خانه » ادبیات » معنی بیت ” چو ایران نباشد تن من مباد “

معنی بیت ” چو ایران نباشد تن من مباد “

 معنی بیت چو ایران نباشد تن من مباد، در این بوم و بر زنده یک تن مباد 🇮🇷

معنی بیت " چو ایران نباشد تن من مباد "

در ادامه با معنی و مفهوم این تک‌بیت زیبا و معروف از جناب فردوسی آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

معنی بیت

چو ایران نباشد تن من مباد

معنی: اگر سرزمین ایران وجود نداشته باشد (نابود شود) من هم از خداوند طلب مرگ می کنم (تن و پیکر من نباشد یعنی بمیرم)

 

در این بوم و بر زنده یک تن مباد

معنی: همچنین در آن روز (شوم و ننگین) از خداوند می خواهم هیچ کس دیگری هم روی زمین نباشد (تا شاهد نابودی سرزمین ما شود)

آرایه های بیت

بوم و بر: کنایه از اقلیم، سرزمین

بیت واج آرایی ” ن ” دارد و دارای ۳ جمله است.

تن و من، جناس ناقص اند.

چو: حرف ربط و به معنای اگر است.

مفهوم بیت چو ایران نباشد تن من مباد

شاعر بزرگ، جناب ابوالقاسم فردوسی که اشعار بسیار زیبا و حماسی فراوانی دارد، در این بیت میهن دوستی خود را به خوبی به تصویر کشیده است. او با کلامی اغراق گونه از خداوند می خواهد اگر آسیبی از جانب دشمنان به سرزمین ایران برسد و خدایی نکرده نابود شود، از تو می خواهم که در آن روز نه من و نه هیچ کس دیگری زنده نباشیم تا شاهد چنین صحنه دلخراشی باشیم.

بیشتر بخوانید: متن کامل شعر

اختصاصی-دانشچی

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

2 دیدگاه

  1. محممدحسین حسینی

    بادرود. چرا فرهنگ کتابخوانی وتفکر وخوب اندیشیدن رادرایران نابود نموده اند وبجای آن کپی پیست را آورده اند اگر با ژرف اندیشی به کلیه ایده ها وآراء نوشته شده بنگرید با توجه به مفاهیم نوشته شده تمام کپی از دیگری است مفهوم سروده چوایران نباشد تن من مباد بدینبوم وبر زنده یک تن ماد
    در بخش دوم خود سروده است وآریوبرزن سردار هخامنشی وسپاهیانش هم آن راخیلی خوب اجراء نموده اند آن ها ابتدا تنگه ای درمسیر اسکندر رارابرای نبرد انتخاب وراه رابراسکندر وسپاهش بستند وبسیاری از سپاه اسکندر رااز بالای سخره ها کشتندوتنها جایی که اسکندر دستور عقب نشینی داده آنجابودیونانی ها پس ازفرارازداخل تنگه به فکرچاره ودورزدن ایرانی ها افتادند وراهی برای دورزدن یافتدآریوبرزن وسربازانش که دیدند که شمار آن ها یک دهم سپاه اسکندراست وآن ها برای جنگ می آیندمیدان نبرد رادر دربلندی ها وپرتگاه های بلند و سخت انتخاب نمودند وچون دشمن آن هارادورزد واز پشت سر به آن ها نزدیک شدجنگ راادامه دادندوذ ایرانی ها درآخرین زمان که جانی داشتند ومی دانستند دیگر زنده نمی مانندخودرا به یکی از سربازان اسکندر می رساندندبه او می چسبیدند (اورابغل می کردند) وخودرابااو از سخره به پایین می انداختندو دشمن رابباخود به پایین می انداختنده و می کشتند مفهوم سروده این است
    ای دشمن ایران بیهوده فکرنکن که می توانی ایران را بچنگ آوری خیر اگر بنا باشد ایران نباشد من تورا هم با خود به گور می برم تاهیچ کس دیگری دراین ملک نباشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *