پاسخ سوالات درس ششم نگارش هفتم جمله موضوع

جواب به سوالات و فعالیت درس ششم نگارش هفتم ( پاسخ ها به صورت گام به گام )

پاسخگویی به سوالات درس ششم کتاب نگارش هفتم جمله موضوع صفحات ۶۸، ۶۹، ۷۰، ۷۱، ۷۲، ۷۳، ۷۴، ۷۵، ۷۶ با دانشچی همراه باشید.

جواب سوالات نگارش هفتم درس ششم جمله موضوع ( پاسخ گام به گام )

فعالیت‌های نگارشی درس ششم

بندهای زیر را بخوانید، موضوع بند و جملة موضوع را مشخّص كنید.

الف) بازی برای کودکان، لذت‌بخش‌تر از خوردن آب و غذا است. کودکان، وقتی در شور و شادی بازی غرق می‌شوند، غذا خوردن را فراموش می‌کنند. بیشتر مادران برای خوراندن غذا به کودکان خود، به زحمت می‌افتند؛ اما هرگز پیش نمی‌آید، مادری برای تشویق کودک به بازی، به زحمت بیفتد. کودکان هنگام غذا خوردن، به سراغ بازی می‌روند؛ ولی هنگام بازی، معمولاً دنبال غذا نمی‌روند.

موضوع بند: 📗 پاسخ: اهمیت بازی برای کودکان

جمله موضوع: 📗 پاسخ: بازی برای کودکان لذت‌بخش‌تر از خوردن آب و غذا است.

ب) «کتاب‌ها، مثل آدم‌ها هستند. بعضی از کتاب‌ها ساده لباس می‌پوشند و بعضی، لباس‌های عجیب و غریب و رنگارنگ دارند. بعضی از کتاب‌ها برای ما قصّه می‌گویند تا بخوابیم و بعضی قصّه می‌گویند تا بیدار شویم. بعضی از کتاب‌ها شاگرد اول می‌شوند و جایزه می‌گیرند؛ بعضی مردود می‌شوند و بعضی تجدید؛ بعضی از کتاب‌ها تقلب می‌کنند… بعضی از کتاب‌ها پرحرف‌اند ولی حرفی برای گفتن ندارند و بعضی ساکت و آرام‌اند ولی یک عالم، حرف گفتنی در دل دارند…».

(بی‌بال پریدن)

موضوع بند: 📗 پاسخ: شباهت کتاب‌ها با آدم‌ها

جمله موضوع:📗 پاسخ: کتاب‌ها مثل آدم‌ها هستند.

برای هر یك از موضوع‌های زیر، یك بند بنویسید.

الف) تیم والیبال کلاس ما

📗 پاسخ: جمله موضوع:

تیم والیبال کلاس ما یکی از قدرتمندترین تیم‌های مدرسه است.

جمله‌های کامل‌کننده:

دلیل قدرتمند بودن و شکست‌ناپذیر بودن تیم ما در درجه اول علاقه بچه‌ها به ورزش والیبال است. بچه‌ها چون همگی به انتخاب خود وارد این تیم شدند، پس با علاقه زیادی تمرینات را انجام می‌دهند و خستگی برای هیچ‌کس معنی ندارد. در درجه دوم کار گروهی تیم ما عامل موفّقیّت ماست. هیچ‌کس به دنبال تک‌روی نیست و همه در قالب یک تیم منسجم، کار گروهی خیلی خوبی را انجام می‌دهند. بچه‌های تیم ما برای پیروزی جانانه رقابت می‌کنند و با کمک به یکدیگر در جهت رشد گروه قدم برمی‌دارند.

ب) صدای زنگ آخر

📗 پاسخ: جمله موضوع:

صدای زنگ آخر مدرسه برای بچه‌ها مانند بانگ آزادی می‌ماند.

جمله‌های کامل‌کننده:

نمی‌دانم چرا؟ اما همیشه با نواخته شدن زنگ آخر همه بچه‌ها به سمت در خروجی مدرسه هجوم می‌برند و انگار وارد یک مسابقه قهرمانی شده‌اند. هرکس زودتر از در خارج شود، برنده مسابقه است. همه فریاد می‌کشند و می‌دوند تا زمانی که از در خارج شوند، سپس همه‌چیز به حالت عادی برمی‌گردد و بچه‌ها آرام می‌شوند. شاید تصور آنها بر این است که اگر دیر برسند، در بسته خواهد شد؛ یا شاید فکر ناهار خوشمزه مادر که انتظار آنها را می‌کشد، عامل عجله آنها برای زودتر رسیدن است.

درست‌نویسی

جمله‌های زیر را ویرایش كنید:

دوچرخه‌سواری در روزهای باصفای اردیبهشت، دلپذیر بود. دوچرخه هم انگار خوشش می‌آید. بهتر می‌رفت.

📗 پاسخ: دوچرخه‌سواری در روزهای باصفای اردیبهشت، دلپذیر بود. دوچرخه هم انگار خوشش می‌آمد. بهتر می‌رفت.

گل را از روی شاخه می‌چیدم، بو می‌کشم؛ امّا مثل همیشه از بوی آن لذّت نمی‌بردم.

📗 پاسخ: گل را از روی شاخه می‌چیدم، بو می‌کردم؛ امّا مثل همیشه از بوی آن لذّت نمی‌بردم.

مَثَل‌نویسی

ضرب‌المثل زیر را بازآفرینی کنید.

ضرب‌المثل: «بار کج، به منزل نمی‌رسد»

📗 پاسخ: در زمان‌های قدیم،‌ در یک روستای قدیمی پیرمردی زندگی می‌کرد که با الاغ خود بار مردم را جابه‌جا می‌کرد. او همیشه باحوصله بار را بر روی الاغ می‌بست و آهسته آهسته قدم می‌زد تا به مقصد برسد. روزی کدخدای روستا تصمیم گرفت برای جشن برداشت محصول، مسابقه‌ای ترتیب دهد و جایزه‌ای برای فرد برنده تعیین کرد. صحبت مسابقه به سرعت میان جوانان پیچید و عده زیادی برای آن ثبت‌نام کردند.

روز مسابقه فرا رسید و به هر شرکت‌کننده چند دبه آب دادند تا آن را به وسیله الاغ خود تا مکان مشخصی حمل کند. فردی که زودتر به مقصد برسد و بار را سالم تحویل دهد، برنده مسابقه است.

با آغاز مسابقه جوانان به سرعت بارها را روی الاغ خود قرار دادند و حرکت کردند، اما پیرمرد به صبر و حوصله زیادی بار را به طور مساوی در هر دو طرف الاغ قرار داد و شروع به بستن آن کرد. تا پیرمرد راه بیفتد، جوانان نصف مسیر را رفته بودند. همه از پیروز شدن پیرمرد ناامید شده بودند. پیرمرد آهسته به راه افتاد تا الاغ خود را خسته نکند. به نیمه‌های مسیر که رسید دید عده‌ای بارشان از روی الاغ افتاده و آب دبه‌ها روی زمین ریخته، عده‌ای الاغشان خسته شده و دیگر راه نمی‌رود و تنها پیرمرد بود که آهسته آهسته به خط پایان رسید.

زمان دریافت جایزه پیرمرد به جوانان رو کرد و گفت: «بار کج، به منزل نمی‌رسد.»

 

جواب درس‌های بعدی نگارش هفتم دانلود PDF کتاب نگارش هفتم

اختصاصی_دانشچی