انشا دانش آموزی از زبان چراغ راهنمایی 🚦
انشا ذهنی از زبان چراغ راهنمایی به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند با دانشچی همراه باشید.
موضوع انشا از زبان چراغ راهنمایی 🚦
بگذارید تا خودم را با یک معما به شما معرفی کنم. حتما من را دیدهاید. وقتهایی که همراه پدر یا مادرتان ماشین یا موتور سواری میکنید، یا حتی سوار تاکسی یا اتوبوس هستید، بارها و بارها به خاطر من توقف کردهاید. من سه چشم دارم؛ با رنگهای قرمز، زرد و سبز. حال بگویید که نام من چیست؟ آفرین. من چراغ راهنمایی هستم. من اندام لاغری دارم و به شکل مستطیل هستم.
حال میخواهم به شما بگویم که هر کدام از چشمانم چه معنایی دارند. چشم قرمز به شما میگوید ایست. یعنی حرکت نکنید. چرا؟ چون نوبت حرکت شما نیست. من برای حفاظت از شما و دوستانتان قرمز میشوم. اگر من نبودم قطعا تصادفهای زیادی صورت میگرفت. تاکنون دیدهاید که رنگ قرمزم چشمکزن شود؟ این یعنی ایست و بلافاصله حرکت.
رنگ زرد یعنی مواظب باشید. متاسفانه بعضی رانندهها حواسشان به همه جا هست جز رانندگی. من با رنگ زرد به آنها میگویم که احتیاط کنید که به زودی چراغ قرمز خواهد شد. میتوان گفت رنگ زرد دوستِ رنگ قرمز است و همیشه چند لحظه قبل او میآید.
آخرین رنگ، سبز است. سبز را همه دوست دارند و من با این رنگ میگویم که حرکت کنید؛ یعنی بروید و به مقصد برسید. نیازی به ایستادن نیست، نوبت شماست که پیش بروید.
در کل، چراغ راهنمایی بودن در شهرهای شلوغ و پرترافیک سخت است. خستگی دارد؛ اما برای سلامتی شما، همه ما لحظهای از کار نمیایستیم.
صحبت با پدر و مادرها کمی سختتر از کودکان است. زیرا فکر میکنند چون بزرگ هستند، نباید به آنها مطلبی را آموزش دهند. ولی من از شما کودکان و نوجوانان باهوش میخواهم که به خانوادههای خود بگویید که حواسشان به رنگ چراغ راهنمایی باشد تا رانندگی بهتری را تجربه کنند. میتوانید به آنها بگویید که دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است تا بتوانند در هنگام رانندگی بیشتر دقت کنند.
موضوعات پیشنهادی انشاهای دانش آموزیانشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی