جواب به سوالات و تمرین ها درس سوم عربی هشتم ( پاسخ ها به صورت گام به گام )
پاسخگویی به سوالات درس سوم عربی هشتم صفحات ۳۷ تا ۴۶ با دانشچی همراه باشید.
ترجمه درس ۳ عربی هشتم
ترجمه درس سوم عربی هشتم صفحه ۳۷
مِهْنَتُك فِی الْمُستَقبَلِ
ترجمه: شغل تو در آینده
دَخَلَ الْمُدَرِّسُ فی الصَّفِّ وَ قالَ: «دَرسُ الْيَومِ حَولَ مِهْنَةِ الْمُستَقبَلِ».
ترجمه: معلم به کلاس وارد شد و گفت: «درس امروز در مورد شغل آینده است».
فَسَأَلَ: أَیَّ مِهنَةٍ تُحِبُّ؟
ترجمه: پس پرسید: کدام شغل را دوست داری؟
صادقٌ: أنَا أُحِبُّ الزِّراعَةَ. لِأَنَّها عَمَلٌ مُهِمٌّ لِتَقَدُّمِ الْبِلادِ. سَوفَ أَصيرُ مُهَندِساً زِراعيّاً.
ترجمه: صادق: من کشاورزی را دوست دارم. برای اینکه کشاورزی کار مهمی برای پیشرفت کشور است. مهندس کشاورزی خواهم شد.
ناصِرُ: أنَا أُحِبُّ بَيْعَ الْکُتُبِ؛ لِأَنَّ الْکُتُبَ کُنوزٌ و قالَ رَسولُ اللّهِ(ص) عَنْها: «اَلْکُتُبُ بَساتينُ الْعُلَماءِ.»
ترجمه: ناصر: من کتابفروشی را دوست دارم. برای اینکه کتابها، گنج هستند و رسول خدا(ص) درباره آنها فرمود: «کتابها باغهای دانشمندان هستند».
قاسِمٌ: سَأَصیرُ مُختَرِعاً وَ سَوفَ أَصْنَعُ جَوّالاً جَدیداً.
ترجمه: قاسم: من مخترع خواهم شد و تلفن همراه جدیدی خواهم ساخت.
منصورٌ: أنَا أُحِبُّ الرّياضَةَ. أنَا لاعِبٌ مُمتازٌ فی کُرَةِ الْقَدَمِ.
ترجمه: منصور: من ورزش را دوست دارم. من بازیکن عالی در فوتبال هستم (من یک فوتبالیست عالی هستم).
أمينٌ: أنَا أُحِبُّ طِبَّ الْعُيونِ. سَوفَ أَصيرُ طَبيباً لِخِدمَةِ النّاسِ.
ترجمه: امین: من چشمپزشکی را دوست دارم. من پزشک خواهم شد تا به مردم خدمت کنم.
الطُّلّابُ ذَکَروا أَصحابَ الْمِهَنِ کَالْمُدَرِّسِ وَ الْخَبّازِ وَ الشُّرْطیِّ وَ الْحَلْوانیِّ وَ الْبائِعِ
وَ الْمُمَرِّضِ وَ الْحَدّادِ وَ غَيْرِهِمْ.
ترجمه: دانشآموزان صاحبان شغلها مثل معلم و نانوا و پلیس و شیرینیفروش و فروشنده و پرستار و آهنگر و غیر ایشان را نام بردند.
الْمُدَرِّسُ: ما هوَ هَدَفُکُم مِنِ انْتِخابِ الشُّغلِ؟
ترجمه: معلم: هدف شما از انتخاب شغل چیست؟
عارفٌ: خِدمَةُ النّاسِ؛ لِأَنَّ کُلَّ واحِدٍ مِنّا بِحاجَةٍ إلَی الْآخَرينَ.
ترجمه: عارف: خدمت به مردم؛ برای اینکه هر یک از ما به دیگران نیاز داریم.
الْمُدَرِّسُ: أَیُّ شُغلٍ مُهِمٌّ؟
ترجمه: معلم: کدام شغل مهم است؟
حامِدٌ: کُلُّ مِهنَةٍ مُهِمَّةٌ وَ الْبِلادُ بِحاجَةٍ إلَی کُلِّ الْمِهَنِ.
ترجمه: حامد: هر شغلی مهم است و کشور به همه شغلها نیاز دارد.
الْمُدَرِّسُ: عَلَينا بِاحْتِرامِ کُلِّ الْمِهَنِ.
ترجمه: معلم: ما باید به همه شغلها احترام بگذاریم.
قالَ رَسولُ اللّهِ(ص): «خَيْرُ النّاسِ أَنفَعُهُم لِلنّاسِ.»
ترجمه: رسول خدا(ص) فرمود: «بهترین مردم سودمندترینشان برای مردم است».
با توجه به الگوی خوانده شده ترجمه کنید. صفحه ۳۹
أنَا سَأَعْمَلُ:
ترجمه: من کار خواهم کرد.
أَنتِ سَوْفَ تَفْحَصینَ الْمَریضَةَ:
ترجمه: تو مریض را معاینه خواهی کرد.
أَنتَ سَوفَ تَفْرَحُ:
ترجمه: تو خوشحال خواهی شد.
فعل مضارع (۲) صفحه ۳۹
اَلتَّمارین صفحه ۴۰
(۱) اَلتَّمْرینُ الْأَوَّلُ:
با مراجعه به متن درس به پرسشهای زیر پاسخ کوتاه دهید.
- ماذا قالَ النَّبیُّ(ص) حَولَ الْکُتُبِ؟
📗 پاسخ: قالَ النَّبیُ(ص): «اَلْکُتُبُ بَساتینُ الْعُلَماءِ».
ترجمه: پیامبر(ص) درباره کتابها چه فرموده است؟
پیامبر(ص) فرمود: «کتابها باغهای دانشمندان هستند».
- ما هوَ الْهَدَفُ مِنِ انْتِخابِ الشُّغْلِ؟
📗 پاسخ: خِدمَةُ النّاسِ.
ترجمه: هدف از انتخاب شغل چیست؟
خدمت به مردم.
- حَولَ أَیِّ مَوضوعٍ کانَ دَرسُ الْیَومِ؟
📗 پاسخ: حَولَ مِهْنَةِ الْمُستَقبَلِ.
ترجمه: درس امروز درباره چه موضوعی بود؟
درباره شغل آینده.
- ماذا سَتَصیرُ فِی الْمُستَقبَلِ؟
📗 پاسخ: سَوفَ أَصیرُ طَبیباً.
ترجمه: در آینده چه خواهی شد؟
پزشک خواهم شد.
- أَیُّ شُغلٍ مُهِمٌّ بِرَأْیِك؟
📗 پاسخ: کُلُّ مِهنَةٍ مُهِمَّةٌ وَ الْبِلادُ بِحاجَةٍ إلَی کُلِّ الْمِهَنِ.
ترجمه: به نظر تو کدام شغل مهم است؟
هر شغلی مهم است و کشور به همه شغلها نیاز دارد.
(۲) اَلتَّمْرینُ الثّانی: صفحه ۴۰
جملههای زیر را با توجه به تصویر ترجمه کنید.
(۳) اَلتَّمْرینُ الثّالِثُ: صفحه ۴۱
جملههای زیر را ترجمه کنید؛ سپس زیر فعلهای مضارع خط بکشید.
- أنتَ حَدّادٌ. تَصنَعُ الْأَبوابَ وَ النَّوافِذَ.
ترجمه: تو آهنگر هستی. درها و پنجرهها را میسازی.
📗 پاسخ: فعل مضارع: تَصنَعُ
- أنَا جُندیٌّ. أَرفَعُ عَلَمَ وَطَنی إیران.
ترجمه: من سربازم. پرچم وطنم ایران را بالا میبرم.
📗 پاسخ: فعل مضارع: أَرفَعُ
- أنَا مُمَرِّضَةٌ. أَخدِمُ کُلَّ الْمَرضَی.
ترجمه: من پرستارم. به همه بیماران خدمت میکنم.
📗 پاسخ: فعل مضارع: أَخدِمُ
- أَنَا أَنصَحُكَ أَنْ تَذْهَب عِندَ طَبیبِ الْعُیونِ.
ترجمه: من شما را نصیحت میکنم که نزد چشمپزشک بروی.
📗 پاسخ: فعل مضارع: أَنصَحُ ـ تَذْهَب
- أَنتِ سَوفَ تَنجَحینَ فی امْتِحاناتِ نِهایَةِ السَّنَةِ.
ترجمه: شما در امتحانات آخر سال موفق خواهی شد.
📗 پاسخ: فعل مضارع: تَنجَحینَ
(۴) اَلتَّمْرینُ الرّابِعُ: صفحه ۴۲
زیر هر تصویر، نام آن را به عربی بنویسید. «دو کلمه اضافه است.»
حَدّاد ـ نَجّار ـ ریاضیّ ـ مُمَرِّضَة ـ کاتِب ـ حَلْوانیّ ـ خَبّاز ـ شُرطیّ ـ
خَیّاطَة ـ سائِق ـ طَبیبَة ـ طَبّاخَة ـ فَلّاحَة ـ مُدَرِّسَة
ترجمه: آهنگر ـ نجار ـ ورزشکار ـ پرستار ـ نویسنده ـ شیرینیفروش ـ نانوا ـ پلیس ـ خیاط ـ راننده ـ پزشک ـ آشپز ـ کشاورز ـ معلم
(۵) اَلتَّمْرینُ الْخامِسُ: صفحه ۴۳
در گروههای دو نفره مکالمه کنید. «پاسخ کوتاه کافی است.»
کَنْزُ الْحِکْمَةِ صفحه ۴۴
بخوانید و ترجمه کنید. (احادیث از حضرت علی(ع) است.)
- اَلْإنسانُ بِعَقلِهِ.
ترجمه: [ارزش] انسان به عقلش است.
- اَلْعَقْلُ حُسامٌ قاطِعٌ.
ترجمه: عقل شمشیری برنده است.
- اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ.
ترجمه: [نشانه] عقل حفظ تجربهها است.
- ثَمَرَةُ الْعَقْلِ مُداراةُ النّاسِ.
ترجمه: نتیجه عقل، مدارا (کنار آمدن) با مردم است.
- غایَةُ الْعَقلِ الاِعْتِرافُ بِالْجَهلِ.
ترجمه: نهایت عقل، اعتراف به نادانی است.
تحقیق کنید صفحه ۴۴
تحقیق کنید و نام چند شغل یا ورزش را به عربی با تصویر در قالب روزنامه دیواری بنویسید.
اَلْأَربَعینیّات صفحه ۴۶
الَذَّهابُ إلیَ النَّجَفِ الْأَشَرَفِ
ترجمه: رفتن به نجف اشرف.
– أرُیدُ أَن أَذهَب إلَی النَّجَفِ.
ترجمه: میخواهم به نجف بروم.
– أَذهَبُ بِالْحافِلَةِ. ترجمه: با اتوبوس میروم.
|
– أَ تَذهَبُ بِالْحافِلَةِ أَم بِسَیّارَةِ الْأُجرَةِ؟
ترجمه: با اتوبوس یا تاکسی میروی؟
– مَوقِفُ الْحافِلاتِ أَمامَكَ. ترجمه: ایستگاه اتوبوس مقابلت است. |
– مَعَ مَن جِئْتَ؟
ترجمه: همراه چه کسی آمدی؟
|
– جِئْتُ مَعَ أُسرَتی وَ أُسرَةِ عَمّی وَ خالی.
ترجمه: با خانوادهام و خانواده عمو و داییام آمدم. |
– مَتیٰ نَصِلُ إلَی الْحَرَمِ؟
ترجمه: چه زمانی به حرم میرسیم؟
|
– نَصِلُ فِی السّاعَةِ التّاسِعَةِ وَ النِّصفِ.
ترجمه: ساعت نه و نیم میرسیم. |
– کَم مَرَّةً حَضَرتَ فی مَسیرَةِ الْأربَعین؟
ترجمه: چند مرتبه در راهپیمایی اربعین شرکت کردهای؟
– أَنصَحُكَ أَنْ تَذهَب إلیٰ وادِی السَّلامِ. ترجمه: تو را نصیحت میکنم که به وادی السلام بروی.
– مِن أکَبَرِ مَقابِرِ الْعالَم فیها مَراقِدُ بَعضِ الْأنبیاءِ. ترجمه: این قبرستان یکی از بزرگترین قبرستانهای جهان است که زیارتگاه برخی از پیامبران در آن است.
– هودٌ وَ صالِحٌ. ترجمه: هود و صالح. |
– حَضَرتُ لِأَوَّلِ مَرَّةٍ.
ترجمه: من برای اولینبار شرکت کردم.
– لا أَدری ما وادِی السَّلامِ؟ ترجمه: من نمیدانم وادی السلام چیست؟
– أَیُّ نَبیٍّ مَدفون هُناكَ؟ ترجمه: کدام پیامبر در آنجا مدفون است؟ |