جواب به سوالات و فعالیت درس اول نگارش ششم ( پاسخ ها به صورت گام به گام )
پاسخگویی به سوالات درس اول کتاب نگارش ششم معرفت آفریدگار صفحات ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴ با دانشچی همراه باشید.
جواب سوالات نگارش ششم درس اول معرفت آفریدگار ( پاسخ گام به گام )
املا و دانش زبانی درس اول
۱- با توجه به متن درس، کلمههای مرتبط با هر واژه را بنویسید.
آفریدگار: 📗 پاسخ: خداوند، پروردگار، کردگار، خالق
بهار: 📗 پاسخ: شکوفه، سرسبزی، جوانه، نسیم
۲- با توجه به متن درس، جاهای خالی را با واژههای مناسب کامل کنید. (پاسخ ها با رنگ سبز)
– اندیشه کردن در کار خالق و مخلوق موجب روشنایی دل میگردد.
– باد بهاری از طرف مرغزار وزیدن گرفت.
– هر برگی از درختان نشانهای از معرفت کردگار است.
۳- نوع جملههای زیر را مشخص کنید.
جمله | نشانهی نگارشی | نوع جمله |
زیر درخت را نگاه کن | . | امری |
برای سربلندی میهن عزیزمان چه کارهایی باید انجام دهیم | ؟ | پرسشی |
امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد | . | خبری |
خدایا تو معرکهای | ! | عاطفی |
نگارش درس اول
۱- با کلمات زیر، متنی مناسب در چند سطر بنویسید.
بهار، سوسن، نرگس ، لالهزار ، بید، بلبل
📗 پاسخ: من فصل بهار را دوست دارم، در این فصل ما به لالهزار و بوستان میرویم، میدویم و شادی میکنیم، به غنچههای سوسن و نرگس سلام میدهیم و چشم انتظار شکفته شدن آنها هستیم، به درخت بید مجنون تکیه میدهیم، با شاخههای آویزان آن دست میدهیم و با بلبلها آواز میخوانیم.
۲- داستان زیر را تا یک بند، ادامه دهید.
امروز شاخهی دیگری از درخت توت شکست و بر زمین افتاد. درخت توت، آهی کشید و به درخت بید در آن سوی باغ، که کودکان، کاری به کارش نداشتند، خیره شد … 📗 پاسخ: و پیش خود گفت، ای کاش من هم مثل بید میوهای نداشتم تا کودکان بدنم را زخمی نمیکردند. درخت بید صدای او را شنید. به درخت توت نگاهی کرد و گفت، خوشحال باش از اینکه میوهای داری تا کودکان شادیکنان با تو بازی کنند، از شاخههایت بالا بروند و از میوههایت نوش جان کنند. من همیشه تنها هستم و هیچ کودکی با من بازی نمیکند، من عاشق صدای خنده کودکان هستم. وقتی آنها به سمت تو میآیند، میگویم: ای کاش من هم میوهای داشتم تا به بهانه آن کودکان کنار من میآمدند.
کارگاه نویسندگی
۱- بهـار و زیباییهای آن را با کلامی زیبا توصیف کنید. در متن خود از یک یا دو بیت شـعر که در مورد فصل بهار سروده شده است، استفاده کنید.
📗 پاسخ: بهار فصل شکوفههای رنگارنگ، فصل طراوت و شادابی، فصل خنده گل و درخت، آغازی دوباره برای زمین است. در این فصل با وزیدن باد بهاری درختان نفسی تازه میکنند و با برگهای خود را به رقص درمیآورند. شکوفهها چشم میدوزند به قطرههای نوازشگر باران و گرمای لذتبخش خورشید، تا جانی دوباره بگیرند و میوههای خود را ارزانی باغبان کنند. هرسال سفره میچینیم، خانهتکانی میکنیم و خود را آماده رسیدن فصل بهار میکنیم. عطر دلانگیز شکوفههای گیلاس، صدای شرشر باران و نقاشی خدا روی زمین، جان دوبارهای به ما میبخشد. کافیست چشم باز کنیم و نگاهی به اطراف بیاندازیم و نفسی بکشیم:
شیشه عطر بهار، لب دیوار شکست/ همه جا پر شده از بوی خدا / همهجا آیت اوست / دیدنش آسان است / سخت آن است نبینی او را
۲- با نثر ساده و روان زیباییهای محل زندگی خود را در یک بند معرفی کنید.
📗 پاسخ: خانه ما در یک آپارتمان است، در محلی زیبا و آرام با همسایههای مهربان. هرروز صبح با صدای آواز گنجشکها از خواب برمیخیزم و روزها به صدای زاغها که لابهلای درختان نشستهاند، گوش میسپارم. مرد میوهفروش قبل از طلوع آفتاب، میوههای خود را میچیند، رنگهای زیبای میوهها هر عابری را به هوس میاندازد، قرمز، سبز، نارنجی… رنگهای زندهای که توجه رهگذران را جلب میکند. محله ما با صدای بازی و شادی کودکان هرروز زیباتر میشود.
۳- ضرب المثل «شکر نعمت، نعمتت افزون کند» را در یک بند توضیح دهید.
📗 پاسخ: یعنی وقتی ما نعمتی داریم، خوب است که آن را ببینیم و از خدا بابت داشتن آن تشکر کنیم. اگر ما همیشه شکرگزار نعمتهایی که داریم، باشیم، خدا به ما نعمتهای بیشتری میدهد.
جواب درسهای بعدی نگارش ششم دانلود PDF کتاب نگارش ششم
اختصاصی_دانشچی
عالیه واقعا خسته نباشید♡♡♡