جواب به سوالات و فعالیت درس دهم نگارش چهارم ( پاسخ ها به صورت گام به گام )
پاسخگویی به سوالات درس دهم کتاب نگارش چهارم باغچهی اطفال صفحات ۵۸، ۵۹، ۶۰، ۶۱، ۶۲ با دانشچی همراه باشید.
جواب سوالات نگارش چهارم درس دهم باغچهی اطفال ( پاسخ گام به گام )
املا و دانش زبانی درس دهم
۱- با توجّه به متن درس، واژهها را کامل کنید. (پاسخها با رنگ سبز)
سرگـذشت، خویش، اقـامت، خشـنود، نمیپـذیرند، اطفال، تصـویر، استــعدادشان
📗 پاسخ: سرگذشت، خویش، اقامت، خشنود، نمیپذیرند، اطفال، تصویر، استعدادشان
۲- با توجّه به متن درس، جاهای خالی را با کلمههای مناسب کامل کنید. (پاسخها با رنگ سبز)
جبّار باغچهبان پس از پایان دورهی مکتب، نزد پدر حرفهی بنّایی و قنّادی را یاد گرفت. پدر او در ساختن طاق مسجد و گچبری استاد بود؛ امّا هیچ یک از این کارها طبع پرشور و ذهن جویای او را راضی نمیکرد. او که در شعلهی فروزان خدمت به مردم میسوخت، پس از برگزیده شدن برای آموزگاری به فکر دایر کردن کودکستانی در تبریز افتاد.
۳- نمودار جملههای زیر را رسم کنید.
املا
۱- با توجّه به متن درس، کلمههایی که حروف زیر را دارند، پیدا کنید و بنویسید.
قـ ق: 📗 پاسخ: نقّاشی، وقتی، قطعه، وقت، اتاق، طاق، قفقاز، قنّادی، رونق، شوق، اقامت، ذوق، قریحه، مقصود، سرمشق
عـ ـعـ ـع ع: 📗 پاسخ: فعّال، شعر، عشق، قطعه، تعطیل، طبع، اجتماع، فعّالیت، معلّم، شعله، عاجز، استعداد، ابداع، اعتماد
۲- پنج جمله از متن درس را که به نظرتان جالب است، بنویسید.
📗 پاسخ:
هر کاغذ پارهای که به دستم میرسید، تصویری از گل و درخت یا کوه و جنگل بر آن نقّاشی میکردم.
برای اینکه در جستوجوی مداد و کاغذ، چراغی روشن نسازم و کسی را بیدار نکنم، قطعه زغالی از کنار منقل کرسی بیرون آوردم و با آن، شعرم را بر دیوار نوشتم.
در این کار شور و شوق فراوان از خود نشان دادم و دریافتم که آموزگاری شغلی است که با آن بهتر میتوان به اجتماع و مردم خدمت کرد.
دریافتم که کودکان تبریز پیش از رفتن به مدرسه یا در کوچه و بازار سرگردانند یا آتش ذوق و قریحهی آنها در کُنج خانهها خاموش میشود.
روزی که این کودکان در تبریز امتحان میدادند، حیاط و بام مدرسه لبریز از مردمی بود که به تماشای آنان آمده بودند.
هنر و سرگرمی
۱- از روی سرمشق زیر، خوش خط و زیبا بنویسید.
📗 پاسخ:
هر روز و هرشب چون باغبانی مشغول کار است با مهربانی
از تابش این خورشید خندان سرسبز و زیباست باغ دبستان
۲- در متن درس، کلمههایی را پیدا کنید که با نشانههای داخل بادبادک آغاز شوند؛ آنها را در دنبالههای بادبادکها بنویسید.
س: 📗 پاسخ: سرگردان، ساختن، سختیها
ک: 📗 پاسخ: کنجکاو، کودکستان، کودکانه
درک متن
جملههای زیر را بخوانید و به کلمههایی که مشخّص شده است، توجّه کنید.
۱- شیر کوچولو از این ماجراها بیخبر بود؛ چون قدم یازدهمی را بر نداشته بود.
۲- حرفش را ادامه نداد؛ زیرا خوابش برده بود.
۳- چون کاغذی برای نوشتن نداشت، روی ماسههای نرم کنار دریا مینوشت.
در مثالهای بالا کلمههایی مانند «چون» و «زیرا»، جملهها را به هم وصل میکنند؛ مثلاً در شمارهی یک، دو جملهی زیر با «چون» به هم وصل شدهاند. دقّت کنید که جملهی اوّل مفهومی را بیان میکند و جملهی دوم دلیل آن را میگوید.
شیر کوچولو از این ماجراها بیخبر بود.
قدم یازدهمی را بر نداشته بود.
در متن درس «باغچهی اطفال» جملاتی را که با «امّا»، «ولی» و «زیرا» به هم وصل شدهاند، پیدا کنید و در کادر زیر بنویسید.
📗 پاسخ:
پدرم در ساختن طاق مسجد و گچبُری استاد بود؛ امّا در همه ماههای سال نمیتوانست به کار بنّایی بپردازد.
آن وقت پدرم به قنّادی میپرداخت و از این راه، خانوادهی خود را اداره میکرد؛ امّا قنّادی، رونقی نداشت و زندگی به سختی میگذشت.
نزد پدر، حرفهی بنّایی و قنّادی را یاد گرفتم؛ ولی هیچ یک از این کارها طبع پرشور و ذهن جویای مرا راضی نمیکرد.
او راست میگفت؛ زیرا آنها نه تنها نمیتوانستند به کودکش خواندن و نوشتن بیاموزند بلکه از نگهداری او نیز عاجز بودند.
اولیای این کودکان هرگز باور نمیکردند که فرزندشان، خواندن و نوشتن بیاموزند؛ ولی در پایان سال تحصیلی، آنها هم مانند دیگران امتحان دادند و قبول شدند.
روزی که این کودکان در تبریز امتحان میدادند، حیاط و بام مدرسه لبریز از مردمی بود که به تماشای آنان آمده بودند؛ زیرا برای مردم باورنکردنی بود که کودکان کمشنوا هم بتوانند بخوانند و بنویسند و حرف بزنند.
نگارش
متن زیر را بخوانید.
پرستوها بهار و تابستان را به آسودگی به سر میبرند؛ امّا در آغاز پاییز دشواریهایی برای آنها پیش میآید. در آن هنگام، حشرات کمیاب میشوند و هوا رو به سردی میرود. به ناچار، پرستوها باید لانهی خود را ترک بگویند و به جاهای معتدلتری کوچ کنند.
وقتی که زمان کوچ آنها فرا میرسد، دسته دسته روی بامها یا سیمهای برق جمع میشوند و به نظر میآید که به گفتوگوی مهمّی مشغول هستند. به زودی، عدّهای دیگر از راه دور میرسند و جنبوجوش آنها رفته رفته زیادتر میشود؛ تا اینکه یک روز صبح که از خواب بر میخیزیم، از پرستوها نشانی نمیبینیم. آن وقت معلوم میشود که آنها کوچ کردهاند.
در این سفر دراز، خطرهای بسیاری وجود دارد. یکی از این خطرها، تغییرات هواست. خطر دیگر، حملهی پرندگان شکاری مانند عقاب، شاهین و قرقی است. این پرندگان، هنگام پرواز، ناگهان خود را در میان پرستوها میاندازند و با چنگالهای نیرومند خود، آنها را شکار میکنند.
متن بالا از چند بند تشکیل شده است؟ بنویسید هر بند دربارهی چه چیزی بود.
📗 پاسخ:
متن از ۳ بند تشکیل شده است.
بند اول علّت کوچ پرستوها را توضیح داده است. در بند دوم چگونگی کوچ پرستوها شرح داده شده است و در بند سوم خطراتی که در زمان کوچ متوجّه پرستوهاست، ذکر شده است.
موضوع کلّی متن چیست؟ 📗 پاسخ: کوچ پرستوها
جواب درسهای بعدی نگارش چهارم دانلود PDF کتاب نگارش چهارم