انفاق کردن در زندگی
انفاق چیست؟
اصطلاح اِنفاق در قرآن و کتب اسلامی به معنی بخشش مال به فقیران برای کسب رضای خداست و در نزد عارفان به منزله کمال بخشش است. یکی از وظایف مهم افراد در جامعه اسلامی، دستگیری از نیازمندان و تهیدستان است.
هر کس به اندازه امکانات و توانمندی خویش وظیفه دارد که خلاء های موجود در زندگی افراد را جبران و کمبودهای آنان را پاسخگو باشد. همانگونه که خداوند نیازمند و فقیر را با فقر و نداری امتحان میکند، ثروتمندان را نیز این گونه میآزماید.
کمک به افراد نیازمند اگر همراه با خلوص نیت و به خاطر رضای پروردگار باشد دارای تأثیرات بیشماری است. برخی از آثار آن در همین جهان مشاهده میشود و برخی از آثار آن در جهان دیگر، به عنوان پاداش های اخروی، ظاهر میگردد.
راه های انفاق کردن
كمك به دیگران راههای گوناگونی دارد كه یكی از آنها، شیوهای است كه معمولاََ همه مردم بدان عمل میكنند؛ یعنی پول نقد یا كمكهای غیر نقدی خود را به انسانهای نیازمند پرداخت میكنند كه كاری خوب و پسندیده است. ولی راههای بهتر و مؤثّرتر دیگری هم برای انجام این كار وجود دارد كه یكی از عملیترین و مفیدترین آنها، تشكیل سازمانهای مخصوص برای كمك به دیگران یا انفاق های سازمان یافته است.
در بعضی از شهرستانها چنین مؤسّساتی با سازمانی گسترده تشكیل شده است. این مؤسّسات و سازمانها از یك سو، كمكهای مردم را جمعآوری میكنند از سوی دیگر با شناسایی خانوادههای نیازمند و اطمینان از نیاز حقیقی آنان، به روشهای گوناگونی به آنان كمك میرسانند؛ مانند تهیه لوازم ارزان قیمت از سازمانها، شركتها و ادارات و عرضه آنها به نیازمندان.
بعضی از این سازمانها، امر آموزش و تحصیل فرزندان خانوادههای نیازمند را زیر نظر و رسیدگی دارند. حتی بعضی از فرزندان این خانوادهها از طریق كمكهای مالی و آموزشی این مؤسّسات به دانشگاهها راه یافته و به درجات بالای علمی رسیدهاند!
بعضی از مؤسّسات علاوه به امور مادّی، كارهای فرهنگی نیز انجام میدهند و در این راستا، كلاسهای گوناگون آموزشی برای ردههای متفاوت سنی این خانوادهها تشكیل میدهند.در جهان كنونی، مسلمانان باید به این نوع انفاقهای سازمان یافته بیشتر توجه كنند. وظایف و كارهای سازمانهای دولتی عهدهدار این امور، گر چه چشمگیر و قابل تقدیر است، ولی گستردگی كار و فراوانی نیازمندان، وجود این سازمانهای منسجم مردمی بیشتری را ضروری مینمایاند.
سازمانهای كمك به زندانیان و یا بیماران خاص، یكی دیگر از راههای كمكهای سازمان یافته در چارچوب انفاق است. توجه و ابتكار و نوآوری و افزایش بهرهوری مؤسّسات و جمعیتهای خیریه موجود، سبب می شود از كمترین امكانات، بیشترین كمكها در اختیار نیازمندان قرار گیرد.
انفاق در قرآن
در سوره بقره آیه ۲۶۲ و ۲۶۳ آمدهاست:
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس در پی آنچه انفاق کردهاند، منّت و آزاری روا نمیدارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمیشوند. گفتاری پسندیده [در برابر نیازمندان] و گذشت [از اصرار و تندیِ آنان] بهتر از صدقهای است که آزاری به دنبال آن باشد، و خداوند بینیاز بردبار است.
سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر این آیات انفاق را جزو حقالله و حقالناس میداند و بر دو دسته میشمارد: انفاق واجب مانند زکات، خمس و کفاره گناهان و انفاق مستحب مانند صدقات، بخششها و وقفها که واجب نیستند. او دلایل اصلی تاکید بر انفاق را تعدیل ثروتها، کم کردن فاصله طبقاتی و ایجاد برادری بین مسلمین میداند.
طباطبایی براساس آیات فوق شرایط زیر را برای انفاق صحیح میشمارد: انفاق باید در راه خدا، از مال پاک و بدون منت و آزار واذیت به فقیرانی که در راه خدا فقیر شدهاند باشد. همچنین بر اساس آیه ۶۷ سوره فرقان گفته شده که مومن نباید در انفاق زیادهروی کند یا بخل بورزد، بلکه باید راهی متعادل در پیش بگیرد:
و کسانیاند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی میکنند و نه تنگ میگیرند، و میان این دو [روش] حد وسط را برمیگزینند.
به گفته برخی از مفسران، انفاق کنندگان باید در انفاق خود هنگام روز یا شب، پنهان یا آشکار، جهات اخلاقی و اجتماعی را درنظر بگیرند. از آن جا که دلیلی برای اظهار انفاق به نیازمندان نیست، آن را پنهان سازند تا هم آبروی آنان حفظ شود و هم خلوص بیشتری در آن باشد و از آن جا که مصالح دیگری مانند تعظیم شعایر و تشویق دیگران در کار است و انفاق، جنبه شخصی ندارد تا هتک احترام کسی شود (مانند انفاق برای جهاد و بناهای خیر و امثال آن) و با اخلاص نیز منافات ندارد، آشکارا انفاق کند.
اثرات انفاق کردن در زندگی
هر عمل صالح و نیکویی که انسان انجام می دهد علاوه بر پاداش و اجر معنوی نزد خداوند متعال، دارای اثرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز در جامعه است. خداوند برای تمامی اعمال صالح انسان پاداش اخروی تعیین نموده است چرا که این اعمال، در جامعه و در هدف خدمت به مردم انجام گرفته و نتایج مثبت و ارزنده ای را در جامعه خواهد داشت، به همان نحو که اعمال و رذایل اخلاقی تاثیر منفی و نامناسب را در افراد دارد.
یکی از این اعمال نیکو که دارای آثار و نتایج گوناگون و قابل بررسی در اجتماع انسان هاست، انفاق و بخشش دارایی ها و اموال مادی و غیر مادی افراد جهت تامین و رفع نیاز های فقرا و محرومان جامعه است. انفاق از جمله اعمالی است که قران برای آن اثرات و نتایج شایسته ارزنده ای را ذکر نموده و انسان های توانمند را به انجام آن دعوت نموده است. انفاق دارای اثرات فراوانی در زمینه های معنوی، فردی و اجتماعی است. به برخی از این آثار توجه کنید:
۱- تزکیه و طهارت نفس
انفاق موجب پاک شدن نفس از بسیاری از رذایل اخلاقی است؛ چنانکه وجود این ویژگی برای زکات دادن، که خود گونهای از انفاق به شمار میرود، تصریح شده است: «خُذ مِن اَمولِهِم صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم و تُزَکّیهِم بِها وصَلِّ عَلَیهِم…»؛ همچنین مفسران مراد از«یَتَزَّکی» را در آیه ۱۸ سوره لیل پاک شدن انفاق کننده از گناهان و طهارت نفس او دانستهاند. دنیا دوستی، مال دوستی و بخل از جمله رذایلی است که با انفاق کردن از انسان دور میشود.
۲- آرامش روحی
پیامد دیگر انفاق، آرامش روحی انفاقگر در دنیا و آخرت است: «اَلَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم فی سَبیلِاللّهِ… لا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنون» «خوف» را نگرانی از آینده و «حزن» را ناراحتی و اندوه از گذشته معنا کردهاند. به نظر شماری از مفسران مراد از «تَثبیتـًا مِن اَنفُسِهِم» در آیه ۲۶۵ سوره بقره آرامشی است که پس از انفاق برای انفاق کننده و انفاق شونده و در پی آن برای جامعه حاصل میشود.
۳- جبران و افزایش اموال
خداوند کمبود مادی را که بر اثر انفاق در مال انفاق کننده پدید میآید، جبران میکند: «و ما اَنفَقتُم مِن شَیء فَهُوَ یُخلِفُهُ» مفسران مراد از «یُخلِفُه» را در این آیه جبران مادیِ اموال در دنیا یا ثواب و پاداش اخروی دانستهاند.
آیه ۲۷۲ سوره بقره نیز همینگونه تفسیر شده است : «و ما تُنفِقوا مِن خَیر یُوَفَّ اِلَیکُم...» خداوند افزون بر جبران سرمایه انفاق شده، گاه چند برابر آن را به انفاقگر میدهد: «مَن ذَا الَّذی یُقرِضُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا فَیُضـعِفَهُ لَهُ اَضعافـًا کَثیرَةً واللّهُ یَقبِضُ و یَبصُـطُ» مراد از«واللّهُ یَقبِضُ و یَبصُـط» این است که قبض و بسط روزی به دست خداست و او توانایی آن را دارد که در عوض آنچه از مال انفاق کننده کم میشود چند برابر آن را بدهد؛ چنانکه آیه ۲۶۸ سوره بقره نیز به این مطلب اشاره دارد.
۴- تقرب به خداوند
به تصریح آیات قرآنی ( خداوند انفاقگران را دوست دارد. انفاق موجب قرب و نزدیکی انسان به خدا میشود: «ومِنَ الاَعرابِ مَن… و یَتَّخِذُ ما یُنفِقُ قُرُبـت عِندَ اللّهِ… اَلا اِنَّها قُربَةٌ لَهُم» راد از قرب در آیه، نزدیکی در رتبه و مقام شخص به خداوند است، هرچند برخی مفسران مراد از تقرب را طلب ثواب و پاداش الهی دانستهاند.
مقام و درجه مؤمنانی که در راه خدا انفاق میکنند با دیگران برابر نیست: «لاَیَستَوِی القـعِدونَ مِنَ المُؤمِنینَ غَیرُ اُولِی الضَّرَرِ والمُجـهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ بِاَمولِهِم...» ، بلکه مقام آنان برتر است: «فَضَّلَ اللّهُ المُجـهِدینَ بِاَمولِهِم… عَلَی القـعِدینَ دَرَجَة» قرآن مؤمنانی را که همراه با اعمالی مهم چون هجرت و جهاد به انفاق کردن اقدام کنند، دارای رتبهای برتر از دیگران نزد خداوند برشمرده است: «اَلَّذینَ ءامَنوا و هاجَروا وجـهَدوا فی سَبیلِ اللّهِ بِاَمولِهِم و اَنفُسِهِم اَعظَمُ دَرَجَةً عِندَاللّه»
۵- امنیت اجتماعی
از جمله آثار خوشایند گسترش انفاق در جامعه، نقش مهم آن در گسترش امنیت و سلامت جامعه است، آنچنان که آن را از لوازم حیات اجتماعی شمردهاند. گاه این ویژگیِ انفاق را از آیه ۳۸ سوره محمد برداشت کردهاند.مفسران مراد از هلاکت را در آیه ۱۹۵ سوره بقره: «واَنفِقوا فی سَبیلِ اللّهِ ولا تُلقوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَة» غلبه دشمنان بر مسلمانان بر اثر خودداری از صرف مال در راه جهاد و به طور کلی امتناع از انفاق کردن در راه خدا دانستهاند که در نهایت به ضعف مسلمانان و گسترش ناامنی در جامعه میانجامد.
۶- رحمت و بخشش الهی
انفاق کردن در راه خدا در شمار اعمالی است که جلب رحمت خداوند و آمرزش گناهان را در پی دارد: «سَیُدخِلُهُمُ اللّهُ فی رَحمَتِه» ، «قالَ اللّه… لئِن اَقَمتُمُ الصَّلوة… و اَقرَضتُمُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا لاَکَفِّرَنَّ عَنکُم سَیِّـاتِکُم»
آیات ۱۰۲ ـ ۱۰۳ سوره توبه درباره ابولبابه و یارانش نازل شده که پس از ارتکاب گناه، توبه کرده و از خداوند عفو طلبیدند. خداوند ضمن پذیرش توبه آنان به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)فرمان داد تا برای پاک شدن آنان بخشی از اموالشان را بگیرد: «وءاخَرونَ اعتَرَفوا بِذُنوبِهِم خَلَطوا عَمَلاً صــلِحـًا وءاخَرَ سَیِّئـًا عَسَی اللّهُ اَن یَتوبَ عَلَیهِم اِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم خُذ مِن اَمولِهِم صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم وتُزَکّیهِم...» هرچند بیشتر مفسران مراد از «صدقه» را در این آیه، زکات واجب دانستهاند، با توجه به حدیثی که در شأن نزول آیه نقل شده برخی مفسران بر آناند که بخشی از این اموال زکات و بخشی دیگر کفاره بوده است.
۷- پاداش اخروی و فرجام نیک
انفاق مالی یا غیر مالی، هرچند کوچک باشد بر خداوند مخفی نیست: «و ما تَفعَلوا مِن خَیر فَاِنَّ اللّهَ بِهِ عَلیم»، «و ما اَنفَقتُم مِن نَفَقَة اَو نَذَرتُم مِن نَذر فَاِنَّ اللّهَ یَعلَمُهُ…» کمترین انفاق در پرونده اعمال انسان نوشته میشود: «ولا یُنفِقونَ نَفَقَةً صَغیرَةً ولا کَبیرَةً ولا یَقطَعونَ وادِیـًا اِلاّ کُتِبَ لَهُم» تا وی را بهتر از آنچه انفاق کرده، پاداش دهد: «لِیَجزِیَهُمُ اللّهُ اَحسَنَ ما کانوا یَعمَلون»
در آیات متعددی از قرآن کریم به پاداش اخروی انفاق تصریح شده؛ از جمله با تعابیری چون: «اجراً عظیماً» ، «اجر کبیر» ، «اجر کریم» «رزق کریم» ؛ همچنین در آیه ۲۶۱ سوره بقره انفاقکنندگان اموال در راه خدا را مانند بذری دانسته که ۷ خوشه برویاند و در هر خوشه ۱۰۰ دانه باشد: «مَثَلُ الَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم فی سَبیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّة اَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنـبُلَة مِائَةُ حَبَّة…» مفسران از این آیه چنین استفاده کردهاند که پاداش اخروی انفاق (یا خصوص انفاق برای جهاد، به نظر برخی مفسران) ۷۰۰ برابر کار خیر یا حتّی بیش از آن است: «واللّهُ یُضـعِفُ لِمَن یَشاءُ»
انفاقگران در آخرت از بهشت و نعمتهای بهشتی بهرهمند خواهند شد: «جَنّـتٌ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ خــلِدینَ فیها…»؛ همچنین در برخی آیات با تعابیری دیگر به پاداش خروی اشاره شده است؛ مانند: آیه۲۲ سوره رعد: «لَهُم عُقبَیالدّار»
پیشنهادی: همه چیز در مورد زکات، انواع و مقدار آن