انشای دانش آموزی درباره دکتر قلب
انشا با موضوع دکتر قلب به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.
موضوع انشا دکتر قلب
چند وقت پیش، پدرم احساس درد شدیدی در قفسه سینهاش داشت. روزی نبود که نگران او نباشم، چون خیلی وقتها از درد شکایت میکرد. آن روزها به شدت نگران بودم، چون پدر همیشه قوی و پرانرژی بود و هرگز نمیشد تصور کرد که مشکلی برای قلبش پیش بیاید. ولی وقتی دردش بیشتر شد، تصمیم گرفتیم نزد دکتر قلب برویم.
در ابتدا اصلا نمیدانستم دکتر قلب یعنی چه و چرا باید پدرم را پیش چنین دکتری ببریم. به همین دلیل از مادرم پرسیدم و او توضیح داد که دکتر قلب یک پزشک متخصص است که به مشکلات قلبی رسیدگی میکند و میتواند به پدرم کمک کند. وقتی به مطب دکتر قلب رسیدیم، خیلی ترسیده بودم، چون دکترها همیشه خیلی جدی و سختگیر هستند.
دکتر قلب آدم خیلی مهربانی بود. به محض اینکه وارد اتاق شدیم، با لبخند از پدرم خواست که روی تخت دراز بکشد. دکتر از همان اول با آرامش شروع به توضیح دادن کرد. گفت که قلب یکی از مهمترین اعضای بدن است و خیلی باید مراقب آن باشیم. بعد از پرسیدن چند سوال ساده درباره سابقه بیماری و شرایط پدرم، دستگاهی را به پدرم وصل کرد. او با دقت تمام، نمودارهایی را که از دستگاه بیرون میآمد بررسی میکرد. من هم کنار پدرم ایستاده بودم و همه چیز را با دقت نگاه میکردم.
دکتر قلب به من هم گفت باید از سنین کم مراقب سلامت قلب خود باشیم. او توضیح داد که ورزش کردن، خوردن غذاهای سالم و دوری از استرس میتواند کمک زیادی به سلامت قلب بکند. این حرفها را که میشنیدم، احساس میکردم که دکتر قلب نه فقط برای درمان بیماریها، بلکه برای پیشگیری هم خیلی اهمیت میدهد. دکتر حتی از پدرم خواست تا در آینده بیشتر به تغذیهاش توجه کند و کمتر غذاهای چرب و شور بخورد.
بعد از تمام آزمایشها و بررسیها، دکتر نتیجه گرفت که قلب پدرم مشکلی جدی ندارد، ولی باید مراقب فشار خونش باشد و داروهای خاصی برای کنترل فشار خونش تجویز کرد. خیلی خوشحال شدم که پدرم مشکلی ندارد. دکتر با لبخند گفت که همه چیز به مرور بهتر میشود و باید به دستوراتش عمل کنیم تا قلب پدر همیشه سالم بماند.
این تجربه باعث شد که من بیشتر مراقب خودم و خانوادهام باشم. حالا میدانم که دکتر قلب نه فقط برای درمان بیماریها مهم است، بلکه برای پیشگیری و آموزش به مردم هم نقش بزرگی دارد. از آن روز به بعد، همیشه به پدرم یادآوری میکنم که داروهایش را به موقع بخورد و به توصیههای دکتر قلب عمل کند. این خاطره همیشه در ذهنم باقی میماند که چگونه دکتر با دلسوزی و مهربانی، نه تنها جان پدرم را نجات داد، بلکه به من یاد داد که سلامت قلب چقدر اهمیت دارد.
انشا در مورد اگر من پزشک بودمانشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی