انشا دانش آموزی درباره اگر می توانستم پرواز کنم
انشا با موضوع اگر میتوانستم پرواز کنم به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند با دانشچی همراه باشید.
انشا اگر میتوانستم پرواز کنم
پرواز رؤیای دیرینه بشریت بوده، چیزی که سالها برای آن تلاش شد تا بالاخره دستیافتنی گردید. اما همیشه پرواز با یک وسیله انجام میشود. تصور کن روزی را که انسانها خود بتوانند پرواز کنند.
اگر میتوانستم پرواز کنم، اوج میگرفتم به بلندای آسمان، سوار بر ابرها میشدم، میتاختم و سفر میکردم، به همه شهرهای دوردست، همه نقاط بکر و دست نخورده. کلبهای میساختم در یک جزیره، به دور از همه با خود خلوت میکردم.
روزها با صدای گنجشکها از خواب بیدار میشدم و با بلبل همسخن میگشتم، به دل جنگلهای انبوه میرفتم، هیزم جمع میکردم و کلبه رؤیاهایم را گرم میکردم. شبها به آسمان بیکران خیره میشدم و ستارهچینی میکردم.
پرواز من مرز ندارد، گاهی به دل کوهستان میزدم و بر فراز قلهها مینشستم تا سکوت کوهها آرامش دلم شوند و گاهی بر فراز اقیانوس پهناور میرفتم و میرفتم تا به انتهای آن برسم و با این آبی بیکران سخن بگویم.
همسفر پرندگان مهاجر میشدم و با آنها کوچ میکردم؛ دوستان جدیدی پیدا میکردم از فاختهها و زاغها. با آنها همصحبت میشدم تا بدانم زندگی آنها چگونه است.
همراه با باد سفر میکردم لابهلای شاخههای درختان و برگهای آنان را به رقص درمیآوردم. تصور کن، صدای چکچک باران، خشخش برگهای پاییزی و هوهوی باد که زیباترین موسیقی طبیعت را مینوازند و تو سبکبال پرواز میکنی با شاخهها دست میدهی، احوال ابرها را میپرسی و برای پرندگان آرزوی سلامتی میکنی و میروی تا بینهایت.
اگر میتوانستم پرواز کنم تمام کودکانی که آرزوی پرواز داشتند را با خود همراه میکردم، میخندیدیم و میرفتیم تا تمام نقاط زیبای آسمانها را تماشا کنیم.
پرواز کردن حس سبکی میخواهد تا انقدر بالا بروی که دیگر هیچچیز روی زمین پیدا نباشد. غرق شوی در عمق آسمان و تنها دوستانت، ماه و ستارگان باشند. هرروز بالهایت را تمیز کنی و به شوق بازی با پرندگان و سوار شدن بر ابرها از خواب بیدار شوی.
من اگر میتوانستم پرواز کنم، پرواز کردن را به همه یاد میدادم، تا همه از این حس رها شدن از زمین لذت ببرند. به آسمانها برویم به زمین برگردیم بر فراز کوهها برویم از انبوه درختان جنگل عبور کنیم تا به دریا برسیم، جزیرهها را پشت سر بگذاریم، از دورترین شهرها دیدن کنیم، به غارها پناه ببریم، برویم و برویم تا به انتهای این سرزمین برسیم، دستی تکان دهیم به آدمها که ما اینجاییم، بالاتر از همه. فریاد بزنیم تا باد صدایمان را بدزدد و به گوش کوهها برساند تا انعکاس صدایمان را بارها و بارها بشنویم.
یعنی میشود روزی بتوانم پرواز کنم؟
موضوعات برای انشا دانش آموزیاختصاصی _ دانشچی