همه چیز درباره زندگی شهید حسین خرازی دهکردی
زندگینامه شهید حسین خرازی دهکردی
حسین خرازی دهکردی، ۱ شهریور ۱۳۳۶ در اصفهان چشم به جهان گشود. خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) در جنگ ایران و عراق بود. در ادامه با زندگی ایشان آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.
خرازی ۱ شهریور ۱۳۳۶، در یکی از محله های مستضعف نشین شهر شهیدپرور اصفهان بنام کوی کلم، در خانواده ای آگاه، متقی و با ایمان فرزندی متولد شد که او را حسین نامیدند. از همان آغاز، کودکی باهوش و مودب بود. در دوران کودکی به دلیل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم دینی، او نیز به این مجالس راه پیدا کرد.
از آنجا که والدین او برای تربیت فرزندان اهتمام زیادی داشتند، او را به دبستانی فرستادند که معلمانش افرادی متعهد، پایبند و مراقب امور دینی و اخلاقی بچه ها بودند. او پس از فراگیری مقدمات علوم دینی در خانه، دیپلم طبیعیاش را از دبیرستان نمونه اصفهان (شبانه) در ۱۳۵۵ش اخذ کرد و در دانشگاه شیراز پذیرفته شد، اما به علت مشکلات مالی، از ادامه تحصیل بازماند.
خرازی در همان سال، در پادگان قوچان به خدمت نظام وظیفه مشغول شد. سپس به مدت شش ماه، برای مقابله با جبهه آزادیبخش ظفار به عمان اعزام شد و با اوجگیری انقلاب اسلامی به انقلابیون پیوست.
فعالیت ها و مسئولیت های شهید خرازی
فعالیتهای وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی عبارتند از:
• عضویت در کمیته دفاع شهری اصفهان
• حضور مؤثر در فرونشاندن غائله گنبد و ترکمنصحرا در ابتدای ۱۳۵۸ش
• ایجاد گردان ضربت در کردستان در آخرین ماههای ۱۳۵۸ش با هدف تأمین امنیت منطقه
• حضور مؤثر در عملیات آزادسازی شهرهای دیواندره، سقز، بانه، مریوان و سردشت از دست افراد مسلح
جنگ ها و مبارزه ها
پس از آغاز جنگ عراق با ایران (۱۳۵۹۱۳۶۷ش)، او با کمک نیروهای خود، در حاشیه رودخانه کارون، نخستین خط دفاعی منطقه، معروف به خط شیر، را احداث کرد. این ابتکار موفقیتآمیز سبب شد که هدایت عملیات در منطقه خوزستان از نیمه دوم بهمن ۱۳۵۹ به عهده خرازی گذاشته شود.
او در عملیات فرمانده کل قوا در ۲۱ خرداد ۱۳۶۰، پس از شکستن خطوط دفاعی و سه کیلومتر پیشروی در مواضع نیروهای عراقی، آنها را وادار کرد که حدود هفت کیلومتر عقبنشینی کنند. همچنین، در عملیات ثامنالائمه و شکست حصر آبادان در ۵ مهر ۱۳۶۰ و در عملیات آزادسازیهای بعدی، همچون طریقالقدس، فتحالمبین و بیت المقدس شرکت فعال داشت.
خرازی پس از عملیات طریقالقدس، تیپ امام حسین(ع) را تشکیل داد و فرماندهی آن را به عهده گرفت. این تیپ در عملیات فتحالمبین، پس از شناسایی بخش وسیعی از مناطق اشغالی، وارد عمل شد، اما با افزایش فشار نیروهای عراقی در حلقه محاصره قرار گرفت. خرازی در این عملیات مجروح شد.
پس از عملیات فتحالمبین، او تیپ امام حسین(ع) را به لشکر ارتقا داد و همچنان فرمانده آن بود. او در مقام فرماندهی لشکر ۱۴امام حسین، در عملیاتهای مختلف حضور داشت و چند بار مجروح شد. وی در عملیات خیبر یک دست خود را از دست داد.
نحوه شهادت شهید خرازی دهکردی
او با آنکه یک دست بیشتر نداشت ولی با جنب و جوش و تلاش فوق العاده اش هیچ گاه احساس کمبود نمی کرد و برای تأمین و تدارک نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی می نمود.
در بسیاری از عملیاتها حاج حسین مجروح شد. اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمی شد به پشت جبهه انتقال یابد.
در عملیات کربلای ۵، زمانی مه در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود، خود پییگیر جدی این کار شد، که در همان حال خمپاره ای در نزدیکی اش منفجر شد و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد و این سردار بزرگ در روز هشتم اسفند ماه ۱۳۶۵ در جوار قرب الهی ماوا گزید.
سردار دلاوری که همواره در عملیات ها پیشقدم بود و اغلب اوقات شخصاً به شناسایی می رفت. در هر شرایطی تصمیمش برای خدا و در جهت رضای حق بود.
او یار حسین زمان، عاشق جبهه و جبهه ای ها بود و وقتی به خط مقدم می رسید گویی جان دوباره ای می یافت؛ شاد می شد و چهره اش آثار این نشاط را نمایان می ساخت.
شهید خرازی پرورش یافته مکتب حسین(ع) و الگوی وفاداری به اصول و ایستادگی بر سر ارزشها و آرمانها بود. جان شیفته اش آنچنان از زلال مکتب حیا ت بخش اسلام و زمزمه خلوص، سیراب شده بود که کمترین شائبه سیاست بازی و جاه طلبی به دورترین زاویه ذهنش راه نمی یافت.
این شهید سرافراز اسلام با علو طبع و همت والایی که داشت هلال روشن مهتاب قلبش، هرگز به خسوف نگرایید و شکوفه های سفید نهال وجودش را آفت نفس، تیره نگردانید. در لباس سبز سپاه و میقات مسجد، مُحرِم شد، در عرفات جبهه وقوف کرد و در منای شلمچه و مسلخ عشق، جان به جان آفرین تسلیم نمود.
• رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل قوا در مورد این شهید بزرگوار می فرمایند:
او سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود که با ذخیره ای از ایمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانه روزی برای خدا و نبرد بی امان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز کرد و بر آستان رحمت الهی فرود آمد و به لقاءالله پیوست.
وصیت نامه شهید حسین خرازی
وصیت نامه اول:
از مردم میخواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول میخواهم که آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا کنند و از خدا میخواهم که ادامهدهنده راه آنها باشم. آنهایی که با بودنشان و زندگیشان به ما درس ایثار دادند.
با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. از مسئولین عزیز و مردم حزبالهی میخواهم که در مقابل آن افرادی که نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف کنند و الان در کشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بیحجابی زدهاند در مقابل آنها ایستادگی کنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این فسادها را بگیرید.
وصیت نامه دوم :
استغفرالله، خدایا امان از تاریکی و تنگی و فشار قبر و سوال نکیر و منکر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا دل شکسته و مضطرم، صاحب پیروزی و موفقیت تو را میدانم و بس. و بر تو توکل دارم. خدایا تا زمان عملیات، فاصله زیادی نیست، خدایا به قول امام خمینی [ره] تو فرمانده کل قوا هستی، خودت رزمندگان را پیروز گردان، شر مدام کافر را از سر مسلمین بکن.
خدایا! از مال دنیا چیزی جز بدهکاری و گناه ندارم. خدایا! تو خود توبه مرا قبول کن و از فیض عظمای شهادت نصیب و بهرهمندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم … میدانم در امر بیت المال امانتدار خوبی نبودم و ممکن است زیادهروی کرده باشم، خلاصه برایم رد مظالم کنید و آمرزش بخواهید.
و السلام
حسین خرازی – ۱/۱۰/۱۳۶۵
پیشنهادی: همه چیز درباره زندگی شهید مرتضی آوینی
چرا اسم شهید رو کامل نمی نویسید ؟ (حسین خرازی دهکردی ) نام کامل و شناسنامه ای ایشون است! روحشان شاد و راهشان پررهرو باد