آشنایی با شیر سلطان جنگل + تاکتیک شکار توسط شیرها
تعریف شیر جنگل
شیر (نام علمی: Panthera leo) پستانداری گوشتخوار از سردهٔ پلنگمانندهای خانوادهٔ گربهسانان است. با بدنی بزرگ که وزنش در میان نرها گاه به ٢۵٠ کیلوگرم میرسد؛ این جانور نیرومند دومین عضو بزرگجثهٔ سردهٔ خود پس از ببر است. شیر به خاطر بدن بزرگ و هیبت و چالاکیش در هنگام شکار لقب «سلطان جنگل» را به خود گرفته؛ اگرچه بیشتر در مناطق ساوانایی آفریقا زندگی میکند و تنها تعداد کمی از آن در جنگل گیر در هندوستان یافت میشوند. آنها طعمههای گوناگونی را بهعنوان خوراک اختیار میکنند که شامل بیشتر جفتسمان بومی آفریقا و بهندرت جانداران بزرگی چون فیل و زرافه میشوند.
غذای شیر
خوراک شیرها را بیشتر پستانداران بزرگ تشکیل میدهند. شیرهای ساکن آفریقا شکار جانورانی چون گاو وحشی، ایمپالا، زبرا، گراز زگیلدار، و گاومیش آفریقایی را ترجیح میدهند در حالی که شیرهای جنگل گیر به سراغ گراز و چندین نوع مختلف از گوزنها میروند. جانوران گوناگون دیگری نیز بسته به در دسترس بودنشان شکار میشوند که اغلب شامل سمدارانی با وزن میان ۵۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم میشوند.گاهی آنها جانوران کوچکی چون آهو را نیز شکار میکنند. هنگامی که شیرها به شکار دستهجمعی میپردازند، میتوانند بیشتر جانوران، حتی آنهایی که بالغ و تندرست هستند، را به دام بیندازند. اما آنها کمتر به سراغ جانوران بزرگی چون زرافه میروند چرا که در این صورت احتمال زخمی شدنشان از سوی طعمه وجود دارد.
دو مادهشیر در کنار لاشه خوردهشده یک فیل جوان؛ شیرها کمتر به سراغ جانوران بزرگجثهای چون فیلها میروند.
آمار بسیاری نشان از آن دارند که شیرها به گونه معمول از جانورانی در محدوده وزنی ۱۹۰–۵۵ کیلوگرم تغذیه میکنند. در آفریقا مهمترین منبع غذایی گاو وحشی است و پس از آن گورخر قرار دارد.بیشتر اسبهای آبی، کرگدنها، و فیلها به خاطر جثه بزرگشان شکار نمیشوند. بعضی غزالها و آهوهای چابک نیز به دلیل سرعت زیادشان طعمه مناسبی برای شیرها نیستند و بیشتر توسط یوزها شکار میشوند.با این حال زرافهها و گاومیشهای آفریقایی در مناطق مشخصی بهکرات شکار میشوند چرا که برخی گلهها مهارت شکار کردنشان را به دست آوردهاند.
گاهی بچههای اسبهای آبی نیز شکار میشوند ولی شیرها کمتر به سراغ کرگدن میروند. با آنکه گرازهای زگیلدار وزنی کمتر از ۱۹۰ کیلوگرم دارند بسته به در دسترس بودنشان شکار میشوند. غذای اصلی شیرهای آسیایی جنگل گیر گوزن خالدار است ولی از لحاظ تاریخی، احشام و گاوهای مردم محلی بخشی از غذای این شیرها را تشکیل میدادهاند.
شیرهایی که در نزدیکی محل سکونت انسانها هستند گاه به دامها نیز حمله میکنند. در هند چارپایان جنگلنشینان بخشی از خوراک شیرها را تشکیل میدهند. شیرها همچنین توانایی کشتن دیگر گوشتخوارانی چون پلنگ، یوز، کفتار، و سگ وحشی را دارند، اما بر خلاف دیگر گربهسانان پس از کشتن رقیب به خوردن آن مشغول میشوند. آنها لاشههای پیشتر مرده و یا شکار شده توسط دیگر جانوران را نیز میخورند و همواره با زیر نظر گرفتن کرکسهایی که در آسمان حلقه زدهاند، موقعیت لاشه یا جانور رو به مرگ را پیدا میکنند.
یک شیر میتواند در یک وعده غذا خوردن تا میزان ۳۰ کیلوگرم گوشت از خود پذیرایی کند. اگر هم توانایی خوردن کامل طعمه در یک مرتبه را نداشته باشد برای چند ساعت استراحت میکند و سپس دوباره به سراغ باقیمانده میرود. یک مادهشیر نیاز به ۵ کیلوگرم گوشت در روز دارد و این میزان برای نرها نزدیک به ۷ کیلوگرم است. شیرهای جوان چگونگی آرام خزیدن برای نزدیک شدن به طعمه را در سه ماهگی میآموزند ولی تا یک سالگی در شکار نقشی ندارند. آنها در نزدیکی دو سالگی فعالیت شکاری اصلی خود را آغاز میکنند.
نژاد شیر ایرانی
این نژاد بوسیله تعدادی صفات از شیر آفریقایی تفاوت میکند. در جمجمه صندوق صماخ کمتر متورم بوده و ناحیه پس حدقهای کوتاهتر و سوراخ جلوی حدقهای معمولا بوسیله دیواره میانی به دو قسمت شده است. از لحاظ صفات خارجی دسته موهای انتهایی دم بلندترو دسته موهای بلند آرنج و ناحیه شکم نسبتا رشد بیشتر داشته و یال کوتاهتر است. موها بر حسب فصل ممکن است کوتاه و نرم یا بلند و ضخیم باشند. رنگ کلی بدن متغیر است و از گندمگون مخلوط با سرخی و سایهای از سیاهی تا خاکستری با خاکستری نخودی و گاهی با سایهای از نخودی مایل به سفید تغییر میکند. یال نیز ازلحاظ شکل رنگ متغیر است.
یال شیر
یال شیرهای نر در میان گربهسانان منحصر به فرد است و یکی از بارزترین ویژگیهای ظاهری آنها به شمار میرود. وجود این یال کمک میکند که شیر خود را بزرگتر از آنچه هست نشان دهد و به او در نبرد با رقیبانی چون کفتار خالدار، ابهت ببخشد.
بررسیها در تانزانیا نشان میدهند که یال ضخیمتر و تاریکتر میتواند نشاندهنده افزایش احتمال پیروزی یک نر در نبرد با نرهای دیگر باشد. همچنین نرهای با یال ضخیمتر دوره باروری بیشتری دارند و احتمال زنده ماندن بچههایشان بیشتر است اگرچه در فصلهای گرم سال متحمل سختی میشوند. عوامل محیطی همچون دما در میزان ضخامت و رنگ یال تاثیر دارند. نرهای زیرگونه آسیایی یالهای کمپشتتری نسبت به همنوعان آفریقایی خود دارند.
در پارک ملی پنجاری در بورکینا فاسو، تقریبا همه نرها بییال هستند و یا آنکه یالهای بسیار کمپشت دارند. شیرهای بییال همچنین در سنگال و پارک ملی ساوو در کنیا دیده میشوند. شیرهای پارک ساوو به «بییالی» شناخته شده هستند.
دلایل گوناگونی برای اینکه چرا بعضی شیرها یال ندارند مطرح شدهاند: اینکه احتمال دارد شیرهای بییال زیرگونههایی جدا از شیر باشند و از لحاظ ژنتیکی با دیگر شیرها فرق داشته باشند،و یا آنکه به دلیل «پر هزینه» بودن نگهداری یال برای شیرها، که به قیمت گرمشدن بدن و سختی حمل آن و نیاز به آب بیشتر برای حفظ تعادل دمایی بدن تمام میشود، این بخش به تدریج حذف شدهاست، اینکه کمپشت شدن یال میتواند نشان از زخمیشدن، شرایط محیطی نامطلوب، یا سن بالا باشد، و یا آنکه کمبود یال نه به دلیل کمبود تستوسترون که به دلیل ازدیاد بیش از حد آن در شیرها پدید آمدهاست.
هشت زیرگونهٔ از شیر جنگل شناسایی شدهٔ معاصر به ترتیب زیر هستند:
شیر ایرانی : که به نامهای شیر آسیایی، جنوب آسیا، و هندی نیز شناخته میشود،روزگاری در گسترهٔ وسیعی که از ترکیه آغاز میشد، جنوب غرب آسیا را در بر میگرفت، و به سرزمینهای شبهقاره هند (پاکستان، هند، و بنگلادش امروزی) کشیده میشد، زندگی میکرد. گلههای گستردهٔ این جانور و عادتشان به فعالیت در روز، شکار آنها را آسان کرد و جمعیتهای محلی آن در بیشتر مناطقی که پیشتر یافت میشدند، از میان رفتند. امروزه تنها نزدیک به ۴۰۰ عدد از آنها در جنگل گیر در هندوستان زندگی میکنند.بررسیهای ژنتیکی نشان میدهند که اجداد این شیرها میان ۷۴ تا ۲۰۳ هزار سال پیش از اجداد شیرهای آفریقایی امروزین جدا شدند.
شیر بربری : که در نواحی کوههای اطلس در مراکش و مصر یافت میشد و امروزه نسلش در حیات وحش منقرض شدهاست. واپسین شیر بربری در حیات وحش در سال ۱۹۲۲ در مراکش کشته شد. این شیر یکی از بزرگجثهترین زیرگونههای شیر بود و بر پایهٔ گزارشها طول بدنش ۳ تا ۳٫۳ متر و وزنش بالغ بر ۲۰۰ کیلوگرم در نرها بود. به نظر میآید که این زیرگونه بیشتر به شیرهای آسیایی نزدیک بود تا شیرهای آفریقا. تعدادی شیر در اسارت وجود دارند که به زیرگونهٔ بربری نسبت داده میشوند،به ویژه آنکه ۹۰ شیر از مجموعهٔ شخصی پادشاه مراکش در باغ وحش رباط باقی ماندهاند.
شیر غرب آفریقا :در مناطق غرب آفریقا، از سنگال تا جمهوری آفریقای مرکزی یافت میشود.
شیر شمال شرقی کنگو : در مناطق شمال و شمالشرقی کشور کنگو یافت میشود.
شیر شرق آفریقا : که به نام شیر ماسای شناخته میشود در شرق آفریقا، از اتیوپی و کنیا تا تانزانیا و موزامبیک یافت میشود.
شیر جنوب غربی آفریقا یا شیر کاتانگا : در جنوبغربی قارهٔ آفریقا و کشورهای نامیبیا، بوتسوانا، آنگولا، کنگو، زامبیا، و زیمبابوه زندگی میکند.
شیر جنوب شرقی آفریقا :که به نام شیر ترانسفال خوانده میشود، در استان ترانسفال در جمهوری آفریقای جنوبی که پارک ملی کروگر را نیز در بر میگیرد، یافت میشود.
شیر دماغه :در حوالی سال ۱۸۶۰ میلادی منقرض شد. نتایج آزمایشهای دیانای میتوکندریایی این جانور را یک زیرگونهٔ مستقل از شیر به حساب نمیآورند. به نظر میآید که شیرهای دماغه تنها جمعیتهای محلی گونهٔ ساکن در نواحی انتهایی جنوبی آفریقا بودهاند.این جانور نخستین زیرگونهٔ شیر بود که در دوران معاصر منقرض شد.
تاكتیك شكار توسط شیر جنگل
بیشتر مردم آفریقا بر این باورند كه شیر دو شخصیت متفاوت دارد، یكی حیوان آرام و تنبلی در حال خمیازه كشیدن در بیشهزار آرمیده و دوم شكارچی سریعی كه هنگام غروب آفتاب به دنبال طعمه میگردد (حتی بزرگتر از وزن خودش) تا با نیروی زیاد آن را از پا درآورد. در واقع شیر شكارچی سریع و نیرومندی است كه حیوانات كوچك را با یك ضربه دست از پا درمیآورد ولی حیوانات بزرگ مانند گاو وحشی یا گوراسب را با استفاده از وزن بدن سنگینش بخاك میكشاند.
شیرهای ماده به صورت گروهی بیشتر در هوای تاریك و روشن یا صبح هنگام كه گرمای آفتاب كمتر است در فضای باز دشت آفریقا به شكار میپردازند، شیر نر در امر شكار آنها دخالت نمیكند ولی گروه مادهها را از دور پشتیبانی میكند و با غرش خود گله گاومیشها را به سمت شیرهای ماده میكشاند، مادهها در گروه هر كدام محل خاصی دارند تا بتوانند از سمت پهلوها و پشت سر به طعمه حمله كنند.
این همكاری، شانس موفقیت آنها را بالا میبرد و میتوانند یك گله گاومیش را از جهات مختلف محاصره كرده و به آنها حمله كنند و همچنین طعمه شكار شده را از دست شكارچیانی مثل كفتارها و كركسها (از فواصل دور) حفظ كنند. آنها بیشتر گلههای گورخر و بوفالو را مورد حمله قرار میدهند و گاهی هم گونههایی شبیه غزالهای تامسون را شكار میكنند وحتی زرافه را كه بلندقدترین حیوان چهارپا است نیز شكار میكنند البته در شكار زرافه سعی میكنند هنگامیكه مشغول نوشیدن آب است و سرخود را پایین آورده به آن حمله كنند ولی از شكار حیوانات بزرگی مثل اسبهای آبی، كرگدن و فیل به دلیل خطراتی كه از ناحیه دندانها و شاخ حیوان تهدیدشان میكند، اجتناب میورزند.
به هنگام شكار گورخر، ابتدا شیر ماده با چشمان طلایی به گله گورخرها خیره نگاه میكند و با دقت و سرعتی خاص یك گورخر كم سن و سبك وزن را از گله دور مانده انتخاب كرده آهسته و آرام با پنجههایی كه مانند سایر گربهسانان است از میان علفهای نارنجی رنگ دشت با بدن كشیده و گوشها و دم پایین آمده كه دیده نمیشود به سمت آن میخزد و دزدانه نزدیك میشود و معمولا در شعاع ۳۰ متری، خود را نشان داده، با سرعت و با تمام قوا آن را تعقیب كرده و از پهلو یا پشت سر با دستهای عضلانی و نیرومند، خود را روی كمر آن پرتاب میكند تا امكان صدمه دیدن از شاخها و سمهای حیوان كمتر باشد.
سپس با پاهای جلو و پنجههای قوی آن را به پایین خم میكند و بدنش را گاز میگیرد، در همین لحظه شیر ماده دیگر به محض رسیدن با دستهای قوی خود گردن شكار را میگیرد و خود را به پوزه آن آویزان كرده و آن را به پایین میكشاند و پنجههای قوی و تیزش را در صورت و پیشانی حیوان فرو كرده و گردن آن را پیچ میدهد و با حركت دست آن را به یك طرف میخواباند و به محض آنكه حیوان بیچاره روی زمین افتاد دندانها را در استخوان گردن فرو كرده و نگه میدارد تا خفه شود.
گروه مادهها بالای سر شكار حاضر شده و ابتدا شكم را پاره میكنند، شیر نر هم خود را بر سر طعمه میرساند و حتی قسمتهای بیشتری از طعمه را میخورد و گاهی هم گوشت طعمه را از دست شیرهای ماده دزدیده و با بچه شیرها سهیم میشود، یك شیر ماده تقریبا به حدود ۵ كیلوگرم و یك شیر نر تقریبا به ۷ كیلوگرم گوشت در هر روز نیاز دارد.
البته بسیار اتفاق افتاده كه شیرها به ضرب شاخ بوفالوهای عظیمالجثه از پا درآمدهاند اما گاهی هم دیده شده یك شیر به تنهایی به یك گاو میش حمله كرده و اگر موفق شود طعمه كشته شده را برداشته و به كناری میرود و بعد از خوردن غذا به طور دسته جمعی (نر و چندین ماده و بچههای آنها) زیر سایه درختان اقاقیا به استراحت پرداخته و بچهها به بازیگوشی مشغول میشوند.
رقابت برای بدست آوردن غذا گاهی سبب میشود ۸۰% تولهها قبل از رسیدن به ۲ سالگی بمیرند. اگرچه شیر ماده به شكار بروند یك شیر ماده مراقبت از بچهها را در گروه به عهده میگیرد چون وقتی تولهها تنها بمانند ممكن است طعمه كفتارها و شیرهای نر دیگر شوند و اگر یك شیر ماده همراه با دستهای از بچه شیرها دیده شود روزی است كه نگهداری از بچهها را به عهده دارد.
شیرهای جوان از ۳ ماهگی تلاش میكنند كه رویشهای شكار را بیاموزند. بطور كلی شیرها سعی میكنند حیواناتی را برای شكار انتخاب كنند كه دسترسی به آنها آسانتر باشد به این دلیل نسل حیوانات قویتر و سالمتر بیشتر حفظ میشود معمولاً باقیمانده طعمه شكار شده نصیب كفتارها و كركسها خواهد شد.
پیشنهادی: با ببرها بیشتر آشنا شوید
سلام
اگه می شه دانستی هایی درمورد حیوونا بذارین
مرسی