همه چیز درباره آداب معاشرت و روش های اصولی آن
آداب معاشرت چیست؟
کلمه آداب از جمع ادب به معنی اخلاق و رفتار پسندیده است، معاشرت به معنی گفت و شنید با هم است، آداب معاشرت به معنای کلی یعنی روش درست صحبت کردن و مجموعه ای از برخوردهای اجتماعی افراد جامعه باهمدیگر است؛ که در ادامه با نمونه هایی از آن آشنا می شوید با دانشچی همراه باشید.
نمونه هایی از اصول آداب معاشرت
• نسبت به دیگران حسن نیت داشته باشید.
• با دیگران همانطور رفتار کنید که انتظار دارید با شما رفتار کنند – حتی اگر آنها تازهوارد هستند. همهٔ ما زمانی تازهوارد بودیم…
• خواهش میکنیم، باادب باشید!
• به یاد داشته باشید که متن خام، ابهامآمیزتر و غالباً بیادبانهتر از زمانی به نظر میرسد که شخصی واژههای همان متن را به صورت شفاهی به شما بگوید. کنایه همیشه روشن نیست. متن، بدون ایما و اشارههای صورت و بدن یا لرزش تارهای صوتی تولید میشود.
• مراقب واژههایی که انتخاب میکنید باشید – شاید چیزی که منظور شماست برابر با چیزی که دیگران از متن شما استنباط میکنند نباشد و شاید چیزی که شما میخوانید معادل منظور نویسنده نباشد.
• اگر شخص دیگری با نوشتهٔ شما موافق نیست، دلایل روشنی برای درستی آن بیاورید.
• دربارهٔ واقعیتها بحث کنید، نه اشخاص.
• پرسشها را نادیده نگیرید.
• هرگاه پاسخی برای رد یک موضوع ندارید، آن را تصدیق کنید؛ اگر آن موضوع با سلیقه یا درک شما مطابقت ندارد آن را بپذیرید.
• نزاکت داشته باشید.
• هرچند رعایت ادب در زمانی که بحثها بالا گرفتهاست بسیار مشکل به نظر میرسد اما تلاش کنید در زمانهایی که دیگر ویرایشگران به اندازهٔ کافی با ادب نیستند، شما باادبتر از آنها باشید، نه بیادبتر!
• به این شکل دستکم به سوی میدان مبارزه کشیده نمیشوید.
• با اینحال بکوشید تا به شکلی غیرجانبدارانه به طرف مقابل بفهمانید که با لحن وی راحت نیستید — در غیر این صورت ممکن است آنها با خود بیندیشند که شما خنگتر از آن هستید تا باریک بینیشان را تشخیص دهید و حتی شاید به این صورت به شکلی آنها را تشویق کنید.
• در طول یک بحث جاندار ما غالباً چیزی میگوییم که بعدها آرزو میکنیم که کاش چنان واژههایی به کار نبرده بودیم.
• ببخشید و بگذرید.
• تعصبها و جانبداریهای خود را تشخیص دهید و مراقب آنها باشید.
• در زمان مقتضی دیگران را ستایش کنید. هر شخصی دوست دارد که دیگران از او تعریف کنند، به ویژه در جایی که همه بر اساس توافق کار میکنند.
• بین دیگران میانجیگری کنید.
• اگر در حال دعوا هستید، کار خود را متوقف کنید، اگر در حال میانجیگری هستید این پیشنهاد را به طرفین بدهید.
• آرام باشید.
• فهرست اشتباههای رایج را مرور کنید.
• به یاد بیاورید که شما با انسانها طرف هستید. این انسانها اشخاصی هستند که احساس دارند و به احتمال زیاد اشخاص دیگری هم در جهان هستند که آنها را دوست دارند. با دیگران محترمانه برخورد کنید.
• قاعده طلایی را به یاد بیاورید: «با دیگران همانطور رفتار کنید که میخواهید آنها با شما رفتار کنند.»
