همه چیز درباره مواد مخدر و اعتیاد 🚬
در ادامه با تعریف مواد مخدر و اعتیاد آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.
مخدر چیست؟
تخدیر کننده، هرآنچه که باعث ایجاد تغییر غیرطبیعی در عملکرد دستگاه عصبی مرکزی شود. مواد مخدر به آن دسته از ترکیبات شیمیایی گفته میشود که مصرف آنها باعث دگرگونی در سطح هوشیاری و عملکرد مغز شود.
مواد مخدر و اعتیاد
اعتیاد نوعی بیماری مغزی مزمن، پیشرونده و عود کننده است که باعث میشود با وجود پی آمدهای ناگوار مصرف مواد، فرد معتاد باز هم برای به دست آوردن یا مصرف مواد مخدر خود را به هر دری بزند. اعتیاد از آن جهت بیماری محسوب میشود که مصرف مواد مخدر، ساختار مغز و نحوه فعالیت آن را تغییر میدهد. تغییراتی که بر اثر مصرف مواد مخدر در مغز انسان به وجود میآید ممکن است پایدار و بلند مدت باشد و به ایجاد رفتارهایی زیانبار در کسانی که مواد مخدر مصرف میکنند منجر شود.
اعتیاد کاملاً شبیه به سایر بیماریهای مزمن همچون بیماری قلبی و یا دیابت است. چراکه در هر دوی این بیماری هافعالیت عادی و سالم یکی از اندامهای بدن مختل شده و پیآمدهای زیانباری به همراه میآورد. باید توجه داشت که این بیماریها قابل پیشگیری و قابل درمان هستند، ولی چنانچه اقدامی هر چه سریع تر در مورد آنها صورت نگیرد تا پایان عمر ادامه پیدا خواهند کرد.
آثار مواد مخدر بر مغز
مهمترین محل تأثیر مواد مخدر بر مغز است. در مغز گیرندههایی وجود دارد که این مواد بر آنها اثر میکنند. این گیرندهها به ۳ گروه تقسیم میشوند:
۱- اثر بر گروه اول سبب تنظیم و کاهش احساس درد، کاهش فعالیت مرکز تنفس، یبوست و اعتیاد میشود.
۲- اثر برگیرندههای دوم سبب کاهش احساس درد و افزایش حجم ادرار میشود.
۳- اثر مواد مخدر بر گیرندهای گروه سوم سبب کاهش احساس درد میشود.
مواد مخدر پس از مصرف وارد سیستم ارتباطی مغز شده و فرایند عادی ارسال، دریافت و پردازش اطلاعات از سوی سلولهای عصبی را مختل میکنند. ساختار شیمیائی برخی از مواد مخدر از جمله ماریجوانا و هروئین شبیه نورون های فرستنده طبیعی مغز است و در نتیجه نورونها را تحریک میکند. شباهت ساختار شیمیائی این گونه مواد مخدر به نورونهای فرستنده طبیعی سبب میشود تا سلولهای گیرنده مغز فریب خورده و اجازه دهند تا مواد مخدر وارد سلولهای عصبی شده و آنها را تحریک کنند.
گرچه ساختار شیمیائی این گونه مواد مخدر شبیه ساختار مواد شیمیائی مغز است اما سلولهای عصبی مغز را به طور طبیعی تحریک و فعال نمیکنند و سبب میشوند تا پیامهای غیرعادی در شبکه عصبی مغز جریان پیدا کنند. برخی دیگر از مواد مخدر همچون آمفتامین و کوکائین باعث میشوند تا سلولهای عصبی مغز به مقدار بسیار زیادی نورونهای فرستنده طبیعی ایجاد کند یا از گردش عادی این مواد شیمیائی در مغز جلوگیری میکنند.
ایجاد چنین اختلالی سبب میشود تا یک پیام بسیار قوی در مغز ایجاد شده و کانالهای ارتباطی مغز مختل شود. تفاوت میان طنین پیام طبیعی و پیامی که بر اثر مصرف این گونه مواد مخدر در مغز ایجاد میشوند شبیه تفاوت میان سخنانی است که کسی در گوش شما زمزمه کند و صدائی که با فریاد کشیدن در برابر میکروفون ایجاد میشود.
اعتیادات غیر مجاز
اعتیادات غیر مجاز عبارتند از: وابستگی افراد به مصرف همیشگی مواد و بهره گیری از عواملی که بنابر قوانین کشوری یا بینالمللی غیر مجاز شناخته میشوند این امر در نتیجه ناپسند بودن مظاهر اعتیاد از دیدگاه پزشکی، بهداشتی، روانی و اجتماعی میباشد.
علل مختلف اعتیاد عبارتند از: ارضاء هوسها، زیاده طلبی، گرفتن انگیزههای احساسی، احساس یکنواختی، بیکاری و وقت گذرانی- فقر ، عدم عدالت اجتماعی و ناهنجاریهای مالی و اقتصادی و بسیار رفاه و عوامل درونی مثل نوسانات فیزیولوژیک و پاتوفیزیولوژیک یعنی بیماریهای جسمی و روانی بویژه در اشکال مزمن و رنجور کننده و نارسایی اصول پزشکی در مورد تامین بهداشت جامعه و عدم توان درمان کلیه بیماریهای موجود ، یکی از دلایل اصلی اعتیاد میباشد.
ویژگیهای افراد معتاد
فرد معتاد کسی است که اساسا یا از خود و یا از محیط خود و یا هر دو احساس ناخشنودی ، نارضایتی و ناراحتی دارد و در چنین حالت نامطلوبی ناگزیر از مصاحبت و موانست با افرادی که برخلاف او دنیا را محل مناسبی برای زیستن یافتهاند و علی رغم مسائل و مشکلات آن بگونهای خود را با شرایط زندگی وفق دادهاند آن را عقل میکنند.
معتاددان در توهمات خود یک دنیای صناعی نسبتا رضایتبخش برای خویش متصورند که نه تنها بر هیچگونه تغییری یا در خود و یا در محیط مبتنی نیست بلکه دنیای خیالی آنان تنها بر اساس حضور مواد در بدنشان و نیاز به آن و رفع آن نیاز استوار است و غالبا آنان از احساس ناامنی، احساس بی کفایتی، احساس تنهایی، نفرت، نوسانهای افسردگی، اضطراب شدید و بویژه کششها و تعارضات درون فردی بگونهای رنج میبرند.
به هر حال اعتیاد و یک پدیده مخرب اجتماعی است زیرا اثرات نامطلوب و عواقب وخیم آنها تنها دامنگیر شخص معتاد نمیشود بلکه همه افراد را که بگونهای با آنان وابستگی و ارتباط نزدیک دارند فرا میگیرد مخصوصا که فرد معتاد مسئول اداره یک خانواده و در نقش هم پایه نیز باشد.
اثرات دارویی مواد مخدر
مصرف مواد مخدر و دیگر ترکیبات اعتیادآور بعلت اثرات دارویی ویژه خود تغییراتی در سطح فیزیولوژی و بیولوژی شخص بوجود میآورد که قسمت مهم این تغییرات بر روی سلسله اعصاب مرکزی و محیطی انجام میگیرد و نتیجتا بر روی حالات جسمانی- روانی فرد اثر میگذارد و شخص مواجه با تجاربی در تداوم از اهمیتی خاص برخوردار خواهد بود. و مهمترین این تغییرات عبارتند از:
تسکین موقت آلام روحی مانند اضطراب ، افسردگی و بیقراری و تسکین موقت دردهای جسمانی و احساس رضایت و آرامش درونی موقت و تشدید موقت و میزان هوشیاری بگونههای غیر قطبی و چون اغلب معتادین قبل از اینکه به اعتیاد روی آورند با مشکلاتی متعدد مانند اضطراب، افسردگی، بی قراری و تضادهای گوناگون مواجه بودهاند لذا مصارف اولیه مواد مخدر ممکن است در کوتاه مدت سبب تسکین ناراحتیهای فوق گردد و ترک ناگهانی و یا کاهش مصرف مواد مخدر پس از ایجاد وابستگی بدنی نسبت به دارو سبب اختلالاتی میگردد مانند بیقراری، اضطراب، خستگی مفرط، گیجی، حالات تهوع، استفراغ و اسهال عدم تمرکز شدید و پاشیدگی افکار. در چنین مرحلهای فرد معتاد با چنین حالاتی روبرو میگردد و بنابراین تنها راه فرار از آن را استفاده مجدد دارو بداند.
وابستگی فرد معتاد نسبت به ماده مخدر صرفا بدنی نیست و جنبههای وابستگی روانی آن به دارو در رابطه با مشکلات شخصیتی فرد در جریان تداوم اعتیاد از اهمیت اولیه برخوردار است.
ریشههای روانی اعتیاد
از نقطه نظر روانشناسی عقیده بر این است که اعتیاد به مواد مخدر بگونهای غیر مستقیم واکنش و پاسخی است مخرب در مقابل کنشهای غیر قابل تحمل بیرونی و درونی که بدان وسیله فرد سعی میکند آلام و مشکلات درونی خود ، مانند اضطراب، افسردگی و محرومیتها را کاهش داده و یا تسکین بخشد که در واقع انتخاب شیوهایست ناسالم به منظور فرار از واقعیتهای موجود.
در واقع معتاد همانند دیگر افراد، انسانی است که نیاز دارد عشق بورزد و مورد عشق قرار گیرد (عشق سازنده و حقیقی) او میخواهد به دیگران محبت کند و مورد مهر و محبت قرار گیرد وجودش برای دیگران موثر و با ارزش باشد و متقابلا وجود دیگران برای وی مفید و با اهمیت باشد، سرانجام ندای درونش از او میخواهد که او بایستی تغییر کند تغییری که او را از تمامی این مصائب و مشکلات برهاند و در تبادل خود و جامعهاش قبول مسولیت نماید متاسفانه بر اثر نارساییها و انحرافات خانوادگی و اجتماعی و همچنین عدم یک نظام تربیتی صحیح فرد به تدریج از مسیر حقیق دور میشود و با انتخاب شیوه و معیارهای مخرب از خود و جامعهاش بیگانه میگردد و این گریز از خویشتن خویش و بیگانگی وی را به انزوا و فرار هرچه بیشتر از واقعیتها میکشاند.
با علل گرایش افراد به مواد مخدر آشنا شوید