زندگینامه ابوعلی بلعمی + تاریخ بلعمی
ابوعلی محمد بن محمد بن عبدالله البلعمی وزیر سرشناس عبدالملک بن نوح و منصور بن نوح سامانی در سده ۴ هجری بود. پدر او ابوالفضل بلعمی نیز پیش از وی وزیر دیگر فرمانروایان سامانی بود. درگذشت او را در سال ۳۶۳ قمری/۳۵۳ خورشیدی نوشتهاند.
خلاصه زندگی ابوعلی بلعمی
ابوعلی بلعمی (متوفی حدود ۳۸۳)، مورخ و ادیب ایرانی است که وزارت عبدالملک بن نوح و منصور بن نوح از پادشاهان سامانی را بر عهده داشت و به دستور منصور بن نوح «تاریخ طبرى» را از عربى به فارسى ترجمه كرد. بلعمى در این ترجمه بسیارى از موارد «تاریخ طبرى» را تلخیص كرده و در موارد بسیاری از منابع دیگری استفاده كرد به گونه ای که كتاب او حكم تألیف جدیدى را پیدا كرده است.
ولادت ابوعلی بلعمی
محمد بن محمد بن عبیدالله التمیمی البلعمی معروف به ابوعلی بلعمی در بخارا تولد یافت. در ارتباط با دوران كودكی و ایام ابتدایی زندگی اش اطلاع چندانی در دست نیست. وی فرزند بلعمی بزرگ، ابوالفضل محمد بن عبیدالله بلعمی (م ۳۲۹) است. که از وزیران سامانیان است
علت شهرت او به بلعمى به خاطر انتساب او و نیاكان وى به بلعمان از قراء مرو بود.
دوران وزارت ابوعلی بلعمی
ابوعلی نخستین بار در ۳۴۹ هجری به جای ابومنصور یوسف بن اسحاق به وزارت عبدالملک بن نوح رسید. برکناری ابومنصور و سپرده شدن وزارت به ابوعلی با پشتیبانی آلپ تَکین (متوفی حدود ۳۵۹) که فرمانده خراسان بود صورت گرفت و همین کار اتحاد و دوستی بیشتری بین ابوعلی و آلپ تکین برقرار کرد، و او حامی ابوعلی شد و این دو بر آن شدند که هیچ کاری بی رایزنی یکدیگر انجام ندهند.
ابوعلی پس از عبدالملک بن نوح وزیر منصور بن نوح سامانی شد اما مدت وزارت او در دربار منصور روشن نیست. و در این دوره وزارت، گاه از آنِ ابوعلی و زمانی در دست ابوجعفر عتبی بوده است.
ابوعلی بلعمی و ترجمه تاریخ طبری
ابوعلی بلعمی همانند پدرش در نشر زبان فارسی تاثیر بسیار گذاشت و با ادیبان آن دوره از جمله ابوبكر خوارزمی (م۳۸۳ یا ۳۹۰) دوستی و مكاتبه داشت. یكی از كارهای باارزش و ماندگار ابوعلی بلعمی، ترجمه و تلخیص تاریخ الرسل والملوك یا تاریخ طبری به دستور منصور بن نوح سامانی بود. او این کار را در سال ۳۵۲ انجام داد كه هنوز نیم قرن از وفات طبری نگذشته بود.
این ترجمه كه شامل تمام تاریخ طبری است، ترجمه صرف و بدون تغییر این كتاب نیست. تفاوت كار بلعمی با طبری در این است كه بلعمی نام روات و اسناد را حذف كرده و از ذكر روایات مختلف در یك مورد كه در اصل عربی ذكر شده، پرهیز کرده است.
او از اختلاف روایت های بر یك روایت كه در نزد مولف یا مترجم مرجح به نظر رسیده، اكتفا جسته است و هر جا روایتی ناقص یافته آن را از مآخذ دیگر و در متن كتاب نقل كرده است و اشاره نموده كه محمد بن جریر طبری این روایت را نیاورده است.
سید ابوالقاسم فروزانی می نویسد:
«از آنجا كه ترجمه ای كه بلعمی از كتاب تاریخ الرسل والملوك به عمل آورده با حذف اسناد طولانی و نیز روایات متعدد در باب حادثه واحد همراه بوده و نیز در بعضی موارد به خصوص در مورد تاریخ باستانی ایران نكته هایی در بردارد كه در اصل كتاب تاریخ طبری نیست، می توان این ترجمه را كه به تاریخ بلعمی معروف است كتاب تاریخ مستقلی به شمار آورد و قدیمیترین تاریخ عمومی فارسی دانست.
اثر بلعمی علاوه بر اضافاتی كه درباره پیدایش جهان و عقاید ایرانیان در باب آغاز آفرینش آدم علیه السلام و… دارد، حوادث را تا سال ۳۵۵ هجری ذكر كرده است در حالی كه در تاریخ طبری حوادث تنها تا سال ۳۰۲ آمده است بنابراین این بخش، پیوستی بر تاریخ طبری محسوب میشود.
ترجمه تاریخ طبری كه برخی نام آن را «تاریخنامه طبری» خواندهاند، ماخذ و مرجع بسیاری از ترجمه های دیگر؛ مانند ترجمه تركی شده است. زیرا به واسطه اطناب و تفصیل تاریخ طبری و زیادی حجم آن و اختصار و شیوایی ترجمه بلعمی مورد توجه قرار گرفته است.
برخی معتقدند ترجمه تاریخ طبری توسط ابوعلی بلعمی شخصا صورت نگرفته، بلکه این ترجمه توسط دبیران وی انجام گرفته است.
محمد روشن مصحح تاریخ نامه طبری می نویسد: «ابوعلی بلعمی از پایه و مایه دانش، بهره چندانی نداشته و در این كار واسطهای بیش نبوده و ترجمه ناب این اثر توسط دبیران و منشیان دانشمند و گمنام دیوان سامانیان انجام شده است.». اما برخی معتقدند برای این ادعا دلیل كافی در دست نیست.
در ارتباط با نام این كتاب نیز باید گفت برخی نام تاریخ بلعمی را برای این اثر مورد استفاده قرار میدهند. اما برخی نام «ترجمه تاریخ طبری» و یا «تاریخنامه طبری» را درست میدانند. مصحح این اثر در مقدمه آن، ذكر عنوان «تاریخ بلعمی» را برای این كتاب نادرست شمرده است. ایشان آورده است: «سپاس خدای را كه تاریخنامه طبری كه به نادرست در پاره ای از نگاشته های پارسی «تاریخ بلعمی» خوانده شده است… به انجام رسید».
وفات ابوعلی بلعمی
تاریخ مرگ بلعمی چندان روشن نیست . گردیزی در کتاب زين الاخبار آن را در ۳۶۳ ضبط کرده است که ظاهراً درست نیست ، چون عتبی در تاریخ یمینی ذیل رویدادهای ۳۸۳ از ابوعلی یاد کرده است. بنابراین، مرگ بلعمی باید در این سال یا پس از آن روی داده باشد.
تاریخ بلعمی
تاریخ بلعمی ترجمهای است که ابوعلی محمد بن محمد بلعمی از کتاب تاریخ الرسل و الملوک یا همان تاریخ طبری مشهور نوشتهٔ محمد جریر طبری ترتیب دادهاست. تاریخ آغاز ترجمه ۳۵۲ قمری/۳۴۲ خورشیدی بودهاست. تاریخ طبری، تاریخ جهان از ابتدای آفرینش آدم تا آغاز سده چهارم هجری را به تفضیل بیان کرده است و تاریخ بلعمی، ترجمهٔ آزاد فارسی این کتاب به طور مختصر است.
با توجه به تاریخ تألیف این کتاب، میتوان آن را بعد از شاهنامه ابومنصوری، قدیمیترین نثر فارسی دری دانست.
• نثر کتاب
تاریخ بلعمی از کهنترین نمونههای نثر پارسی است که همینک موجود است. شمار واژههای تازی در آن بسیار اندک است و سبک نثر آن بسیار ساده است و از واژههای دشوار و شعری در آن استفاده نشده است. همچنین به مانند زبان پهلوی، جملههای آن کوتاه است و نمونههایی از تکرار فعل در آن به چشم میخورد. این از مشخصات بارز نثر مرسل سامانیاست که نثر بلعمی نمایندهٔ آن است و نوشتههای دوران ساسانی و بلکه سنگنبشتههای دوره هخامنشی را به یاد میآورد.
سبک نگارش این کتاب هرچند که تا اندازهای تحت تأثیر ترجمهٔ متن عربی است که خواهناخواه در طرز اسلوب فارسی تأثیرگذار بوده است. اما مترجم کوشش کرده است که به جای واژگان عربی از کلمههای فارسی بهره جوید و اسلوب فارسی را از دست ندهد. به همین خاطر این کتاب از کتابهای تاریخ بیهقی و کلیله و دمنه نصرالله منشی فارسیتر، ولی از مقدمهٔ شاهنامه ابومنصوری عربیتر است.
چنین به نظر میرسد که این کتاب در زمان خود طوری ساده و قابل فهم بوده است که حتی افراد کمسواد هم قادر به خواندن آن بودهاند. در این کتاب بسیاری از لغات کهن پارسی یافت میشود که اکنون از یاد رفتهاند، مانند ایدون (چنین)، ایدر (اینجا)، مهتر (بزرگتر)، کهتر (کوچکتر)، پرگست (هرگز، مبادا) و …
بلعمی سعی داشته است که نثری ساده و روشن را به کارگیرد و از واژههای شعری و کلمههای ناآشنا دوری کند و اگر برخی واژهها امروزه سخت و عجیب جلوه میکنند به دلیل گذشت زمان و منسوخ شدن این واژگان است.
معمولاً پادشاهان علاقه به کتابهایی با نثر ساده و روشن داشتهاند و یک دلیل سادگی نثر کتاب را همین موضوع میتوان دانست؛ چون ابوعلی بلعمی این کتاب را به دستور منصور بن نوح سامانی به فارسی برگردانده است.
• نسخههای کتاب
از کتاب تاریخ بلعمی نسخههای متعددی در کتابخانههای ایران، اروپا، ترکیه و هندوستان وجود دارد. اما در میان این نسخهها، نسخهای اصل و بدون اشکال وجود ندارد و قدیمیترین این نسخ احتمالاً متعلق به سده هفتم هجری است که دستکم سه سده با تاریخ نگارش کتاب فاصله دارد و البته در تصحیح تاریخ بلعمی به عنوان اصل و متن قرار گرفته است.
میان نسخههای موجود تاریخ بلعمی تفاوتهای بسیاری موجود است که ناشی از گذشت زمان و دستبرد ناسخان -از روی سهو و عمد- است.
• چگونگی ترجمه کتاب
ابوعلی بلعمی کتاب تاریخ طبری را به دستور منصور بن نوح سامانی به فارسی ترجمه کرده است. خود او در اینباره میگوید:
«بدانکه این تاریخنامه بزرگست گردآورده ابیجعفر محمد بن جریر یزید الطبری رحمهاللّه که ملک خراسان -ابوصالح بن نوح- فرمان داد دستور خویش را ابوعلی محمد بن محمد البلعمی را که این تاریخنامه را که از آن پسر جریر است پارسی گردان هرچه نیکوتر، چنانکه اندر وی نقصانی نباشد. پس گوید چون اندر وی نگاه کردم و بدیدم اندر وی علمهای بسیار، پس رنج بردم و جهد و ستم بر خویش نهادم و این را پارسی گردانیدم به نیروی ایزد عزوجل»
صاحب مجملالتواریخ و القصص دربارهٔ تاریخ آغاز این ترجمه میگوید: «کتاب تواریخ محمد بن جریر الطبری رحمهاللّه علیه که از تازی به پارسی کرده است ابوعلی محمد بن محمد الوزیر البلعمی به فرمان امیر منصور ابن نوح السامانی که بر زبان ابیالحسن الفایق الخاصه پیغام داد در سنهٔ اثنی و خمسین و ثلاث مائه» یعنی از سال ۳۵۲ قمری/۳۴۲ خورشیدی ترجمه این کتاب آغاز شده است.
بیشتر بخوانید: درباره زندگینامه افراد مشهورگزارش کوتاهی درباره ابوعلی بلعمی _ دانشچی
سلام لطفا آرامگاه او را بنویسید
چون تاریخ مرگ آن در تاریخ نا معلوم مانده پس آرامگاه نیز مشخص نیست.