آداب معاشرت در اسلام و قرآن
هر کاری را میتوان به اشکال گوناگون انجام داد. در سخن گفتن میتوان ساده و بیآرایه سخن گفت و مطلبی را بیان کرد؛ اما میتوان آن را به آرایههای ادبی آراست، بهگونهای که گوش و دل را مینوازد و قلب را مسحور خود میسازد. آرایههای ادبی بر شیوایی و رسایی و شیرینی سخن میافزاید و تاثیر آن در شنونده بسیار افزایش مییابد. کسانی که سخندان و سخنور هستند به سبب بهرهمندی از آداب سخن گفتن، در دلها نفوذ میکنند و مشتاقان و هواداران بسیاری دارند و آنان گاه به سبب همین ادب درکلام حتی جانشان را تقدیم میدارند.
در آیات قرآنی از بلاغت و فصاحت سخن به میان آمده که بیانگر همین مفهوم ادب در کلام است. خداوند برای کلام نیک و نیکو سخن گفتن دهها ویژگی بیان میکند. از آنجایی که رسالت و پیامبری نیازمند فصاحت و بلاغت است، حضرت موسی(ع) خواهان آن میشود و به هنر هارون(ع) در این زمینه نیز اشاره کرده و همراهی او را در امر رسالت درخواست میکند. (قصص، آیه ۳۴)
پیامبر گرامی(ص) به سبب همین فصاحت در سخن گفتن و تاثیر شگرف کلامش متهم به سحر و جادو میشود؛ آن حضرت خود میفرماید که در سخن گفتن به زبان عربی چنان مهارت داشته و از فصاحت و بلاغت و آداب آن بهرهمند است که کسی را همانندش نمیتوان یافت. ایشان میفرماید: انا افصح من نطق بالضاد؛ من در تکلم به عربی و نطق ضاد فصیحترین هستم. (ر.ک: بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۰۵ و ج ۱۷، ص ۱۵۸) در حقیقت ایشان میفرماید که من در زبان عربی افصح هستم؛ زیرا این حرف منحصر به زبان عرب است و از همین جهت عرب را ناطق بالضاد خوانند که قرب مخرج این حرف با «ظاء» دشواری اداری آن را دو چندان کرده است. پس کسی که افصح به ضاد است در حقیقت در زبان عربی افصح است.
آموزههای قرآنی مصادیق نیکوترین رفتار و اعمال را بیان کرده و انسانها را به آن دعوت نموده است. اینکه پیامبر(ص) میفرماید که ایشان برای مکارم اخلاقی برانگیخته شده به این معناست که نیکوترین و برترین و پسندیدهترین رفتار اخلاقی را پیامبر(ص) دارا بوده و به آن دعوت میکند. از این رو خداوند ایشان را اسوه حسنه (احزاب، آیه ۲۱) معرفی کرده و خواهان آن شده تا از سنت و سیره پیامبر(ص) آداب زندگی را بیاموزند تا رستگار و محبوب خداوند شوند.
بهر حال، چنانکه امیرمؤمنان(ع) میفرماید: لکل امر ادب؛ هر کاری، آداب و آیینی دارد. (غررالحکم، ج۵، ص ۱۳، ح ۷۲۸۰) دانستن آداب هر کاری میتواند در زیبایی و تاثیرگذاری آن کار نقش اساسی داشته باشد و مکارم آن را جلوهگر سازد، چرا که اجرای ظرافت کاری در هر کاری که از آن به آداب آن کار تعبیر میشود، همانند نازککاری ساختمان و آرایههای آن است که چشم نواز و دلآرا میشود؛ زیرا ادب به معنای ظرافت عمل و آراستگی کار است. (المیزان فیتفسیر القرآن، ج ۶، ص ۲۵۶)
از نظر اسلام ادب، سرمایه شکوفایی عقل، زیور جان و زبان، زینت حسب و نسب و عامل رشد همه فضایل اخلاقی در انسان است. (غررالحکم، ج ۵، ص ۲۵۷؛ آثار ادب).
روایات و احادیث اسلامی بیان میکنند که تفاوت انسان با جانوران در همین ادب است. امیرمؤمنان(ع) میفرماید: ما الانسان لولا الأدب الا بهیمه مهمله؛ اگر ادب نبود، انسان چیزی جز حیوانی افسارگسیخته نبود. (همان، ص ۲۲۶، ح ۵۶) آن حضرت همچنین میفرماید: ان الناس الی صالح الأدب احوج منهم الی الفضه و الذهب؛ مردم، به ادب نیکو نیازمندتر تا به سیم و زر. (همان، ص ۲۲۲، ح ۴۳)
انسان بایستی فرصت عمر خود را به آموزش آداب اختصاص دهد و در این زمینه کوتاهی نکند. امام صادق(ع) میفرماید: ان اجلت فی عمرک یومین؛ فاجعل أحدهما لادبک لتستعین به علی یوم موتک؛ اگر دو روز از عمرت باقی مانده بود، یک روز آن را به ادب (تربیت) خود اختصاص بده تا از آن برای روز مردنت کمک بگیری. (همان، ص ۲۲۸، ح ۶۰)
آداب سخنوری
در آیات قرآنی برای سخنوری آدابی گفته شده که از جمله آنها میتوان به آغاز سخن با سلام (هود، آیه ۶۹؛ حجر، آیات ۵۱ و ۵۲؛ انعام، آیه ۵۴)، اجتناب از بدزبانی و زشتگویی (نساء، آیه ۱۴۸)، انشاءالله گفتن (کهف، آیات ۲۳ و ۲۴؛ صافات، آیه ۱۰۲)، عفت در کلام بویژه در بیان مسایل جنسی (بقره، آیات ۱۸۷ و ۱۹۷ و ۲۲۲ و ۲۳۰ و آیات دیگر)، ملاطفت (اسراء، آیات ۲۳ و ۲۴)، ترک درگوشی سخن گفتن و نجوا کردن (نساء، آیه ۱۱۴) اشاره کرد. امیرمؤمنان علی(ع) نیز میفرماید: بد زبان را ادب نیست. (غررالحکم: ج ۶، ص ۳۷۴، ح ۱۰۵۹۶)
امام زینالعابدین(ع) نیز در بیان حقوق زبان به برخی از آداب آن اشاره داشته و میفرماید: حق زبان، این است که آن را با پرهیز از ناسزاگویی، بزرگ بداری و به سخن خوب عادتش دهی و آن را به ادب واداری. (تحفالعقول، ص ۲۵۶، ح ۳) امام صادق(ع) میفرماید: در راه ، با مردم زیاد سخن مگو که در این کار، بیادبی است. (بحارالأنوار: ج ۷۶ ص ۳۰۱ ح ۱)
آداب دیدار و معاشرت اجتماعی
در آیات قرآنی به اموری اشاره شده که از آداب دیدار و معاشرت است. از جمله آنکه با دعوت بروید و سرزده نروید (نور، آیه ۲۷) و در جایی که مشخص شده بنشینید، بر اهل خانه سلام کنید (هود، آیه ۶۹)، از غذایی که آورده به مقداری بخورید (ذاریات، آیه ۲۷)، بیش از اندازه نمانید که میزبان اذیت شود. (احزاب، آیه ۵۳) امیرمؤمنان علی(ع) نیز میفرماید: گرفتگی در میان جمعی شادمان، سنگینی است و شادبودن در میان جمعی گرفته، سبک مغزی است. (شرح نهجالبلاغه لابن ابی الحدید: ج ۲۰ ص ۳۴۰ ح ۸۹۶)
امام حسن عسکری (ع) نیز میفرماید: شادی کردن در نزد غمزده، از ادب به دور است. (بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۳۷۴، ح ۲۸) ا زجمله آداب معاشرت، دادن هدیه ولو یک گل باشد. ابن شهرآشوب نقل میکند که کنیزی، با تقدیم یک دسته گل، به حسنبنعلی علیهالسلام تحیت گفت: امام (ع) به او فرمود: «به خاطر خدا تو آزادی». علت این کار او را جویا شدم، فرمود: «خدای متعال، اینگونه ما را ادب آموخته است؛ چرا که فرموده: «هرگاه به شما تحیتی گفته شد، شما به نیکوتر از آن، تحیت گویید» و از تحیت او بهتر، آزاد کردن او بود». (بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۴۳، ح۱۵)
امام صادق(ع) درباره آداب مسلمانی میفرماید: زنهار، زنهار! ای پاکمردان، آنکس را که به طاعت خدا فرمانتان میدهد، فرو مگذارید که خداوند، نعمتهایی را که به شما داده است، دیگرگون میسازد. کسی را که راه و رسم شما را دارد، از برای خدا دوست بدارید و آن را که مخالف شماست، از برای خدا دشمن بدارید. محبت و خیرخواهیتان را نثار کسی کنید که راه و رسم شما را دارد و آن را به پای کسانی که از راه و روش شما روی گردانند و بر سر آن با شما دشمنی میورزند و بدخواه شما هستند، نریزید. این ادب و راه و رسم ما، ادب خداوند است. پس به آن چنگ بزنید و آن را بفهمید و در آن بیندیشید و آن را پشت گوش نیندازید. (الکافی: ج۸ ص۱۲ ح۱)
مروت داشتن از جمله آداب معاشرتهای اجتماعی است که در روایات بسیار بر آن تأکیدو حتی برترین ادب معرفی شده است. امام علی(ع) میفرماید: برترین ادب، حفظ مروت است. (غررالحکم: ج۲ ص۳۹۶ح ۲۹۸۷) امیرمؤمنان گلایه کردن را از مصادیق بیادبی میداند و میفرماید: زیاد گله مکن که این کار، کینه میآورد و به نفرت میانجامد. زیاد گله کردن، از بیادبی است. (تحفالعقول: ص۸۴) پس وقتی پیش مردم رفتی نباید گلایه کنی و شکایت بسیار نمایی که چنین شد و چنان شد که اینگونه رفتار بیانگر بیادبی است.
آداب اقتصادی
در آموزههای قرآنی برای هر کاری آدابی بیان شده که از جمله میتوان به آداب اقتصادی اشاره کرد که باید در تعاملات اقتصادی مراعات شود. از جمله اینکه در خرید و فروش دیگران وارد نشوید، سر مال نزنید، در کمک مالی به دیگران بخل نورزید و زیادهروی نکنید که خودتان دست تنگ شوید. (اسراء، آیه۲۹) چشم به مال مردم نداشته باشید (طه، آیه ۱۳۱) با یاد و ذکر خدا خرید و فروش کنید (جمعه، آیه۱۰)، بر معامله شاهد و گواه بگیرید (بقره، آیه ۲۸۲)، مراعات حال گواه را بکنید (همان)، انصاف داشته باشید، تخفیف بدهید، آسانگیر باشید، دعا بکنید و طلب خیر نمائید، سوگند دروغ نخورید، تدلیس نکنید و عیب نزنید.
در منابع قرآنی و روایی میتوان موارد بسیاری را شناسایی کرد که به عنوان آداب و ظرافتهای کار بیان شده است. این آداب اختصاص به امور اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ندارد، بلکه حتی شامل اعمال عبادی میشود. امامان(ع) همواره تلاش داشتند که مردم را به این آداب آشنا و آنان را براساس آن پرورش دهند؛ زیرا داشتن آداب نشانه شخصیت آدمی است و مؤمن میبایست بگونهای باشد که زینت مجالس و مردمان باشد و هر کسی به او مینگرد گویی تجسم مکارم اخلاقی را در وی مییابد. از اینرو روایات بسیاری در جهت تشویق به آموزش و یادگیری آداب وارد شده و برای آداب آثار بسیاری بیان شده تا مردم به آموزش و پرورش و تربیت آداب تشویق و ترغیب شوند.
اگر بخواهیم آداب همه کارها را بیان کنیم نیازمند تدوین رساله و کتابی است، از اینرو، به همه آنها در این مقال نمیتوان پرداخت ولی میتوان گفت که آنچه در اسلام به عنوان مستحبات یا مکروهات مطرح شده در حقیقت جنبههایی از آرایههای هر کاری است که در این قالب بدان تشویق شده است. در حقیقت ظرافتهای هر کاری که به عنوان تکلیف بر مکلفان واجب شده در قالب مستحبات مورد تأکید قرار گرفته است. در توضیحالمسایل و دیگر منابع از جمله حلیهالمتقین علامه مجلسی میتوان آرایهها و آداب اعمال و رفتار را در امور شخصی و اجتماعی و نیز عبادی و غیرعبادی جستوجو و شناسایی کرد.
شعر در مورد آداب معاشرت
توفیق ادب
از ادب پر نور گشته این فلک و ز ادب معصوم و پاک آمد ملک
از خدا جوییم توفیق ادب بی ادب محروم ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش بر همه آفاق زد
مولوی
آسایش دو گیتی
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
حافظ
درست زیستن
آن چنان زی که بمیری برهی نه چنان زی که بمیری برهند
بیشتر بخوانید: همه چیز درباره صفت غرور و تکبر در انسانمنبع: آداب معاشرت – ویکی پدیا و جام جم