انشا از زبان چادر

انشا دانش آموزی از زبان چادر

انشای دانش آموزی از زبان چادر به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.

موضوع انشا از زبان چادر

من سیاهم اما تاریک نیستم. آرامم اما ساکن نیستم. ساده‌ام اما بی‌ارزش نیستم. من چادرم.

در میان موجی از رنگ‌ها و طرح‌ها، آرام و استوار ایستاده‌ام. من نه تنها یک پوشش ساده نیستم، بلکه حامل پیامی عمیق و ارزشمند هستم. من نماد حیا، عفت و وقار زن ایرانی‌ام.

از کودکی، در آغوش مادران مهربان و دختران پاکدامن بوده‌ام. یادم می‌آید روزهایی را که با شوق و ذوق، دخترکان کوچک مرا بر سر می‌کردند و با لبخندی شیرین، در کوچه‌ها می‌دویدند. من شاهد رشد و بالندگی آنها بودم و در تمام لحظات زندگی‌شان، همراه و همدم آنها بودم.

سال‌هاست که همراه زنی هستم. زنی که مرا بر سر می‌گذارد و با من، هویت خود را تکمیل می‌کند. من شاهد لحظات شیرین و تلخ زندگی او بوده‌ام. در جشن‌ها و شادی‌ها، در غم‌ها و اندوه‌ها، همواره همراهش بوده‌ام.

من او را از نگاه‌های ناپاک حفظ می‌کنم. من حصار امن او در برابر طوفان‌های زندگی هستم. من به او آرامش اعتماد به نفس می‌دهم. یادآوری می‌کنم که او ارزشمند است و شایسته بهترین‌ها.

بعضی‌ها می‌گویند که من مانع پیشرفت زنان هستم. اما این حرف‌ها بی‌پایه و اساس است. من هرگز مانع پیشرفت کسی نشده‌ام. زنان بسیاری با چادر به بالاترین مدارج علمی و اجتماعی رسیده‌اند.

می‌دانم که روزگاری مرا به زور از سر زنان برمی‌داشتند. اما امروز زنان آگاهانه مرا بر سر می‌گذارند. این نشان می‌دهد که ارزش‌های انسانی و دینی در جامعه ما زنده است.

اختصاصی-دانشچی

انشا جان بخشیدن به اشیا