خانه » مذهبی و دینی » متن کوتاه در مورد شهادت حضرت علی (ع)

متن کوتاه در مورد شهادت حضرت علی (ع)

متن ادبی درباره شهادت حضرت علی ع 

متن کوتاه در مورد شهادت حضرت علی (ع)

حضرت علی (ع) اولین امام شیعیان، چهارمین خلیفه اهل سنت، داماد و پسرعموی حضرت محمد (ص) و کاتب وحی می‌باشد. آن حضرت در خانه کعبه به دنیا آمد و در محضر پیامبر گرامی اسلام (ص) رشد یافت.

حضرت علی (ع) پیشوایی خردمند و مقتدر، فرمانده‌ای شجاع، همراهی دلسوز و یار و یاور محرومان بود که در سراسر زندگیش صبر، استقامت، فداکاری در راه اصول و ارزش‌ها، حرکت در مسیر حق و عدالت موج می‌زد.

در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال ۴۰ هجری قمری هنگامی که مشغول اقامه نماز صبح بود، بر اثر ضربه شمشیر زهرآلود یکی از خوارج به نام ابن ملجم مرادی فرق سرش شکافته شد و دو روز بعد یعنی در بیست و یکم ماه رمضان بر اثر شدت جراحت وارده به شهادت رسید.

بارگاه آن امام بزرگوار در شهر نجف در کشور عراق، محل زیارت دوستداران و پیروان آن حضرت می‌باشد.

متن کوتاه ادبی درباره شهادت حضرت علی ع

مطالب کوتاهی در مورد شهادت این بزرگ‌مرد تاریخ در اختیار خوانندگان قرار می‌دهیم.

شهادت مولای مظلومان علی (ع)، شهید حق و حقیقت، حامی دین و عدالت بر رهروان آن حضرت تسلیت باد.

✽✽✽

هجرتِ نماد شجاعت، انصاف و عدالت بر شیعیان تسلیت باد.

✽✽✽

شهادت علی (ع)، نماد حق و عدالت، مسیری روشن در پیش روی انسان‌های عدالت‌طلب و آزادیخواه قرار داد.

✽✽✽

چشم‌‌انتظاریمان تا ابد ادامه خواهد یافت، دیگر خبری از پدر خوب یتیمان زمین نیست، چشمانمان به آسمان و دلمان روشن که جانشینش به داد بی‌کسیمان خواهد رسید.

✽✽✽

گم شدن در مسیرهای حق و باطل ثمره دنیای بی علی (ع) است. خداوند ما را در گروه هدایت‌شدگان قرار دهد.

✽✽✽

امام مسلمین، سرور اولیا و مظهر شجاعت و عدالت شهید شد؛ اما شهادتش حقیقت را برای همگان آشکار کرد و نوری در مسیر رهروانش قرار داد برای شناسایی حق و باطل.

✽✽✽

یا علی (ع) دل دردمندمان، محتاج نظر مهربان و بامحبت توست، برای آمدن فرزندنت که از بین برنده همه بدی‌هاست دستی به دعا بردار که درمانده شدیم از این همه ظلم و ستم و گناه.

✽✽✽

یا علی (ع) ای مرهم زخم‌های دنیایی، غرق دنیا گشته‌ایم، شود که چاره زخم‌های آخرتمان باشی؟!

✽✽✽

شب نوزدهمِ ماه نهم سال چهلم، اسلام ضربه خورد، فرقی شکافته شد و خونش نهال عدالت‌خواهی بشریت را آبیاری کرد. پروردگارا عاقبتمان را با علی (ع) و محبانش رقم بزن.

✽✽✽

یا علی (ع) جانشین تو که بیاید چه خوب می‌شود روزگارمان، عدالت تو که در صفحه زمین گسترده شود، چه روشن می‌شود دنیایمان، آمدنش را دستی به دعا بردار به حق مادرش بانوی دو عالم زهرای مرضیه (س).

✽✽✽

در سوگ غریب کوفه دست به دعا برمی‌داریم و ظهور جانشین بر حقش را از خداوند مسئلت داریم.

✽✽✽

شب قدر، وقت سحر، هنگامه‌ای برپا شد و امیرالمؤمنین میهمان افلاکیان گشت.

✽✽✽

در با قدرترین شب خداوند دست‌هایتان که به دعا بلند شد، مرا هم یاد کنید که محتاج‌ترینم به دعای شما خوبان.

✽✽✽

شور افتاد در دل زینب (س)

پی بابا دلش روان شده بود

در و دیوار التماسش کرد

در و دیوار مهربان شده بود

شوق دیدار حضرت زهرا

در نگاه علی عیان شده بود

خار در چشم و تیغ بین گلو

زخم، مهمان استخوان شده بود

سایه‌ای شوم پشت هر دیوار

در کمین علی نهان شده بود

ناگهان آسمان ترک برداشت

فرق خورشید خون‌فشان شده بود

سید حمیدرضا برقعی

✽✽✽

دست از همه جز ولای او می‌شویم

تنها ره سرخ عشق را می‌پویم‌

هرگاه گره به کار دل می‌افتد‌

صد مرتبه «یا علی مدد» می‌گویم

عبدالرحیم سعیدی راد

✽✽✽

بی‌شک در سراشیبی شب فرو رفت، تیغ بدستی که فرق ماهت را نشانه رفت. چشم‌هایت را بر ما مبند! ما اهل کوفه نیستیم!

عبدالرحیم سعیدی راد

✽✽✽

تنها به چاه باید از این درد گریه کرد

این درد را که قاتل او روزه‌دار بود

محسن عابدی جزی

✽✽✽

رفت و دلخستگان این عالم

در غم غربتش سهیم شدند

و یتیمان شهر دلتنگی

بار دیگر همه یتیم شدند

یوسف رحیمی

✽✽✽

امشب فضای مسجدکوفه پر از غم است

قد قامت العزاست که ماتم فراهم است

تکبیر آخرین نفست ای مسیح عشق

الله اکبری است که با اشک توأم است…

تا فرق زخم‌خورده قرآن شکسته شد

بغض هزار ساله ایمان شکسته شد…

خورشید انتقام تو از راه می‌رسد

درمان درد این غم جانکاه می‌رسد…

حسن خسروی وقار

✽✽✽

زمان به خواب ببیند که باز امیرانی

رقم زنند برسم تو نامه روی زمین:

«مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان

مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین…»

محمد مهدی سیار

✽✽✽

یاد تو چشمان مرا بی‌خواب کرده

این بی‌قراری‌ها مرا بی‌تاب کرده

اندوه تو قلب زمین را سخت لرزاند

از اعترافاتی که چاه آب کرده

✽✽✽

بوی خطر حس می‌کنم در رفتنت تأخیر کن

در شام آخر چاه را از ناله‌هایت سیر کن

تیغی کمین بنموده تا از پشت بر فرقت رسد

فرق سرت را در سحر آماده شمشیر کن

گر غرق خون بیند سرت سوگند زینب (س) جان دهد

ای فاتح خیبر بیا یک چاره‌ای تدبیر کن

با درد تیغ و خون سر، یادی کن از دیوار و در

فزت و رب الکعبه را با خون خود تفسیر کن

✽✽✽

عجب شق القمر کرد ابن ملجم!

به خون قرص قمر کرد ابن ملجم!

فرو پاشید ارکان هدایت

نبی را خون‌جگر کرد ابن ملجم!

✽✽✽

ای تیغ دریدی به جفا فرقِ ولا را

ویرانه نمودی حرمِ امنِ خدا را

یا رب به حقِ فاطمه از ریشه قلم کن …

دستی که شکسته کمرِ آلِ عبا را

✽✽✽

مهتاب در آن سحرگه از سو افتاد

خورشید از آسمان به پهلو افتاد

آنقدر که ضربه‌یِ عدو سنگین بود …

محراب هم از درد به زانو افتاد

✽✽✽

خورشیدِ فروزانِ به محراب نشسته

ای ماهِ هلالی شده‌ی فرق شکسته

امروز نظر کن به فقیری که همه عمر …

دل را به در چوبی ایوانِ تو بسته

 

منبع شعرها:

شمیم یار shamimeyaar.blogfa.com

جنت المهدی janat1.ir

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *