خانه » پایه هفتم » پاسخ تمرین های درس نهم عربی هفتم

پاسخ تمرین های درس نهم عربی هفتم

جواب به سوالات و تمرین ها درس نهم عربی هفتم ( پاسخ ها به صورت گام به گام )

پاسخ تمرین های درس نهم عربی هفتم

پاسخگویی به سوالات درس نهم کتاب عربی هفتم صفحات ۱۰۹ تا ۱۱۳ با دانشچی همراه باشید.

ترجمه درس ۹ عربی هفتم

ترجمه درس نهم عربی هفتم صفحه ۱۰۹

ثَمَرَةُ الْعِلْمِ، إخلاصُ الْعَمَلِ.

ترجمه: میوه دانش، خالص بودن در کار است.

 

ترجمه درس نهم عربی هفتم صفحه ۱۱۱

اَلْإخْلاصُ فِی الْعَمَلِ

ترجمه: خالص بودن در کار

کانَ نَجّارٌ وَ صاحِبُ مَصنَعٍ صَدیقَینِ.

ترجمه: نجار و صاحب کارخانه‌ای دو دوست بودند.

في یَومٍ مِنَ الأیّامِ، قالَ النَّجّارُ لِصاحِبِ الْمَصْنَعِ: «أنا بِحاجَةٍ إلَی التَّقاعُدِ.»

ترجمه: در روزی از روزها، نجار به صاحب کارخانه گفت: «من به بازنشستگی نیاز دارم.»

أجابَ صاحِبُ الْمَصْنَعِ: «وَلٰکِنَّكَ ماهِرٌ في عَمَلِكَ وَ نحنُ بِحاجةٍ إلَيكَ یا صَديقي.»

ترجمه: صاحب کارخانه جواب داد: «ولی تو در کارت ماهر هستی و ما به تو نیاز داریم ای دوست من.»

النَّجّارُ ما قَبِلَ.

ترجمه: نجار نپذیرفت.

لَمّا رَأَی صاحِبُ الْمَصْنَعِ إصْرارَهُ؛ قَبِلَ تَقاعُدَهُ وَ طَلَبَ مِنْهُ صُنْعَ بَيتٍ خَشَبيٍّ قَبْلَ تَقاعُدِهِ کَآخِرِ عَمَلِهِ في الْمَصْنَعِ.

ترجمه: هنگامی که صاحب کارخانه پافشاری نجار را دید؛ بازنشستگی او را پذیرفت و از او خواست قبل از پایان کارش در کارخانه یک خانه چوبی بسازد.

ذَهَبَ النَّجّارُ إلَی السّوقِ لِشِراءِ الْوَسائِلِ لِصُنْعِ الْبَيتِ الْخَشَبيِّ الْجَديدِ.

ترجمه: نجار برای خرید وسایل ساخت خانه چوبی جدید به بازار رفت.

هوَ اشْتَرَی وَسائِلَ رَخیصةً وَ غَیرَ مُناسِبةٍ وَ بَدَأَ بِالْعَمَلِ؛

ترجمه: او وسایل ارزان و غیر مناسب خرید و کارش را آغاز کرد؛

لٰکِنَّهُ ما کانَ مُجِدّا و ما کانَتْ أخْشابُ الْبَيْتِ مَرْغوبَةً.

ترجمه: ولی در کارش کوشا نبود و چوب‌های خانه باکیفیت نبود.

بَعْدَ شَهْرَيْنِ ذَهَبَ عِنْدَ صاحِبِ الْمصنَعِ وَ قالَ لَهُ: «هذا آخِرُ عَمَلي.»

ترجمه: بعد از دو ماه نزد صاحب کارخانه رفت و به او گفت: «این آخرین کار من است.»

جاءَ صاحِبُ الْمَصْنَعِ وَ أعْطاهُ مِفْتاحاً ذَهَبيّاً وَ قالَ لَهُ: «هٰذا مِفْتاحُ بَيتِكَ. هٰذَا الْبَيْتُ هَديَّةٌ لَكَ؛ لِأنَّكَ عَمِلْتَ عِنْدي سَنَواتٍ کَثيرَةً.»

ترجمه: صاحب کارخانه آمد و کلیدی طلایی به او داد و به او گفت: «این کلید خانه توست. این خانه هدیه‌ای برای تو است؛ برای اینکه تو سال‌های زیادی نزد من کار کردی.»

نَدِمَ النَّجّارُ مِنْ عَمَلِهِ وَ قالَ في نَفْسِهِ: «يالَيْتَني صَنَعْتُ هٰذَا الْبَيْتَ جَيِّداً!»

ترجمه: نجار از کارش پشیمان شد و با خودش گفت: «ای کاش من این خانه را خوب ساخته بودم!»

 

قالَ رَسولُ اللهِ(ص): رَحِمَ اللهُ امْرَأً عَمِلَ عَمَلاً فَأَتقَنَهُ.

ترجمه: خداوند رحمت کند مردی را که کاری را انجام داد و آن کار را محکم کرد (به خوبی انجام داد).

 

اَلتَّمارین صفحه ۱۱۲

(۱) اَلتَّمْرینُ الْأَوَّلُ:

با توجه به متن درس، کدام جمله صحیح و کدام غلط است؟(پاسخ‌ها با رنگ سبز)

۱- قَبِلَ صاحِبُ الْمَصْنَعِ تَقاعُدَ النَّجّارِ؛ لِأَنَّهُ کانَ ضَعيفاً. غلط

ترجمه: صاحب کارخانه بازنشستگی نجار را پذیرفت؛ برای اینکه او ضعیف بود.

 

۲- کانَ النَّجّارُ مُجِدّاً في صُنْعِ الْبَيْتِ الْخَشَبيِّ. غلط

ترجمه: نجار در ساختن خانه چوبی کوشا بود.

 

۳- کانَ الْبَيْتُ الْخَشَبيُّ هَديَّةً لِلنَّجّارِ. صحیح

ترجمه: خانه چوبی هدیه‌ای برای نجار بود.

 

۴- ما نَدِمَ النَّجّارُ مِنْ عَمَلِهِ. غلط

ترجمه: نجار از کارش پشیمان نشد.

 

۵- کانَ النَّجّارُ ماهِراً. صحیح

ترجمه: نجار ماهر بود.

 

(۲) اَلتَّمْرینُ الثّانی: صفحه ۱۱۲

با توجه به متن درس، به پرسش‌های زیر پاسخ کوتاه دهید. (در یک یا دو کلمه)

۱- بَعْدَ کَم شَهرٍ ذَهَبَ النَّجّارُ عِندَ صاحِبِ الْمَصنَعِ؟

📗 پاسخ: بَعْدَ شَهْرَیْنِ.

ترجمه: بعد از چند ماه نجار نزد صاحب کارخانه رفت؟ بعد دو ماه.

 

۲- هَلْ کانَ صاحِبُ الْمَصْنَعِ بِحاجَةٍ إلَی النَّجّارِ؟

📗 پاسخ: نَعَم.

ترجمه: آیا صاحب کارخانه به نجار نیاز داشت؟ بله.

 

۳- مَنْ أَعْطَی الْمِفتاحَ الذَّهَبیَّ إلَی النَّجّارِ؟

📗 پاسخ: صاحِبُ مَصنَعٍ.

ترجمه: چه کسی کلید طلایی به نجار داد؟ صاحب کارخانه.

 

۴- أَيْنَ ذَهَبَ النَّجّارُ لِشِراءِ الْوَسائِلِ؟

📗 پاسخ: إلَی السّوق.

ترجمه: نجار برای خرید وسایل کجا رفت؟ به بازار.

 

۵- ماذَا اشْتَرَی النَّجّارُ لِصُنْعِ الْبَيْتِ؟

📗 پاسخ: وَسائِلَ رَخیصةً وَ غَیرَ مُناسِبةٍ.

ترجمه:نجار برای ساختن خانه چه چیزی خرید؟ وسایل ارزان و نامناسب.

 

۶- لِمَنْ کانَ الْمِفتاحُ الذَّهَبیُّ؟

📗 پاسخ: هَديَّةٌ لِلنَّجّارِ.

ترجمه: کلید طلایی برای چه کسی بود؟ هدیه‌ای برای نجار [بود].

 

(۳) اَلتَّمْرینُ الثّالِثُ: صفحه ۱۱۳

در هر مجموعه، کلمه خواسته شده را مشخص کنید. (پاسخ‌ها با رنگ سبز)

جواب تمرین صفحه 113 درس نهم عربی هفتم

(۴) اَلتَّمْرینُ الرّابِعُ: صفحه ۱۱۳

جمله‌های زیر را به فارسی ترجمه کنید، سپس زیر فعل‌ها خط بکشید. (پاسخ‌ها با رنگ سبز)

۱- أَ أَنتُنَّ عَرَفْتُنَّ أُولٰئِكَ الْبَناتِ؟

ترجمه: آیا شما آن دختران را شناختید؟

فعل: عَرَفْتُنَّ 

 

۲- أنَا فَرِحْتُ مِن نَجاحِ أَصدِقائی.

ترجمه: من از موفقیت دوستانم خوشحال شدم.

فعل: فَرِحْتُ 

 

۳- هُنَّ نَظَرْنَ إلَی اللَّوحَةِ الْجَمیلَةِ.

ترجمه: آنها به تابلوی زیبا نگاه کردند.

فعل: نَظَرْنَ 

 

۴- هیَ ما ذَهَبَتْ إلیٰ بَیتِ جَدَّتِها.

ترجمه: او به خانه مادربزرگش نرفت.

فعل: ذَهَبَتْ 

 

۵- أَنتُما صَنَعْتُما کُرسیَّینِ خَشَبیَّینِ.

ترجمه: شما دو صندلی چوبی ساختید.

فعل: صَنَعْتُما 

 

۶- أنتَ قَذَفْتَ شَبَکَةً لِصَیدِ الْأَسَماكِ.

ترجمه: تو برای شکار ماهی تور انداختی.

فعل: قَذَفْتَ 

 

۷- اَلْجَوُّ بارِدٌ، فَلَبِسْنا مَلابِسَ مُناسِبَةً.

ترجمه: هوا سرد است، پس لباس‌های مناسب پوشیدیم.

فعل: لَبِسْنا

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *