آشنایی با معنی و مفهوم شعر به نام خداوند جان و خرد از فردوسی – ادبیات فارسی پایه نهم
در این پست، معنی و مفهوم شعر به نام خداوند جان و خرد از (کتاب فارسی نهم) را برای شما دوستان عزیز آماده کرده ایم. با دانشچی همراه باشید.
معنی شعر به نام خداوند جان و خرد
۱- به نام خداوند جان و خرد – کز این برتر اندیشه بر نگذرد
معنی: به نام خداوند آفریننده جان و اندیشه [سرودن کتاب شاهنامه را آغاز میکنم] که اندیشه و ذهن انسان به بیشتر از این نمیتواند برسد (یعنی ذهن انسان قدرت دستیابی به ذات و حقیقت خداوند را ندارد و فقط میتواند به نامهای خداوند فکر کند).
۲- خداوند نام و خداوند جای – خداوند روزی ده رهنمای
معنی: خداوندی که صاحب هر نام و هر مکانی است [اما خودش در یک نام و مکان نمیگنجد]، و خداوندی که مخلوقات را روزی میدهد و آنها را راهنمایی میکند.
۳- خداوند کیوان و گَردان سپهر – فروزندهٔ ماه و ناهید و مهر
معنی: خداوندی که صاحب ستاره کیوان (زحل) و آسمانِ گردان و روشنیبخش ماه و سیّاره زهره و خورشید است.
گردان سپهر: آسمانِ دوّار، فلک
۴- به بینندگان، آفریننده را – نبینی، مَرنجان دو بیننده را
معنی: تو نمیتوانی با دو چشمت خداوند را ببینی، پس دو چشمت را برای دیدن پروردگار آزار مده.
۵- نیابد بدو نیز، اندیشه راه – که او برتر از نام و از جایگاه
معنی: حتی اندیشه محدود انسان هم نمیتواند به ذات خداوند که از نام و مکان برتر است راه یابد و آن را درک کند.
۶- ستودن نداند کس او را چو هست – میان بندگی را ببایدت بست
معنی: هیچکس نمیتواند خداوند را آنطور که شایسته اوست، ستایش کند، پس باید بندگی و خدمت او را کرد.
میان بستن: آماده شدن، مهیّا شدن
۷- توانا بوَد هرکه دانا بوَد / زدانش، دل پیر، بُرنا بود
معنی: دانایی، توانایی به همراه دارد. هرکس علم و دانش بیاموزد، توانایی انجام کارها را هم پیدا میکند. دل انسان پیر هم با آموختن علم و دانش، جوان میشود.
برنا: جوان
پیامهای شعر
– انسان موجودی مادی است و دارای حواس مادی و محدود است
– خداوند موجودی مادی نیست
– حواس مادی انسان قدرت درک و دیدن عظمت خداوند را ندارند
– وظیفه انسان در برابر خداوند، بندگی اوست
اختصاصی _دانشچی