خانه » مهارت نوشتاری » انشا با تضاد معنایی پیری و جوانی

انشا با تضاد معنایی پیری و جوانی

انشا ذهنی درباره تضاد معنایی پیری و جوانی

انشا تضاد معنایی پیری و جوانی

انشا با موضوع تضاد معنایی پیری و جوانی به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند با دانشچی همراه باشید.

موضوع انشا تضاد معنایی پیری و جوانی

دوره‌های زندگی انسان شامل چند بخش می‌شود: نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی، پیری. هر دوره شیرینی خاص خود را دارد و به زیبایی تمام، چرخه تکامل بشری را نشان می‌دهد.

انسان در نوزادی دارای ضعف و ناتوانی‌های جسمی است که با رشد و نمو انسان از میان می‌روند و تبدیل به قدرت می‌شوند. بالندگی ایجاد می‌کنند و پس از ورود به دنیای پیری و کهنسالی، قدرتها دوباره به ضعف تبدیل می‌شوند، درست مثل یک چرخش سیصد و شصت درجه‌ای.

پر غرورترین، پر شورترین، پر انرژی‌ترین، پر ریسک‌ترین، دوره زندگی انسان، دوره جوانی است. ترس نمی‌شناسد و مرز ندارد. اوج شکوفایی است و استفاده از استعدادها، بی مهابا تصمیم گرفتن و نهراسیدن از نتایج راه‌های اشتباه، عاشق آزمون و خطا.

در مقابل جوانی، دوره پیری و دوره پختگی انسان است. دوره خوب فکر کردن، سنجیدن، بی‌گدار به آب نزدن، استفاده کردن از تجربیات، درس گرفتن از اشتباهات و پیروزی‌ها و شسکست‌های دیگران، آینده نگری. یک مثل معروف است که زیاد شنیده‌ایم، آنچه جوان در آیینه می‌بیند، پیر در خشت خام می‌بیند. تفکرهای خبره که توان و قوای جسمی آنها اجازه عملکرد مستقل به آنها را نمی‌دهد و برای پیاده کردن ایده‌های خود به نیروی جوانی جوانان نیاز دارند.

یک سوال، آیا در عصر فعلی که افراد، بمباران اطلاعاتی و آموزشی می‌شوند، باز هم می‌توان جوانان را خام و بی‌تجربه خطاب کرد؟! به شخصه فکر میکنم دیگر این گونه نباشد.

یک مشکل دیگر هم مانع، بر سر راه یک جوان پر از ایده ایجاد می‌کند و آن نبود سرمایه مادی است. جوانی که اهل ریسک است و اندیشه‌های بزرگی دارد چگونه باید به منابع مادی دست پیدا کند؟! جوان اهل ریسک است و پیش می‌رود، اما پیری یعنی احتیاط و ریسک حداقل، فقط اندیشیدن به آینده‌ای که چنان رقم بخورد که بتواند ناتوانی‌های جسمی انها را برطرف کند. البته در کشورهای پیشرفته این دغدغه‌ها اصلا مطرح نیستند. به دلیل خدمات اجتماعی و رفاهی که به شهروندان ارائه می‌شود، جوانان و سالمندان نگران آینده خود نیستند.

در کشور ما بر حسب فرهنگ سنتی، جوان باید تابع باشد، حالا خواه، حق با او باشد یا نباشد!. مسن‌ترها به دلیل احترام‌هایی که شاید خارج از منطق و عقل باشد، باید محق شناخته شوند و تبعیت به دنبال داشته باشند!. که البته به نظرم اینها ضعف‌های فرهنگی جامعه ما هستند.

به نظرم داشتن بهترین دوره سالمندی، با تدابیر فعلی یک جوان رقم می‌خورد، پس اگر جوانان یک جامعه عادتهای نادرست و فرهنگ‌های اشتباه را تغییر دهند، می‌توانند جهانی بهتر برای مسن‌های آینده که خودشان هستند و جوانانی که در آینده وارد چرخه یک جامعه می‌شوند را رقم بزنند و این مسئولیت خطیری بر شانه‌های جوانان یک جامعه است.

بیشتر بخوانید: لیست انشاهای تضاد معنایی

انشا اختصاصی _ نویسنده: مهتا قیدی

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *