همه چیز درباره فرهنگ، آداب و رسوم، ادبیات و آیین های استان ایلام
تحقیق مختصر درباره فرهنگ بومی ایلام
یکی از شهرهای غربی ایران و مرکز استان ایلام است که به زبان کردی جنوبی گویش ایلامی تکلم میکنند.و اکثر مردم شیعه هستند. جمعیت این شهر برپایهٔ سرشماری سال ۱۳۹۰ خورشیدی برابر با ۱۷۲٬۲۱۳ نفر بودهاست. شهر ایلام در حصاری از کوهها و ارتفاعات جنگلی واقع شده و آب و هوایی معتدل کوهستانی و بهاری دارد. بافت ایلام دانشگاه علوم پزشکی ایلام و دانشگاه ایلام دو دانشگاه مهم این شهر هستند. ایلام دارای منابع خوب گاز و نفت است. درضمن قرار گرفتن بر سر زائرین کربلا این استان رو از این حیث حائز اهمیت کرده است.
تاریخچه استان ایلام
مفصلترین گزارش در باب مرگ مهدی خلیفهٔ عباسی در ماسبذان، توسط طبری گزارش شدهاست. وی حدود چهار صفحه در خصوص رفتن مهدی به ماسبذان و وفات او نوشتهاست؛ و این که در همانجا فوت میکند و محل دفن او در دهکدهٔ «رذ» که از دهکدههای ماسبذان بوده و در شهر ایلام امروزی واقع شده بود؛ و تاریخ آن را سال صدوشصتونه ذکر کردهاست. از واضح، ناظر مهدی آوردهاند که گوید: «مهدی، در ماسبذان، در دهکدهای به نام رذ به شکار رفت و … سگان از پی آهویی برفتند.
وی نیز همچنان از پی آن بود، آهو از در خرابهای بیرون دوید، سگان از پی آن بیرون دویدند، اسب نیز از پی سگان به درون دوید که پشت وی بر در خرابه بشکست و هماندم بمرد.» رستم رفعتی چنین میآورد: «قبر مهدی خلیفه عباسی در ده بالا -ایلام کنونی- بود و تیرههایی از ایل دهبالایی خادمین این قبر بودند.
بر روی این قبر تا سال ۱۳۱۴ بارگاهی برقرار بود اما این اثر تاریخی – اسلامی در سال ۱۳۴۳ تخریب شد.»اما ایلام کنونی در سال ۱۳۰۸ شمسی در منطقهای که «حسینآباد» نامیده میشد از نو احداث گردیده و یک سال بعد با توجه به سابقه تاریخی و تصویب فرهنگستان ایران به نام «ایلام» نامگذاری شدهاست.
ایلام از دیرباز جایگاه شهرنشینی و گهواره فرهنگی ایرانیان بوده است. در دوره ساسانی بخشی از سرزمین «پهله» یا «پهلو» شمرده میشده و تازیان آن را «جبال» مینامیدهاند. از سدهٔ چهارم تا میانههای ششم قمری، این منطقه بخشی از عراق عجم بود. ایلام در دوران جنگ ایران و عراق بشدت آسیب دید.
آداب و رسوم و فرهنگ بومی مردم ایلام
♦ عيد نوروز
در اين منطقه گرامى داشتن نوروز و آتشافروزى شب چهارشنبهسورى از آداب کهن بهشمار مىرود. ديد و بازديدهاى نوروز تا سيزده نوروز ادامه مىيابد و در روز سيزدهم فروردين مردم به باغها و دامنه کوهها و تپهها رفته و ناهار را آنجا صرف مىکنند .
♦ عيد فطر
در اين روز مردم استان ايلام در مراسم باشکوه نماز عيد شرکت مىکنند.
♦ مراسم ازدواج
♦ خواستگارى
چند روز پيش از خواستگاري، قادى از طرف خانواده پسر به خانه دختر مىرود و روز خواستگارى را مشخص مىکنند و پدر دختر با درخواست مهلت چند روزه، با اقوام و خويشان خود مشورت مىکند و چنانچه نظرشان مثبت بوده روزى را مشخص مىکنند. در مراسم خواستگارى بعد از صرف چاى و ميوه بزرگ فاميل پس از ذکر مقدمهاى از پدر خانواده دختر او را خواستگارى مىکند و بعد از موافقيت پدر دختر، يکى از مردان خانواده پسر، دست پدر دختر را مىبوسد. دستبوسى قطعى بودن ازدواج را مىرساند. معمولاً در اين مراسم حضور نمىيابد .
♦ مراسم عروسى
در شرايط کنونى دختر و پسر اغلب خود همسر خويش را برمىگزينند، اما در گذشته کمتر انتخاب به اينگونه صورت مىگرفت. مراحل ازدواج در ميان مردم استان ايلام بهطور کلى به اين ترتيب است؛ پس از خواستگاري، در روز معين، زنان در خانواده در منزل پدر دختر جمع مىشوند و خانواده ٔ پسر يک شال، يک انگشتر و پيراهن، کفش، مقدارى شيريني، قند، روغن حيوانى و برنج براى خانواده دختر مىبرند .
امروزه داماد و عدهاى جوان از نزديکان پسر، در اين مراسم شرکت دارند. در روزىکه در اصطلاح ديارى (Diary) گفته مىشود، و در واقع همان شيرينىخوران است، مادر پسر لباسهاى خريدارى شده را بهتن دختر مىپوشاند و خواهر بزرگتر پسر نيز کلوانه (Kelwana) يا انگشتر را بهدست دختر مىکنند. در اين مراسم به شادى و پايکوبى پرداخته مىشود. بعد از اين مراسم تا روز عروسي، داماد به خانواده ٔ دختر در کار درو، خرمنبرداري، گلهدارى کمک مىنمايد و تمام هزينهها و مخارج زندگى دختر برعهده خانواده پسر است .
در مراسم دزيرانى (Dezurani) ، شيرينىها و هداياى داماد به عروس مشخص مىشود. دو سه روز پيش از اين مراسم خانواده داماد بهقدر کافى قند، برنج و چند رأس گوسفند و ساير مواد غذائى را به منزل پدر و عروس مىفرستند و در روزى معين افراد و نزديکان دو خانواده را براى صرف ناهار دعوت مىکنند و پس از ناهار، بزرگان خانواده در اتاقى ويژه ميزان شيربهاء و طلا را معين مىکنند .
پس از اتمام مراسم دزيراني، داماد به خانه عروس دعوت مىشود و برادر عورس، داماد را همراهى مىکند. داماد مبلغى را بهعنوان هديه به خانواده دختر مىدهد. و هنگام بازگشت، خانواده ٔ عروس مبلغى بيش از آنرا به داماد هديه مىکنند که در اصطلاح محلى به اين مراسم ‘چري’ يعنى دعوت مىگويند .
براى مراسم عروسى معمولاً روزهاى پنجشنبه و جمعه انتخاب مىشود و مهمانان از دو خانواده دعوت مىشوند. دهلچىها در ساعات اول روز در مجلس حاضر و شروع به نواختن مىکنند و اهالى نيز به پايکوبى مىپردازند. دهلزن همزمان اسامى تازهواردان را اعلام مىکند و فرد مزبور بايد پولى بهعنوان شاوازانه به دهلزن بدهد.
در قديم سوارکاران فاميل داماد، ضمن ترتيب دادن مسابقه اسبدواني، با جلال و شکوه خاص براى آوردن عروس بهخانه او مىرفتند. خواهر و مادر و برادر يا دائى و عموى داماد به اتاق عروس رفته و برادر داماد شالى را به کمر دختر بسته و عروس و همراهان او را براى حرکت آماده مىکردند و با خواندن آوازهاى محلي، باساز و دهل، عروس را به منزل داماد مىبردند.
در جلوى منزل داماد فرش يا پارچهاى پهن مىکردند و داماد و يکى از برادرانش کنار آن مىايستادند؛ به محض ورود کاروان عروس، داماد وى را از ماديان پياده مىکرد و برادر داماد گوسفندى را جلوى پاى عروس قربانى مىکرد و عروس پاى راست خود را در خون گوسفند مىزد. جهيزيه عروس چند ساعت پيش از حرکت کاروان عروس، به خانه ٔ داماد فرستاده مىشد تا آماده شود .
♦ مراسم چمر
در مناطق روستائى و عشيرهاى استان ايلام ‘چمر’ نواى غمبارى است که در سوگ عزيزان از است رفته نواخته مىشود، اين مراسم در سه هنگام برگزار مىشود: هنگام نزع، تدفين و سوگواري. اين مراسم خاص مردان و خانوادههاى مرفه است. براى سوگوارى زنان فقط ‘پرسه’ مىگيرند. چمر با صف بستن زنان مويهخوان، نوازندگان سازد و دهل و شاعران محل شروع مىشود.
با بالا آمدن آفتاب و به نوا درآمدن سرنا و دهل نواى چمرى آغاز مىشود. بعد از صف بستن و قرار گرفتن علم و کتلها در قسمتهاى مختلف صف، ‘بويش’ ها و ‘راوکر’ ها يا همسرايان مرثيهخوانى با نوائى مانند هقهق آغاز مىشود. همسرايان با اين نوا از جلوى صف گذشته و با رسيدن به پايان صف به آرامى باز مىگردند و اين کار تکرار مىشود. اين مراسم تا نيمروز ادامه مىيابد. بعد از صرف ناهار و چاي، مراسم تا تاريک شدن هوا ادامه مىيابد. اين مراسم يک تا سه روز بهطور مىانجامد. چنانچه مراسم چند روز ادامه يابد، هر غروب ميهمانان هر غروب به خانههاى خود باز مىگردند. اما در مرحله آخر به آنها شام مىدهند که به آن ‘شه و شيم’ (شام عزا) گفته مىشود .
صنایع دستی استان ایلام
استان ایلام فروزان از تمدن دیرپای سرزمین ایلام باستانی است؛ این استان بخشی از عیلام بوده كه در حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد بوجود آمده و تا سال ۶۴۰ قبل از میلاد به حیات اجتماعی خود ادامه داده است. ایلام كه در كتیبههای بابلی آلامتو یا آلام آمده است به قولی معنی كوهستانی یا كشور طلوع آفتاب را میدهد.
زندگی عشیره ای و سنتی در استان ایلام باعث رشد و رونق صنایع دستی مرتبط با آن شده است؛ از دیرباز بافت قالی كردی (قالیچه درشت بافت)، سیاه چادر، جاجیم، گلیم ساده، نمد مالی، چیغ بافی و گیوه دوزی در استان مرسوم بوده است؛ امروزه رشتههای مختلف بومی موجود در استان پس از شناسایی و ارزیابی قابلیتهای توسعه آموزشی آن رشتهها با رشتههای مرتبط و علاوه بر آن جهت پاسخگویی به سلایق مختلف، رشتههای دیگری نظیر احرامی بافی، گلیم نقش برجسته، معرق روی چوب، منبت چوب، سفال و سرامیك، طراحی روی سفال، قلمزنی روی فلز مس و… در این استان راهاندازی شده است كه در زیر به شرح مهمترین آنها پرداخته میشود:
مواد اولیه بكار رفته در این گونه زیر اندازها عمدتاً ابریشم بوده كه در بیشتر موارد به صورت تمام ابریشم و در پاره ای از مواقع از كرك و ابریشم با هم در بافت فرش استفاده میشود برای بافت از دارهای فلزی عمودی و سایر ابزار نظیر دفه (دفتین)، قیچی، قلاب و چاقو استفاده میشود امروزه بخش عمده ای از زیر اندازهای سنتی را فرشهای گل ابریشم بارج شماره بالای ۴۰ گلیم نقش برجسته (بعنوان اصیل ترین صنعت دستی استان) را تشكیل میدهد كه از اقبال خوبی نیز در بازارهای جهان برخوردارند.
گلیم نقش برجسته از نظر اصالت وتولید مهمترین و شاخص ترین صنعت دستی و بومی استان ایلام است كه با توجه به نل چیز بودن سابقه بروز خلاقیت بافندگان چیره دست این استان در امر بافت گلیم نقش برجسته كه تلفیقی از گلیم ساده وگره قالی در متن آن است، صحنه نمایان پهن دشت گلیم است كه بافندگان با رعد همت دستهایشان باران جبین را بر آن باریده و گلستانی از گلها رویانده اند تا چشمها را نوازش داده و روح را جلا بخشند.
زندگی عشایری این منطقه و سنخیت اینگونه صنایع با آن میتواند از جمله عواملی باشد كه به تداوم و ترویج این دستبافتهها كمك كرده است و علاوه بر جنبه مصرفی موجبات كاربردهای تزئین آن را نیز فراهم آورده است، یكی دیگر از عوامل كه در ارتباط با توسعه و ترویج بافت گلیم نقش برجسته میتوان برشمرد نوع معیشت بافندگان آن است كه اكثراً زنان را شامل شده و با دریافت دستمزد موفق به گذراندن زندگی روزمره هستند در مجموع میتوان به بحث اشتغال آنان در آن خصوص پرداخت كه به عنوان شغل اصلی یا جانبی منجر به تامین درآمد خانوادهها میشود.در حال حاضر بافندگان بسیاری به امر بافت گلیم نقش برجسته اهتمام ورزیده و با سعی و تلاش وافر باعث رشد و رونق آن در سطح استان و علاوه بر آن در كل كشور شده اند، بطوریكه عرضه مناسبی در بازار فروش داشته و دارد. بی شك گلیم نقش برجسته در این استان از اهمیت شایانی برخوردار است واین مهم كه از جهت فرهنگی میتواند به عنوان لوحی بازكنندهی نقشمایههای اصیل و سنتی این مرز وبوم به تمام نقاط داخل وخارج از كشور باشد و در كل اقتصاد منطقه را بهبود بخشد وبه رفع مشكل بیكاری و بالا بردن سطح اشتغال كمك نماید قابل بررسی است.
♦ نمدمالی
بدلیل بافت عشایری این استان و تامین مواد اولیه (پشم) مورد نیاز برای نمدمالی در داخل منطقه، از رونق خوبی برخوردار است البته بدلیل تاثیرات جوی این حرفه فصلی بوده و از اول تابستان تا ابتدای ماه سوم پاییز به مدت ۵ ماه در سال انجام میگیرد وفرایند تولید شامل تنیدن الیاف طی مراحل حلاجی كردن پشم لوله كردن و كوبیدن آن است كه در نهایت منجر به تولید نمد زیراندازه، كلاه نمدی وپالتونمدی (كینك) خواهد شد.
♦ احرامی بافی
یكی از دستبافتههای داری است كه ماسوره اساس كار آن است و ماكو با الیاف نخی در داخل آن جای دارد. در این نوع بافته از خامه پشمی رنگ رزی شده بعنوان مواد اولیه استفاده میشود مراحل كلی فرآیند تولید احرام به شرح زیر است:
۱ـ مرحله ایجاد دهانه كار
۲ـ مرحله پودگذاری
۳ـ مرحله دفتین زدن
قابل ذكر است با توجه به تعیین شهر مرزی مهران بعنوان مسیر تردد زائرین كربلای معلی این گونه بافته توانسته بعنوان سجاده، سوغات ارزنده ای باشد علاوه بر آن از این «هنر صنعت» كیف و سایر محصولات نیز ساخته وپرداخته شده وبه قیمت مناسب به بازار فروش عرضه میشود.
♦ گیوه بافی
كوهستانی بودن منطقه و نیاز به پای افزار راحت و سبك در گذشته انگیزه بافت گیوه را فراهم آورده است این «هنر ـ صنعت» كه هم اكنون نیز رواج دارد طی سه مرحله زیر تهیه میشود:
۱ـ آماده كردن تخت گیوه (آجیده)، كه این كار توسط تخت كش انجام میشود.
۲ـ بافت رویه گیوه (گیوه بافی)، كه معمولاً برای بافت از نخ پنبه ای و ابریشم استفاده میود.
۳ـ دوختن رویه گیوه به تخت گیوه كه این كار توسط فرد گیوه دوز انجام میشود.
امروزه از تكنیك بافت گیوه نمونه صندلهای زیبایی با طرح و رنگ متنوع ساخته و پرداخته شده و با قیمت مناسب به بازار عرضه میشود. جالب اینكه در زندگی آپارتمانی نیز به عنوان روفــرشی مورد استفاده قرار میگیرد.
♦ معرق روی چوب
با توجه به مستعد بودن زمینه رشد این «هنر ـ صنعت» در استان و برای پاسخگویی به سلایق مختلف طرح معرق روی چوب از چند سال پیش تا كنون در این استان راه اندازی شده و در بیشتر مناطق این مرز وبوم از رونق خوبی برخوردار است.
ابزار كار مورد نیاز برای این رشته علاوه بر میز مجهز به وردست شامل كمان اره، اره مویی، مته دستی یا برقی بوده كه از مواد اولیه ای نظیر تخته سه لایه و چوبهای رنگی و در پاره ای از موارد از تلفیق چوب و فلز استفاده میشود كه در نهایت كار انجام شده پولیستر میشود.
این «هنر ـ صنعت» دارای كاربردهای مصرفی وتزئینی فراوانی است ؛ تابلوهای معرق با طرحهای ظریف، تابلو اشعار، آیات قرآن، تصاویر، انواع رومیزی و درپاره ای از موارد ساخته وسایل سرگرمی نظیر شطرنج و تخته نزد، تزئین قلمدان و دكوراسیون منازل، آرم ادارات بصورت تابلو نصب در محل تریبون و… از جمله مواردی است كه با استفاده از تكنیك معرق تهیه و تولید میشود و چون در همین استان تهیه میشود با نازلترین قیمت به بازار فروش عرضه میشود.
بافت سیاه چادر
در اصطلاح محلی به آن دوار (davar) گفته میشود كه معمولاً توسط زنان عشایر استان و با استفاده از موی بز بافته میشود. از جمله ویژگیهای سیاه چادر میتوان به خواص فیزیولوژیكی موی بز اشاره كرد كه برخلاف بقیه مواد در گرما منقبض و در سرما منبسط میشود و این به كاربرد ممتاز آن در سیاه چادر كمك كرده تا در تابستان منافذ سیاه چادر باز شده و هوای سیاه چادر خنك شود و در زمستان منافذ آن بسته شده تا از ورود سرما و باران جلوگیری شود.
چیغ (چیت)بافی
از جمله متعلقات سیاه چادر است كه در اطراف آن زده میشود. چیغ با استفاده از الیاف گیاهی (نی ) و همچنین موی بز و در پاره ای مواقع با استفاده از نخ پشمی رنگی بافته میشود. ضمناً نقوش در جیغ، به سبب ماهیت بافت آن بصورت هندسی است. ناگفته نماند در كاربردهای امروزی از آن میتوان بعنوان پارتیشن در خانههای آپارتمانی استفاده كرد.
جاجیم بافی
جاجیم بافته ای از پشم تابیده رنگی است كه اغلب بافتی خشن دارد؛ در منطقه ایلام عموماً از الیاف لطیف پشمی دربافت جاجیم استفاده شده كه بعنوان رختخواب پیچ كاربرد دارد. در اكثر خانوادههای ایلامی از این نوع دستبافتهها برای پیچیدن یك دست رختخواب اضافی (جهت مهمان) استفاده میشود.
لازم به ذكر است كه در گذشتههای نه چندان دور از این بستههای رختخواب كه در كنار دیوار پیچیده میشده به عنوان تكیه گاهی مناسب برای مهیمان مورد استفاده قرار میگرفته است. علاوه بر این به دلیل تنوع رنگی جاجیمها. اتاق مهمانخانه زیبایی خاصی پیدا میكرده است چنانكه از گفتههای جاجیم بافان منطقه بر میآید حاكی از آن است كه هنر جاجیم بافی از دیرباز در منطقه ایلام رواج داشته است.
«هنر ـ صنعتی» پر پیشینه در تاریخ هنر ایران است كه با استفاده از مواد اولیه نظیر گل رس تهیه وتولید میشود. این گونه فرآوردهها با تكنیك ساده دستی و كار با چرخ سفالگری ساخته و پرداخته میشوند كه مدت ۳ سال (از سال ۸۰ ) است كه در استان ایلام رواج خوبی یافته است.
ادبیات بومی ایلام
زبان و گویش
زبان رایج ساکنین استان ایلام کردی است که طوایف و ایلات مختلف در تمامی شهرستانهای استان با اندک تفاوتی در ادای الفاظ و کلمات بدان تکلم میکنند.زبانهای کردی، لری و لکی و عربی در استان ایلام رایج است. کسانی که به زبان کردی سخن میگویند در شهرستانهای ایوان (کردی کلهری)، ایلام، ملکشاهی، مهران، سیروان، چرداول، بدره و بخشی در آبدانان و دهلران زندگی میکنند.
کسانی که در استان ایلام با زبان لری صحبت میکنند در شهرستانهای دهلران، آبدانان و دره شهر بخشهایی از بدره، بخشهایی از شهر ایلام سکونت دارند. در شهرستان دهلران و بخصوص در بخش موسیان، عدهای به زبان عربی صحبت میکنند که گروه اقلیت زبانی استان را تشکیل میدهند.
واژه فیلی در بین مردم ایلام معروفیت بسیار ندارد. این را کردهای ساکن عراق به مناسبت سلطه والیان لرستان موسوم به فیلی بر ایلام، رواج دادهاند و آن از مقوله مجاز خاص و عام است (سارایی)
علیرضا اسدی در کتاب خود چنین میآورد: «از مقایسهٔ واژگان ایرانی میانه (پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی) با واژگان کردی به این نتیجه میتوان رسید که بسیاری از واژگان پهلوی اشکانی و ساسانی با این واژگان کردی هم ریشهاند. این هم آوایی در بسیاری از افعال، مفاهیم سیاسی، دینی، اجتماعی، مشاغل، اسامی خاص، اسامی عام و حتی اصطلاحات عامیانه دیده میشود».
گویش کردی ایلامی دارای لهجههای گوناگونی است که مهمترین آنها عبارتند از:
ملکشاهی:در شهرستانهای ملکشاهی، ایلام و مهران
کلهری: ایوان
خزلی:در بخشهای از شهرستانهای سیروان و چرداول –خزروند: محل سکونت از چها راه ایلام کارزان به پایین تا آخرین روستا یعنی سفید خانی… –مرشدوند: سه روستای (سراب کارزان-قنات آباد -چشمه پهن)
ریزوندی: واقع در دهستان ریزوند از موشکان تا زیرتنگ بیجنوند…
آبدانانی: در شهرستانهای آبدانان، دهلران و دره شهر
ایلامی: در شهرستانهای ایلام، مهران، شیروان چرداول
بدرهای: در شهرستان بدره
پیشنهادی: درباره فرهنگ بومی استان کرمانشاه بخوانید
من خودم ایلامی هستم . در بالا گفته شده بود مراسم دزیرانی(خواستگاری)که در واقع مراسم دزورانی (DAZOORANI)است. مطالب خوبی بود برای شناخت مردم اصیل استان ایلام…
عزیزم حتمادر اصل مال شهرستان های ایلام هستی خود ایلام میگن دزیرانی
نه عزیز دزورانی میگن ایلامی
دزیرانی رو مهرانی و دیوالایی ها میگن
خیلی ازتون ممنونم من کلاس ششم هستم و این کمکم کرد تا درس آزاد《فرهنگ بومی۲》رو بنویسم