جواب به سوالات و تمرین ها درس چهارم عربی هفتم ( پاسخ ها به صورت گام به گام )
پاسخگویی به سوالات درس چهارم کتاب عربی هفتم صفحات ۶۹ تا ۷۵ با دانشچی همراه باشید.
ترجمه درس ۴ عربی هفتم
ترجمه درس چهارم عربی هفتم صفحه ۶۹
– أَیْنَ ذَهَبْتِ؟ ـ ذَهَبْتُ إلَی السّوقِ.
ترجمه: کجا رفتی؟ ـ به بازار رفتم.
ترجمه درس چهارم عربی هفتم صفحه ۷۱
فِی السّوقِ
ترجمه: در بازار
– أیْنَ ذَهَبْتِ یا أُمَّ حَمیدٍ؟
ترجمه: ای مادر حمید کجا رفتی؟ – هَلِ اشْتَرَیْتِ شَیئاً؟ ترجمه: آیا چیزی خریدی؟ – أَ ذَهَبْتِ وَحْدَكِ؟ ترجمه: آیا به تنهایی رفتی؟ – کَیفَ کانَتْ قیمَةُ الْمَلابِسِ؛ رَخیصَةً أَمْ غالیَةً؟ ترجمه: قیمت لباسها چطور بود؛ ارزان یا گران؟ – فَلِماذَا اشْتَرَیْتِ؟ ترجمه: پس برای چه خریدی؟ – ماذَا اشْتَرَیْتِ؟ ترجمه: چه چیزی خریدی؟ – مَلابِسُ جَمیلةٌ! فی أَمانِ اللّهِ. ترجمه: لباسهای زیبایی است! خداحافظ. |
– ذَهَبْتُ إلَی سوقِ النَّجَفِ.
ترجمه: به بازار نجف رفتم. – نَعَمْ؛ اِشْتَرَیْتُ مَلابِسَ نِسائیَّةً. ترجمه: بله؛ لباسهای زنانه خریدم. – لا؛ ذَهَبْتُ مَعَ صَدیقاتی. ترجمه: خیر؛ با دوستانم رفتم. – مِثلَ إیران؛ لا فَرقَ؛ لٰکِنِ اِشْتَرَیْتُ. ترجمه: مثل ایران؛هیچ فرقی نیست؛ ولی خریدم. – اِشْتَرَیْتُ لِلْهَدیَّةِ. ترجمه: برای هدیه خریدم. – فُسْتاناً وَ عَباءَةً. ترجمه: پیراهن زنانه و چادر. – شُکْراً جَزیلاً؛ مَعَ السَّلامَةِ. ترجمه: بسیار متشکرم؛ به سلامت. |
– أیْنَ ذَهَبْتَ یا أَبا حَمیدٍ؟
ترجمه: ای پدر حمید کجا رفتی؟ – هَلِ اشْتَرَیْتَ شَیئاً؟ ترجمه: آیا چیزی خریدی؟ – أَ ذَهَبْتَ وَحْدَكَ؟ ترجمه: آیا به تنهایی رفتی؟ – کَیفَ کانَتْ قیمَةُ الْمَلابِسِ؛ رَخیصَةً أَمْ غالیَةً؟ ترجمه: قیمت لباسها چطور بود؛ ارزان یا گران؟ – فَلِماذَا اشْتَرَیْتَ؟ ترجمه: پس برای چه خریدی؟ – ماذَا اشْتَرَیْتَ؟ ترجمه: چه چیزی خریدی؟ – مَلابِسُ جَمیلةٌ! فی أَمانِ اللّهِ. ترجمه: لباسهای زیبایی است! خداحافظ. |
– ذَهَبْتُ إلَی سوقِ النَّجَفِ.
ترجمه: به بازار نجف رفتم. – نَعَمْ؛ اِشْتَرَیْتُ مَلابِسَ رِجالیَّةً. ترجمه: بله؛ لباسهای مردانه خریدم. – لا؛ ذَهَبْتُ مَعَ أَصْدِقائی. ترجمه: خیر؛ با دوستانم رفتم. – مِثلَ إیران؛ لا فَرقَ؛ لٰکِنِ اِشْتَرَیْتُ. ترجمه: مثل ایران؛هیچ فرقی نیست؛ ولی خریدم. – اِشْتَرَیْتُ لِلْهَدیَّةِ. ترجمه: برای هدیه خریدم. – قَمیصاً وَ سِرْوالاً. ترجمه: پیراهن مردانه و شلوار. – شُکْراً جَزیلاً؛ مَعَ السَّلامَةِ. ترجمه: بسیار متشکرم؛ به سلامت. |
ترجمه فعل ماضی (۱) صفحه ۷۲
ترجمه بدانیم صفحه ۷۳
اَلتَّمارین صفحه ۷۴
(۱) التَّمْرينُ الْأوَّلُ:
جملههای زیر را ترجمه کنید؛ سپس زیر فعلهای ماضی خط بکشید.
۱- أَیُّهَا الْمُسافِرُ، أ ذَهَبْتَ إلَی الْفُنْدُقِ؟ ـ لا؛ ذَهَبْتُ إلَی السّوقِ.
ترجمه: ای مسافر، آیا به هتل رفتی؟ ـ خیر؛ به بازار رفتم.
📗 پاسخ: فعلهای ماضی: ذَهَبْتَ ـ ذَهَبْتُ
۲- مِنْ أیْنَ أخَذْتَ قَمیصَكَ؟ ـ أَخَذْتُهُ مِنْ هُناكَ.
ترجمه: پیراهنت را از کجا گرفتی؟ ـ از آنجا گرفتمش.
📗 پاسخ: فعلهای ماضی: أخَذْتَ ـ أَخَذْتُ
۳- ماذا غَسَلْتِ؟ ـ غَسَلْتُ وَجْهی وَ یَدی لِلْوُضوءِ.
ترجمه: چه چیزی شستی؟ ـ صورت و دستم را برای وضو شستم.
📗 پاسخ: فعلهای ماضی: غَسَلْتِ ـ غَسَلْتُ
۴- ماذَا اشْتَرَیْتِ؟ ـاِشْتَرَیْتُ فُسْتاناً وَ عَباءَةً.
ترجمه: چه چیزی خریدی؟ ـ پیراهن زنانه و چادر خریدم.
📗 پاسخ: فعلهای ماضی: اشْتَرَیْتِ ـ اِشْتَرَیْتُ
(۲) اَلتَّمْرینُ الثّانی: صفحه ۷۴
گزینه درست را انتخاب کنید.
ترجمه اَلْأَربَعینیّات ص ۷۵
حِواراتٌ فی مَسیرَةِ الْأَربَعینَ الْحُسَینیِّ عِندَ الشُّرطیِّ
ترجمه: گفتوگو در راهپیمایی اربعین حسینی با مأمورِ پلیس
اَلشُّرطیُّ:
ترجمه: مأمورِ پلیس |
ـ أَینَ جَوازُكَ؟
ترجمه: گذرنامه شما کجاست؟ |
اَلزّائِر:
ترجمه: زیارتکننده |
ـ هٰذا جَوازی.
ترجمه: این گذرنامه من است. |
اَلشُّرطیُّ: | ـ هَل عِندَكَ تَأشیرَةٌ؟
ترجمه: آیا ویزا داری؟ |
اَلزّائِر: | – نَعَم، عِندی.
ترجمه: بله، دارم. |
اَلشُّرطیُّ: | – کَم یَوماً بَقیتَ هُنا فِی الْکاظِمیَّة؟
ترجمه: چند روز اینجا در کاظمیه ماندی؟ |
اَلزّائِر: | – یَوماً واحِداً.
ترجمه: یک روز. |
اَلشُّرطیُّ: | – کَم عَدَدُکُم؟
ترجمه: شما چند نفر هستید؟ |
اَلزّائِر: | – نَحنُ اثْناعَشَرَ زائِراً.
ترجمه: ما دوازده زیارتکننده هستیم. |