی دارد و بیان اعمال و رفتارش با آرایه اغراق، بسیار زیبا، برجسته و شکوهمند نشان داده میشود.
تفاوت اغراق با مبالغه و غلوّ
بزرگنمایی در توصیف، دارای سه درجه است:
– اگر توصیف از نظر عقل و عادت ممکن باشد، به آن مبالغه یا تبلیغ میگویند.
– اگر توصیف از نظر عقل ممکن باشد ولی در عادت محال باشد، به آن اغراق میگویند.
– اگر توصیف از نظر عقل و عادت محال باشد، به آن غلوّ میگویند.
باید توجه داشت که تشخیص این آرایهها از یکدیگر مشکل است ولی جای نگرانی نیست زیرا در آثار گذشتگان تفاوت بین این سه آرایه از اهمیت زیادی برخوردار بوده و امروزه در بیشتر کتابها، آنها را به جای هم به کار میبرند.
چند مثال برای اغراق با معنی
آه سعدی اثر کند در کوه
نکند در تو سنگدل اثری
معنی: آه سعدی روی کوه با آن عظمتی که دارد اثر میکند ولی روی قلب تو که سنگدل هستی اثری ندارد.
✽✽✽
خروش آمد از باره هر دو مرد
تو گفتی بدرّید دشت نبرد
معنی: از شیهه اسبهای دو پهلوان مثل این است که میدان نبرد از هم شکافته شود.
✽✽✽
شود کوه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افراسیاب
معنی: اگر کوه آهن نام افراسیاب را بشنود به خاطر ترس از قدرت و توانایی او مثل دریای آب میشود.
✽✽✽
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
در این بیت سعدی در توصیف خداحافظی یاران از یکدیگر زیادهروی کرده و با توصیف آن به «گریه کردن مثل ابر بهار» و «ناله کردن سنگ»، از آرایه اغراق استفاده کرده است.
✽✽✽
به کین سیاوش سیه پوشد آب
کند زار نفرین به افراسیاب
در این بیت فردوسی در بزرگنمایی توصیف مرگ سیاوش میفرماید که آب هم در مرگ او عزادار و سیاهپوش میشود.
✽✽✽
باد اگر بر من اوفتد ببرد
که نماندهست زیر جامه تنی
سعدی در این بیت میفرماید که از غم تو چنان بیخواب و خوراک و لاغر شدهام که باد هم میتواند مرا با خود ببرد و با این بزرگنمایی از آرایه اغراق استفاده کرده است.
✽✽✽
هر شبنمی در این ره صد بحرِ آتشین است
دردا که این معما شرح و بیان ندارد
حافظ در این بیت میفرماید در راه عشق، قطره کوچک شبنم، مثل صد دریای آتشین است و اینگونه از آرایه اغراق استفاده کرده است.
✽✽✽
ای دل همه اسباب جهان خواسته گیر
باغ طربت به سبزه آراسته گیر
و آنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم
بنشسته و بامداد برخاسته گیر
خیام در این رباعی با استفاده از بزرگنمایی و آرایه اغراق «کوتاهی عمر» را به مخاطب گوشزد میکند.
✽✽✽
که گوید برو دست رستم ببند
نبندد مرا دست چرخ بلند
فردوسی در این بیت در توصیف قدرت رستم با استفاده از آرایه اغراق و بزرگنمایی میگوید که حتی فلک هم نمیتواند او را اسیر کند.
✽✽✽
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست
سعدی در این بیت با استفاده از آرایه اغراق میگوید که شب و روز ذهن من فقط مشغول اندیشیدن در مورد توست.
✽✽✽
همچنین به ابیات زیر از قیصر امینپور توجه کنید:
او ترجمه زبان آب است همین
او معنی محض آفتاب است همین
در این بیت با به کار بردن جملات «ترجمه زبان آب» و «معنی محض آفتاب» در توصیف شهید از آرایه اغراق استفاده کرده است.
پیراهن تازه تو را میباید
با قامت آفتاب اندازه گرفت
در این بیت نیز با استفاده از آرایه اغراق میگوید که قامت شهید را باید با آفتاب اندازه گرفت.
چشم تو لایحه روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پایان پریشانیها
در هر دو مصراع این بیت نیز در توصیف شهید از آرایه اغراق استفاده کرده است.
معنی ثعلب