همه چیز در مورد آرایه سجع و انواع آن
«سجع» در لغت به معنی با قافیه سخنگفتن است.
در اصطلاح ادبیات، یکی از آرایههای ادبی است که در آن از کلمات همآهنگ در متن استفاده میشود.
سجع چیست؟
به عبارت دیگر هنگامی که پایان جملات از نظر وزن یا حرف آخر یا هر دو، همآهنگ باشند از آرایه سجع استفاده شده است.
در حقیقت سجع در نثر، معادل قافیه در نظم است.
نکته: کلماتی که در تعداد حروف و زمان بیانکردن کلمات مساوی باشند کلمات «هموزن» میباشند.
نکته: به حرفی که در پایان کلمه قرار گرفته «حرفرَوی» گفته میشود. اگر حرفروی کلمات با هم یکی باشد، قافیه یا سجع وجود دارد.
نکته: به کلمات هماهنگ «ارکان سجع» و به موسیقی بین کلمات «سجع»، به جملهای که دارای آرایه سجع باشد، «مسجع» و به جملههایی که در ادامه جمله آمده و دارای کلمات همآوا میباشند «قرینه» گفته میشود.
انواع سجع با مثال
سجع براساس یکسانی در وزن یا حروف آخر یا هر دو به سه نوع تقسیم میشود:
۱- سجع متوازن
هنگامی که پایان جملات فقط در وزن همآهنگ باشند از آرایه سجع متوازن استفاده شده است.
مثال برای سجع متوازن:
نصرالله منشی در مقدمه کلیله و دمنه میگوید: «دین بیملک ضایع است و ملک بیدین باطل.»
دو کلمه «ضایع» و «باطل» در وزن همآهنگ هستند (سجع متوازن).
۲- سجع مطرف
هنگامی که پایان جملات فقط در حرف آخر (حرفروی) یا حروف آخر یکسان باشند، از آرایه سجع مطرف استفاده شده است.
مثال برای سجع مطرف:
در گلستان سعدی میخوانیم: «دوستی را که به عمری فرا چنگ آرند، نشاید که به یک دم بیازارند».
دو کلمه «آرند» و «بیازارند» در حروف آخر یکسان هستند (سجع مطرف).
۳- سجع متوازی
هنگامی که پایان جملات هم در وزن و هم در حرف یا حروف آخر یکسان باشند، از آرایه سجع متوازی استفاده شده است. ارزش موسیقیایی سجع متوازی نسبت به دیگر انواع آن بیشتر است.
مثال برای سجع متوازی:
در گلستان سعدی میخوانیم: «باران رحمت بیحسابش همه را رسیده و خوان نعمت بیدریغش همه جا کشیده».
کلمات «رحمت» و «نعمت»، «همه را» و «همه جا» و همچنین «رسیده» و «کشیده» در وزن و حروف آخر یکسان هستند (سجع متوازی).
نکته: وقتی آرایههای دارای سجع متوازی پشت سر هم قرار گیرند، «آرایه ازدواج» داریم.
مثال:
در گلستان سعدی میخوانیم: «بخت بلندت یار بود و چشم بختت بیدار که به صحبت پیری افتادی پخته پرورده جهاندیده آرمیده گرم و سرد چشیده نیک و بد آزموده که حق صحبت بداند…
کلمات «پخته»، «پرورده»، «جهاندیده»، «آرمیده»، «گرم و سرد چشیده» و «نیک و بد آزموده» دارای آرایه ازدواج هستند.
همچنین:
شبی و شمعی و جمعی چه خوش بود تا روز
نظر به روی تو کوری چشم اعدا را
سعدی در این بیت نیز با استفاده از کلمات «شمعی» و «جمعی» از آرایه ازدواج استفاده کرده است.
نکته: انواع سجع را به طور خلاصه میتوان اینگونه بیان کرد:
سجع متوازن: فقط در وزن یکسان
سجع مطرف: فقط در حرفروی یکسان
سجع متوازی: هم در وزن و هم در حرفروی یکسان
تفاوت سجع و جناس
شباهت لفظی بین کلمات نشان از کاربرد آرایههای سجع و جناس دارد اما این دو آرایه تفاوتهایی هم با یکدیگر دارند:
در جناس دو کلمه از نظر ظاهر کاملاً شبیه هم هستند یا در یک حرف با هم تفاوت دارند ولی در معنی متفاوت هستند؛ در حالی که در سجع کلمات از نظر ظاهری کاملاً متفاوت هستند.
تفاوت دیگر این دو آرایه در کاربردشان است، کاربرد جناس در شعر است؛ در حالی که سجع در شعر و نثر کاربرد دارد.
مثال:
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
خیام (از آرایه جناس در کلمات «گور» استفاده شده؛ اولی به معنای گورخر و دومی به معنای قبر است)
ترصیع، موازنه، تضمین المزدوج، مزدوج
تکرار سجع در متن باعث پیدایش آرایههای دیگری مثل ترصیع، موازنه، تضمینالمزدوج و مزدوج میشود.
ترصیع: هنگامی که بین کلمات دو جمله نظیر به نظیر سجع متوازی وجود داشته باشد، ترصیع داریم:
ای کریمی که بخشنده عطایی و ای حکیمی که پوشنده خطایی. (مناجاتنامه خواجه عبدالله انصاری)
کریم با حکیم، بخشنده با پوشنده و عطا با خطا همآهنگ هستند.
موازنه: هنگامی که بین کلمات دو جمله نظیر به نظیر سجع متوازن وجود داشته باشد، موازنه داریم:
ای اژدهای چرخ دلم بیشتر بخور
وی آسیای چرخ تنم تنگتر بسای (مسعود سعد سلمان)
تضمینالمزدوج: هنگامی که در پایان دو جمله، سجع مطرف یا متوازی وجود داشته و همچنین در اواسط جملات نیز انواع سجع وجود داشته باشد، تضمینالمزدوج داریم:
فلان به سیرت گزیده و عادت پسندیده، معروف است و به خدمتکاری دولت و طاعتداری حضرت موصوف.
مزدوج: هنگامی که سجع بین جملات فقط در یک یا دو مورد اختلاف هجایی باشد، مزدوج داریم:
هر که بر زیردستان نبخشاید، به جور زبردستان گرفتار آید. (گلستان سعدی)
مثال برای سجع
پادشاهی او راست زیبنده، خدایی او راست درخورنده، بلندی و برتری از درگاه او جوی و بس. (جهانگشای جوینی)
در این مثال کلمات «زیبنده» و «درخورنده» حروف آخر یکسانی دارند، پس در این جمله آرایه سجع مطرف به کار رفته است.
✽✽✽
آنکه از جمال عقل محجوبست خود بنزدیک اهل بصیرت معذور باشد. (کلیله و دمنه)
در این مثال کلمات «محجوب» و «معذور» دارای وزن یکسانی هستند، پس در این جمله آرایه سجع متوازن به کار رفته است.
✽✽✽
من ز سلام گرم او آب شدم ز شرم او
وز سخنان نرم او آب شوند سنگها (مولانا)
در این بیت کلمات «گرم»، «شرم» و «نرم» دارای وزن و حروف یکسان هستند، پس این بیت دارای سجع متوازی است.
✽✽✽
ابرِ آذارند و نمیبارند و چشمه آفتاباند و بر کس نمیتابند. بر مرکبِ استطاعت، سواراناند و نمیرانند… (گلستان سعدی)
در این مثال، «آذارند» و «آفتابند» با هم و «نمیبارند» و «نمیتابند» و «نمیرانند» با هم سجع متوازی دارند.
✽✽✽
الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان. (مناجاتنامه خواجه عبدالله انصاری)
«جواز» و «جهاز» و همچنین «امان» و «عیان» سجع متوازی دارند.
✽✽✽
سلاح از تن بگشادند و رخت و غنیمت بنهادند. (گلستان سعدی)
«بگشادند» و «بنهادند» سجع متوازی دارند.
✽✽✽
هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد بگوید. (گلستان سعدی)
«بشوید» و «بگوید» سجع متوازی دارند.
آرایه تضاد و انواع آن دیگر آرایه های ادبی