آشنایی با دلفین ها
دُلفینها پستاندارانی دریازی از راسته آببازسانان هستند که رابطه نزدیکی با نهنگ ها و گرازماهی ها دارند. اجداد این جانوران جفتسمانی بودند که نزدیک به ۵۰ میلیون سال پیش برای پیدا کردن غذا از خشکی به دریا وارد شدند. به صورت تقریبی ۴۰ گونه دلفین وجود دارد که در ۱۷ سرده گوناگون ردهبندی شدهاند.
دلفین چیست؟
دلفینها به خانوادهی دلفینیدای تعلق دارند که شامل ارکاها و وال های رهبر نیز هستند. همهی آنها پستانداران ستاسین هستند. معمولاً به ستاسینهای کوچکتر که بینی درازی دارند دلفین گفته میشود؛ گونههای بزرگتر وال نامیده میشوند.
عادات غذایی دلفینها
هردینگ (جمع شدن) یک سبک رایج است که در آن دلفینها غذای خود را شکار میکنند. این سبک شامل یک کار جمعی به شکل پوستهی محافظ است تا دستهی ماهیانی که در مرکز میپیچند توسط دلفینها احاطه شوند. سپس نوبت هر دلفین میشود تا سریع هر چقدر ماهی که در توان دارد، قورت دهد در عین این که دلفینهای دیگر محافظ میایستند.
برخی گونهها از دم خود برای ضربه زدن به طعمهی خود و بیهوش کردن آن، استفاده میکنند و آن را تا وقتی که از شکل میافتد، مصرف میکنند.
غذا یک عامل محرک مهم برای حرکت و سفر دلفینها به مسافتهای طولانی، در نظر گرفته میشود. آنها به منطقهای مهاجرت میکنند که در آن دمای آب مناسب و غذا در دسترس است.
مواقعی هست که دلفینها نخالههای پلاستیکی و یا زبالههای انسانی دیگر را با غذا اشتباه میگیرند. اینها برای دلفینها شدیداً خطرناک هستند و آنها معمولاً بعد از خفه شدن با آنها، هلاک میشوند.
زیستگاه دلفین
دلفینها در همه آبهای آزاد جهان و اقیانوسها یافت میشوند. بیشتر آنها در آبهای گرم زندگی میکنند ولی مکان زندگی بسیاری از گروههای نهنگهای قاتل آبهای سرد و قطبی شمالگان و جنوبگان است. گونههایی از دلفین رودخانهای نیز در چند رودخانه در جهان از جمله آمازون و سند یافت میشوند. آنها تقریباً در هر نوع زیستگاه دریایی – از کرانههای کمعمق تا مناطق لجهای ژرف در اقیانوسها – بر روی زمین یافت میشوند.
نحوه زندگی و رفتار اجتماعی دلفین
دلفینها اجتماعی هستند و در گروههایی با جمعیتهای گوناگون زندگی میکنند. دلفینهای رودخانهای در گروههای کوچک ۲ تا ۱۰ تایی یافت میشوند؛ دلفینهایی که در کنار کرانهها زندگی میکنند گروههایی با ۵۰ عضو تشکیل میدهند؛ و جمعیت دستههایی از دلفینهای اقیانوسی که به دور از کرانهها زندگی میکنند گاه به صدها و یا هزاران عدد دلفین میرسد. با آنکه عضویت در گروهها انحصاری نیست و از گروههای دیگر نیز میتوانند وارد یک گروه شوند، دلفینها حس همبستگی اجتماعی قویای دارند و در کنار دیگر اعضای گروه که زخمی یا بیمار شدهاند میمانند و حتی آنها را به سطح آب میرسانند تا نفس بکشند.
این نوعدوستی منحصر به نژاد خودشان نیست و به دیگر جانوران دریایی نیز کمک میرسانند. همچنین بعضی دلفینها با حلقه زدن به دور شناگران، آنها را از حمله کوسهها در امان نگه داشتهاند و یا به کوسه ها حمله برده تا از منطقهٔ شنای آدمیان دورشان سازند.
تصور بر این است که تشکیل گروه و رفتار اجتماعی در دلفینها برآمده از نیاز آنها برای کم کردن احتمال شکار توسط مهاجمان باشد. از آنجا که دلفینها در هنگام نزدیک شدن مهاجم با سوت و صدا همدیگر را خبر میکنند، احتمال کشته شدن توسط کوسهها کمتر میشود. به بیان دیگر، میزان هشیاری مورد نیاز از سوی تکتک اعضای یک گروه کمتر از میزان هشیاری مورد نیاز از سوی همانها در حالت تنها و تک است. از دیگر دلایل تشکیل زندگی اجتماعی میان آنها میتوان به افزایش شانس گرفتن طعمه در صورت همکاری گروهی اشاره کرد. در مورد نهنگهای قاتل، همکاری در شکار نقش بسیار مهمی در شکلگیری دستهها و بقای آنها دارد. با کمک همدیگر، نهنگهای قاتل میتوانند به بزرگترین نهنگها حمله کنند.
برای نگه داشتن ارتباط نزدیک اعضا در گروه و دسته، دلفینها روشهای گوناگونی دارند: آنها با باله هایشان بدن دیگر اعضای گروه را نوازش میکنند. این رفتار گاه به برخوردهای شدید بدنی نیز میانجامد، اما تصور میشود که باعث کنده شدن انگل های روی بدن این جانوران نیز میگردد. دستههای نهنگ قاتل به هنگام رسیدن به هم نوعی «مراسم خوشامدگویی» اجرا میکنند. دلفینهای همجنسی که اتحاد دوستی با هم برقرار کرده باشند، گاه شانه به شانه همدیگر شنا و همزمان با هم اقدام به نفسگیری میکنند. دلفینها نسبت به هم پرخاش نیز میکنند. هرچه سن یک نر بالاتر رود زخمهای بیشتری به دلیل گاز گرفته شدن توسط دیگر دلفینها بر بدنش دیده میشود. دلفینها این خشونت را در برابر هم به همان دلیلهایی انجام میدهند که انسانها نسبت به هم؛ برتری در میان گروه و به دست آوردن مادهها. این خشونت گاهی تا به آنجا پیش میرود که دلفین بازنده در نبرد ناچار میشود گروه را ترک کند.
دلفینهای پوزه بطری نر به فرزندکشی شناخته شده هستند. آنها با کوباندن خود به فرزندان و یا گاز گرفتنشان چنین میکنند. در یک بررسی، نیمی از ۱۰ فرزندی که به ظاهر توسط پدرانشان کشته شدند، نشانههای آشکار جراحت بیرونی نداشتند، بلکه در درون بدن آسیب جدی دیده بودند. با آنکه دلیل مشخصی برای چنین رفتاری وجود ندارد، به نظر میرسد که رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از برتریجویی در گروه در آن نقش داشته باشند. دلفینها همچنین بنا به دلایلی ناشناخته گرازماهی ها را میکشند. این در حالی است که گرازماهیها رژیم غذایی دگرگون با آنچه دلفینها دارند دارا هستند و از این رو رقیب آنها به شمار نمیروند.
تغذیه دلفین
روشهای تغذیهای گوناگونی میان نژادهای دلفین وجود دارند که گاهی منحصر به یک نژاد هستند. ماهی و ماهی مرکب غذای اصلی دلفینها را تشکیل میدهند. با این حال نهنگ قاتل کوتوله و نهنگ قاتل از دیگر جانداران دریایی همچون سختپوستان نیز تغذیه میکنند. در کل، برخلاف آببازسانان بیدندان، دلفینها به همراه دیگر آببازسانان دنداندار غذای خود را فیلتر نمیکنند و یکجا میبلعند.
باور بر این است که بیشتر دلفینها از تعداد زیادی طعمه در رژیم غذاییشان بهره میگیرند. برای نمونه، در معده دلفینهای پوزهبطریای که در دامهای ماهیگیران در جنوب غربی ایالات متحده به دام افتادند، ۴۳ گونه مختلف طعمه از ۲۵ تیره گوناگون شناسایی شد. با این حال، بیشتر رژیم غذایی هر گونه دلفین را اغلب چند گونه محدود پوشش میدهد. برای نمونه، سنجاقماهی ۷۰ درصد غذای دلفینهای آبهای فلوریدا را تشکیل میدهد.
روش شکار
روش معمول در شکار دلفینها به این گونهاست که گروهی از آنها با حلقه زدن به دور ماهیها آنها را در گوشهای به شکل توپ گرد هم میآورند و سپس با حمله به این «توپ طعمه» ماهیهای سر در گم را شکار میکنند. روش دیگر شکار نیز همراه است با تعقیب ماهیها تا درون آبهای کم ژرف و در نتیجه رفتن آسانتر آنها. در کارولینای جنوبی دلفینهای پوزه بطری اقیانوس اطلس طعمه را تا گل و لای کرانه دنبال میکنند و با گیر انداختن آنها در عمق بسیار کم شکارشان میکنند.
در موارد دیگر نیز، دلفینها با پرتاب کردن ماهی به بیرون از آب توسط ضربه بالهشان به آنها، باعث گیج شدن ماهی و شکارش میشوند. نهنگهای قاتل تنها دلفینهایی هستند که به شکار دیگر پستانداران دریایی میپردازند. آنها برای شکار شیرهای دریایی به کرانههای اقیانوس میروند. آنها همچنین در هنگام شکار به صورت گروهی عمل میکنند و به همدیگر در یافتن و گرفتن طعمه کمک میکنند. پس از گرفتن طعمه، غذا میان اعضای گروههای تقسیم میشود و شکارچی اصلی آن را به صورت اشتراکی با دیگر اعضای گروه میخورد.
خطر انقراض دلفین ها
بزرگترین تهدید برای دلفینها، فعالیت انسان است چون آنها در سکونت گاه طبیعی خود، دشمنان خیلی کمی دارند. دلفینهای رودخانهی آمازون، گانگ و یانگ تسه گونههایی هستند که به خاطر مداخلهی انسان، به طور بحرانی در معرض خطر انقراض هستند.
خواب دلفین
الگوی خواب و بیدارشدن در دلفینها بسیار با انسانها و بیشتر دیگر پستاندارانی که روی خشکی زندگی میکنند فرق دارد و چنین الگویی نیاز به پردازش بیشتری از سوی مغز آنها دارد. در حالت کلی، دلفینها در هنگام خواب دارای یک نیمکره مغزی با فعالیت کم و آرام هستند که به آنها هوشیاری کافی برای تنفس و مراقبت در برابر مهاجمان و دیگر خطرهای احتمالی را میدهد.
در این هنگام نیمی از مغز استراحت میکند و نیمه دیگر بیدار باقی میماند. نشانههای مراحل آغازین خواب میتوانند به گونه همزمان در هر دو نیمکره مغزی پدیدار شوند. از آنجا که دلفینی که به صورت کامل به خواب برود، غرق میشود، این جانوران بر خلاف انسانها به تک تک نفسهایشان کنترل کامل دارند.
دلفینهای در اسارت خواب کاملی را تجربه میکنند که در آن هر دو چشم بسته میشوند و واکنشی در برابر نیروی کم و آهستهٔ خارجی نشان نمیدهند. در این هنگام تنفس به گونه خودکار انجام میپذیرد و یک واکنش عصبی ناخودآگاه از سوی دم باعث میشود تا سوراخ تنفسی در بالای آب قرار گیرد. دلفینهایی نیز که در پژوهشها به حالت بیهوشی برده میشوند این رفلکس دم را نشان میدهند. با آنکه چنین واکنشی در نهنگ عنبر نیز دیده شدهاست مشخص نیست که آیا دلفینهای آزاد چنین وضعیتی را تجربه میکنند یا نه. دلفین رودخانه سند دارای روش خوابی دگرگون با دیگر دلفینها است. این جانور از آنجا که در محیطی با جریانهای قوی آبی زندگی میکند که نیروی ناشی از آنها میتواند خطرساز باشد، باید همواره در حال شنا باشد تا آسیبی نبیند. از این رو این دلفین در فاصلههای زمانی کوتاه که از ۴ تا ۶۰ ثانیه طول میکشند چرت میزند.
کاربرد دلفین ها
دلفینها از گذشته تاکنون توسط انسانها برای منظورهای گسترده به کار گرفته میشدند. کمک به انسانها در شکار ماهی از جمله قدیمیترین نمونههای همکاری میان انسانها و دلفین بوده است.آنها اما گاه توسط انسان کشته میشوند تا از گوشتشان برای تغذیه استفاده شود.
گوشت دلفین در ژاپن و پرو هواداران خود را دارد. در ژاپن، گوشت دلفین به عنوان گوشت نهنگ به فروش میرسد. این گوشت با میسو، هویج، و کوننیاکو پخته میشود و استیک آن با سس سویا نیز طرفداران خود را دارد. از آنجا که دلفینها در بالای هرم غذایی هستند، میزان جیوه بدنشان بسیار بالا است و خوردن گوشتشان توسط انسان میتواند آن میزان جیوه را به آدمی منتقل کند. دانشمندان بر این باورند که گوشت دلفین در صورت مصرف شدن توسط مادران باردار میتواند خطرآفرین باشد.
کمک گرفتن از دلفینها در رواندرمانی و کمک به بیماران کم توان جسمی نیز در سالهای گذشته رونق چشم گیری داشتهاست. پژوهشی در سال ۲۰۰۵ میلادی نشان میدهد که دلفینها دستیاران مناسبی برای پزشکان در درمان افسردگیهای ملایم تا پیشرفته هستند. با این حال نتایج این بررسی از جهاتی چند زیر انتقاد رفت؛ از جمله آنکه مشخص نشد که آیا دلفینها در کمکرسانی به بیماران روحی موفقتر از جانوران خانگی مانند سگ و گربه هستند یا نه.
بررسیهای بیشتر از سوی دیگر دانشمندان در این باره نشان داد که در انجام آزمایش نامبرده خطاهای روشی مهمی به وقوع پیوسته بودند و نمیتوان «درمان با کمک دلفینها» را درمانی قانونی با توانایی درمانی بیشتر از بهبود خلق و خوی زودگذر در نظر گرفت. به دلیل تأثیرات اندک درمانی، هزینههای بالای این روش، و زیرفشار گذاشته شدن دلفینها برای بازی و جابجا کردن بیماران در آب عدهای از پژوهشگران بر این باورند که درمان با کمک دلفین تنها نوعی بازی «باخت-باخت» برای جانور و بیمار است.
تعدادی از ارگانهای نظامی دلفینها را برای اهداف گوناگون از جمله یافتن معدنچیان و نجات آنان و یا انسانهای مدفونشده و در دامافتاده، به کار میگیرند. بسیاری از ارتشهای جهان نیز از دلفینها برای منظورهای گوناگون از جمله نجات جان انسانهای گمشده یا در معرض خطر و کشف مینهای دریایی بهره گرفتهاند.
در طی جنگ ویتنام گزارشهایی دربارهٔ بهرهگیری ارتش آمریکا از دلفینهای آموزش داده شده برای کشتن غواصان ویتنامی جنجال بر پا کرد. نیروی دریایی آمریکا در آن هنگام هر گونه آموزش دلفینها برای نبرد را رد کرد. با این حال امروزه این جانوران برای هدفهای گوناگون توسط ارتش آمریکا آموزش داده میشوند. گمان بر این است که ارتش شوروی برنامه آموزش پستانداران دریایی خود را در دهه ۱۹۹۰ تعطیل کرد. در سال ۲۰۰۰ خبرگزاریها خبر از فروش دلفینهای آموزش داده شده به منظور قتل متعلق به شوروی به ایران دادند.
پیشنهادی: کوسه ها را بهتر بشناسیم!