☁ انشا دانش آموزی از زبان ابر
انشا از زبان ابر به صورت ادبی و ذهنی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند با دانشچی همراه باشید.
موضوع انشا از زبان ابر ☁
من به عنوان یک پدیدهی طبیعی، بسیار جذاب و شگفتانگیز هستم و مورد توجه افراد بسیاری قرار میگیرم. من ابرم، برخاسته از اعماق آسمان، با پروازی بینهایت، به همه جا سفر میکنم. میتوانم با بادها همراه شوم و قصه زندگی آنها را بشنوم. زمانی که اندوهگین هستم در بیابان و کویرها باران میبارم و زمین را به زندگی باز میگردانم. همچنین به جوانههای نیازمند آب و خورشید، رشد و رونق میبخشم. رنگینکمان دوست روزهای غمگین من است. او به همراه خورشید من را دلداری میدهند تا دیگر ناراحت نباشم و اشک نریزم.
من همیشه در آسمان وجود دارم و میتوانم به نمای زیبای آسمان کمک کنم. میتوانم به عنوان یک پوشش برای آفتاب، برای محافظت از زمین و حفظ تعادل حرارتی آن، عمل کنم. متخصصان هواشناسی از من به عنوان یک نشانگر جوی، برای پیشبینی وضعیت آب و هوا، استفاده میکنند.
من میتوانم به شکلهای مختلفی تبدیل شوم و بسیار زیبا و شگفتانگیز باشم. برخی از انسانها برای تفریح یا مسابقه به سمت آسمان میخوابند تا بتوانند حدس بزنند من به چه شکلی هستم. خودم این بازی را دوست دارم؛ زیرا گاهی اوقات میتوانم به شکلهای سختی تبدیل شوم که آنها موفق به فهمیدن نشوند. این گونه من برنده خواهم بود.
برخی از ابرها را دوست ندارم. آنها خشمگین هستند و دائم جرقه میزنند. رنگ آنها سیاه است. برای آنکه بینمان مشکلی پیش نیاید از آنها دوری میکنم تا خوشحال و خندان بمانم.
من همیشه آزاد و بدون مرز هستم و میتوانم به هر جایی که بخواهم بروم. از این رو پرندگان بسیاری را میشناسم که با آنها دوست شدهام. بنابراین انسانها من را نماد آزادی و آرامش میبینند.
من از بالای آسمان مردمان زیادی را دیدهام. برخی از آنها بزرگ و برخی کوچک هستند. کودکان موجودات خوشحالتری هستند و دائم میخندند و با یکدیگر بازی میکنند. راستی من عاشق هواپیماها هستم. زیرا میتوانم از نزدیک انسانها را ببینم و آنها با من عکس یادگاری بگیرند.
اگر میخواهید تصویر زیباتری از من ببینید، بهتر است به طبیعت سفر کنید و چشم از آسمان آنجا بر ندارید.
انشا از زبان آسمان شهرانشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی