مختصر درباره زندگی نامه کمالالدین علی محتشم کاشانی – آثار و گزیده از اشعار ایشان
کمالالدین علی محتشم کاشانی در سال ۹۰۵ قمری در کاشان دیده به جهان گشود. این شاعر پارسی گوی مشهور ایرانی در دوره صفویان و در زمان پادشاهی شاه طهماسب یکم صفوی میزیست. همچنین وی لقب شمس الشعرای کاشانی را داشت.
او از مهمترین شاعران مرثیهسرای شیعه است. ترکیببند «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» که معروفترین مرثیه برای شهدای واقعه کربلا در ادبیات فارسی است از آثار او میباشد.
از مکتب وقوع که سبکی از شعر فارسی است پیروی میکرد. از ویژگیهای این سبک میتوان به سادگی، پرهیز از صنایع بدیعی و اغراقهای شاعرانه، کاربرد اصطلاحات و زبان عامیانه و بیان صریح و بیپیرایهی وقایعی که بین عاشق و معشوق میگذرد اشاره نمود.
زندگی نامه محتشم کاشانی
محتشم کاشانی بیشتر دوران زندگی خود را در شهر کاشان گذراند و شغل اصلی وی شعر بافی (یکی از صنایع دستی ایران است) و بزازی بود. او در نوجوانی به مطالعه علوم دینی و ادبی معمول زمان خود پرداخت و اشعار شعرای قدیمی ایران را به دقت مورد بررسی قرارداد.
وی در جوانی به دربار شاه طهماسب صفوی راه یافت و به مناسبت قصیده و غزلهای زیبایش مورد لطف شاه قرار گرفت؛ محتشم پس از مدتی در زمره شعرای معروف عصر خود جای گرفت ولی نظر به معتقدات دینی خود و احساسات شیعی دربار شاهان صفوی که در صدد تقویت این مذهب (در مقابل مذاهب اهل سنت) بودند به سرایش اشعار مذهبی و مصائب اهل بیت که در نوع خود تازه و بی بدیل بود پرداخت.
او پس از چندی به یکی از بزرگترین شعرای ایران در سبک اشعار مذهبی و مصائب امامان شیعه بدل گشت و اشعارش در سرتاسر ایران معروفیت خاصی یافت، بهطوریکه میتوان وی را معروفترین شاعر مرثیه گوی ایران دانست که برای اولین بار سبک جدیدی درسرودن اشعار مذهبی به وجود آورد. اولین اشعار مذهبی محتشم در سوگ غم مرگ برادرش بود که ابیات زیبائی در غم هجر او سرود و پس از آن به سرایش مرثیههایی در واقعه کربلا، عاشورای حسینی و مصیبت نامههای مختلف پرداخت.
او فنون شاعری را از صدقی استرآبادی فرا گرفت و خود شاگردانی مانند تقیالدین محمد حسینی صاحب «خلاصهالشعار»، صرفی ساوجی، وحشتی جوشقانی و حسرتی کاشانی را پرورش داد.
محتشم کاشانی در ربیعالاول ۹۹۶ در کاشان درگذشت و آرامگاه وی نیز در همین شهر واقع است.
آثار کاشانی
پس از مرگ او، اشعارش توسط یکی از شاگردان محتشم در هفت کتاب جمعآوری شد. این اشعار شامل غزلیات، قصاید، قطعه، رباعیات، مثنویات، و ترکیببندهای وی میباشد.
آثار منظوم
- صبائیه (کودکی شاعر)
- شبائیه (دوره جوانی شاعر)
- شیبیه (دوره پیری شاعر)
- معمیات
- ماده تاریخ ها
آثار منثور
- جلالیه
- نقل عشاق
گزیده زیباترین اشعار محتشم کاشانی
باز ای دل شورانگیز رو سوی کسی داری
چشم از همه پوشیده بر روی کسی داری
ای آتش دل با آن کز دست تو میسوزم
چون از تو کنم شکوه تو خوی کسی داری
هر گل که به باغ آید میبویم و میگویم
در پای تو میرم من تو بوی کسی داری
ای دل ز سجود تو محراب به تنگ آید
ورنه نظر رگویا ابروی کسی داری
بگسل ز من ای عاقل ورنه نفسی دیگر
زنجیر جنون بر پا از موی کسی داری
ای محتشم ار دهرت همسایه مجنون کرد
خوش باش که جا در عشق پهلوی کسی داری
این منم کز عصمت دل در دلت جا کردهام
این منم کز عشق پاک این رتبه پیدا کردهام
این منم کز پاکبازی چشم هجران دیده را
قابل نظاره آن روی زیبا کردهام
این منم کز عین قدرت دیده اغیار را
بینصیب از توتیای خاک آن پا کردهام
این منم کز صیقل آئینه صدق و صفا
در رخت آثار مهر خود هویدا کردهام
این منم کز رازداری گوش حرف اندوز را
مخزن اسرار آن لعل شکرخا کردهام
این منم کز پرسشت با صحت و عمر ابد
ناز بر خضر و تغافل بر مسیحا کردهام
این منم کاندر حضور مدعی چون محتشم
هرچه طبعم کرده خواهش بیمحابا کردهام
قسمت آغازین ترکیب بند معروف او
باز این چه شورش است؟ که در خلق عالم است
باز این چه نوحه وچه عزا وچه ماتم است؟
باز این چه رستخیز عظیم است؟ کز زمین
بی نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا؟ کزو
کار جهان وخلق جهان جمله درهم است
گویا، طلوع میکند از مغرب آفتاب
کآشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست
این رستخیز عام، که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن وملک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا، عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین
پرورده کنار رسول خدا، حسین