خانه » زندگینامه » تحقیق در مورد زندگی شکوه قاسم‌نیا و شعرهایی از ایشان

تحقیق در مورد زندگی شکوه قاسم‌نیا و شعرهایی از ایشان

مختصر درباره زندگی شکوه قاسم‌نیا و شعرهایی از ایشان

زندگی شکوه قاسم‌نیا و شعرهایی از ایشان

زندگینامه شکوه قاسم‌نیا

شکوه قاسم‌نیا شاعر و نویسنده کودکان زاده ۱۳۳۴ در تهران است او  از نویسندگان مطرح در حوزه  ادبیات کودک و نوجوان می باشد که تاکنون نزدیک به ۴۰۰ داستان و ترانه برای کودکان نوشته است.

او کار ترانه‌سرایی را از سال ۱۳۵۸ و کار نویسندگی برای کودکان را از سال ۱۳۵۹ با نوشتن در مجلهٔ کیهان بچه‌ها آغاز کرد. او تا کنون ۱۵۰ عنوان کتاب کودک نوشته‌است.

وی برای تألیف داستان بلند «هلی فسقلی در سرزمین غول‌ها» و اشعار کتاب «کلاغه به خنده افتاد» در یازدهمین جشنوارهٔ کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دو دیپلم افتخار دربخش شعر و داستان گرفت. «هلی فسقلی در سرزمین غول‌ها» نیز موفق به دریافت جایزه کتاب سال کودک و نوجوان در بخش داستان کودک شد. قصه‌های شیرین هزارو یک شب یکی از آثار او است. اولین رمان وی با عنوان کاش یکی قصه‌اش را می‌گفت در سال ۱۳۹۶ منتشر و موفق به دریافت دو جایزه شد.

آثار برگزیده ایشان

۱- ترانه برنامه تلویزیونی «عمو پورنگ»

۲- شعر تیتراژ برنامه تلویزیونی «علی کوچولو»

۳- ترانه‌های برنامه تلویزیونی «محله بهداشت»

۴- ترانه برنامه تلویزیونی «گنجشکک اشی‌مشی»

شعر هایی از شکوه قاسم‌نیا

شعر الو مامان

الو مامان کجایی؟
تو راهی یا اداره؟

زودتر بیا، زودتر بیا
چون موقع ناهاره

این جا کنار سفره
منتظرت نشستم

هنوز غذا نخوردم
با اینکه گشنه هستم

زود بیا تا خودم را
برای تو لوس کنم

می خوام که قبل از غذا
صورتتو بوس کنم

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_

شعر مثل انگشتر

مثل یک انگشتره
نگین داره هزارتا
صبح که بشه، دوباره
گم می‌شه پشت ابرا

ماه سفید و زیبا
تو آسمون نشسته
به دور اون، یه عالم
ستاره حلقه بسته

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_

شعر قناری من از شکوه قاسم‌نیا

تو دفترم می کشم
قناری قشنگی

می خوام که رنگش کنم
با یک مداد رنگی

اما قناری من
بال و پرش رو بسته

چون که مداد زردم
نوک نداره، شکسته

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_

شعر به خاطر خروسه از قاسم نیا
خروسه اومد نگام کرد
نگاه به کفش پام کرد
کاکلشو تکون داد
قوقولی قوقو صدام کرد

کفشامو زود پوشیدم
تا مدرسه دویدم
به خاطر خروسه
من سر وقت رسیدم

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_

شعر خونه‌ی شیرین
این خونه رو کی ساخته؟
زنبور زیبا ساخته

گوشه به گوشه شو با
شیره ی گل ها ساخته

چه خونه‌ی قشنگی
به که چه قدر شیرینه

راستی که این، بهترین
خونه‌ی رو زمینه

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_

شعر صبح تا حالا

صبح تا حالا باباجون
ندیدمت من اصلا
هرکسی در می زنه
می گم بابام حتما

مامان میگه تو رفتی
دنبال یک لقمه نون
من خودتو دوست دارم
نون نمی خوام بابا جون

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_

شعر دست کوچولو، پا کوچولو
دست کوچولو، پا کوچولو
گریه نکن، بابات می آد

تا خونه ی همسایه ها
صدای گریه هات می آد

گُشنه شدی؟ شیرت بدم
تشنه شدی؟ آبت بدم

خوابت می آد؟ لالا بکن
تا من کمی تابت بدم

تق و تق و تق، در می زنن
این باباته، صداش می آد

گریه نکن تا بشنوی
صدای کفش پاش می آد

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_

شعر عکس خودم

دیروز توی آینه
عکس خودم را دیدم
چه قدر شبیه من بود
به روی او خندیدم

عکس من از آینه
به من نگاهی انداخت
گمون کنم که او هم
عکس خودش را شناخت

پیشنهادی: زندگی نامه مصطفی رحماندوست و آثار او

منبع ویکی‌پدیا و کتابک

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *