همه چیز درباره زندگی امام محمد غزالی
زندگینامه امام محمد غزالی
ابی حامد محمد بن محمد الغزالی الشافعی ، ملقب به حجتالاسلام زین الدین الطوسی و امام محمد غزالی، فیلسوف، متکلم و فقیه ایرانی و یکی از بزرگترین مردان تصوف قرن پنجم هجری است. در ادامه با زندگی ایشان آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.
امام محمد غزالی (ابوحامد) به سال ۴۵۰ هجری قمری در توس از اعمال خراسان دیده به جهان گشود. در دوران کودکی در زادگاهش تعلیمات خود را فرا گرفت. پدرش از رشتن پشم، گذران زندگی میکرد. آنچه میرشت در دکانی در بازار پشم فروشان میفروخت و بدین سبب او را غزالی میگفتند.
پدر محمد غزالی اهل ورع و تقوی بود و غالباً در مجالس فقیهان حضور مییافت. دو پسر داشت: محمد و احمد. این دو هنوز خردسال بودند که او از دنیا رفت. طبق وصیت وی، پسرانش را به یکی از دوستانش که ابوحامد احمد بن محمد الراذکانی نام داشت و صوفی مسلک بود سپردند.
آن مرد نیز به وصیت عمل کرد تا آنگاه که میراث پدر به پایان رسید. روزی به آنها گفت: «هر چه از پدر برای شما مانده در وجه شما بهکار بردم. من مردی فقیر هستم و از دارایی بینصیب. اکنون باید برای تحصیل فقه به مدرسهای بروید تا با آنچه به عنوان ماهیانه میگیرید، نانی بدست آورید که مرا سخت کیسه تهی است».
محمد و برادرش احمد ناگزیر به یکی از مدارس طلاب در نیشابور رفتند و به تحصیل ادامه دادند. ابوحامد محمد غزالی بیاندازه باهوش و تندذهن بود. علوم دینی و ادبی را نزد احمد الراذکانی فراگرفت و سپس مدتی در یکی از مدارس طوس به تحصیل پرداخت. آنگاه به گرگان نزد ابونصر اسماعیل رفت. بعد از مدتی دوباره به زادگاه خود، طوس برگشت و مدت سه سال در طوس به مطالعه و تکرار دروس پرداخت.
دیدگاههای امام محمد غزالی
• فلسفه
غزالی از آن دسته افرادی بود که به دوری مسلمانان از خردگرایی و نفی فلسفه تأثیر زیادی گذاشت. وی بهرغم اینکه ماهیت فلسفه را دچار مشکل نمیدانست. اما پرداخت به آن را مایهٔ ضعف ایمان مسلمانان دانست.
کتاب مشهور تهافت الفلاسفهکه شاید مهمترین نقد و رد آرای ارسطویی مشربان در تاریخ فلسفه باشد را غزالی به شیوهای فلسفی و نقادانه نگاشت. غزالی در این کتاب چهارده مسئله را بر فلاسفه مورد ایراد قرار دادهاست و به عقیده خود تناقضگوییهای فلاسفه را آشکار کردهاست.
غزالی که در بیشتر مباحث مذاق عرفان و تصوف دارد و در کمترین آنها مذاق کلامی دارد، از جمله ابوعلی سینا را به سبب چند مسئله که یکی از آنها مسئله بیآغاز بودن جهان هستی است تکفیر میکند. ابن رشد اندلسی به غزالی پاسخ گفتهاست و نام کتاب خویش را «تهافت التهافت» گذاشتهاست.
اسلوب و شیوه منطقیای که غزالی در نگارش تهافت الفلاسفه بهکار برد امروز فلسفه نقادی نامیده میشود. ایرادهایی که غزالی بر مشائیان وارد نمودهاست، ذاتاً فلسفی هستند و بعدها در فلسفه مغرب زمین همگی از سوی فیلسوفان بزرگی چون دکارت، هیوم و کانت به شرح و تفصیل بسیار طرح شدهاند.
نفی علیت، اعتباری بودن اخلاق، حمله به استقراء، عدم اعتماد به یافتههای حسی، حجیت عقل و… که غزالی در این کتاب آنها را به شیوهای منطقی و عقلی طرح نموده، همگی مسائلی فلسفی بهشمار میآیند که در سدههای نو، خود مایه و انگیزه پدیدآمدن مکتبهای جدید فلسفی شدهاند.
• اختلاف میان فلاسفه و متکلمان
غزالی در کتاب معروف تهافت الفلاسفة اختلافات موجود میان فیلسوفان و متکلمان را سه نوع میداند:
اختلاف لفظی: مانند اختلاف بر سر صانع یا جوهر نامیدن خداوند عالم؛
اختلاف در اموری که به اصل و اساس دیانت بازنمیگردد: مانند تفسیری که از کسوف دارند؛
اختلاف دربارهٔ مسائل اساسی و اصلی دین: این قسم از اختلافات مربوط است به یکی از اصول دین، مانند اعتقاد به حدوث عالم و صفات صانع و حشر اجساد و آبدان که همه اینها مورد انکار فیلسوفان است.
• حدوث عالم
غزالی مانند بسیاری از متکلمان معتقد به حدوث عالم میباشد و انکار حدوث عالم را نه فقط به معنای محروم شدن از استدلال بر وجود خدا، بلکه حتی به معنای انکار وجود خداوند میداند؛ زیرا قدم بودن عالم به معنای بینیازی آن از صانع است و از این روی، جمع بین اعتقاد به قدم عالم و اذعان به وجد خداوند را که در میان فیسوفان دیده میشود نیرنگ و دورویی بهشمار میآورد.
• علت رویکرد غزالی به منطق
کسانی که با فلسفه و روش فلسفی مخالف بودهاند، مخالف منطق نیز بودهاند؛ اما شاید تنها غزالی است که از این حکم مستثناست و این استثنا سبب میشود به جد این پرسش به میان آید که چرا غزالی به منطق روی خوش نشان دادهاست و چرا به گونه ای منطق را ستوده که گویا آن را نشئت گرفته از وحی الهی میداند.
از نظر برخی، آنچه باعث روی آوردن غزالی به منطق شدهاست و موجب گشته تا وی برای آن اعتبار و اهمیت زیادی قائل شود این است که او با متفکران اسماعیلیه به مبارزه علمی برخاسته بود و میکوشید مسئله امامت را از درجه اعتبار ساقط کند و در اعتقاد راسخ اسماعیلیان به امامت خدشه وارد سازد.
او برای این کار حربه ای لازم داشت که در علوم نقلی به دست نمیآمد و از این روی، منطق را بهترین ابزاری برای مبارزه و مناظره با متفکران اسماعیلی دید تا با سبک و اسلوب برهانی در عقاید آنان خدشه وارد آورد.
آثار امام محمد غزالی
غزالی آثار زیادی از خود به جای گذاشته است که عبارتند از:
♦ نصیحة الملوک
♦ فضایل الانام
♦ فارسنامه
♦ کیمیای سعادت
♦ احیاء علوم الدین
♦ تهافت الفلاسفه
♦ الوجیر فی فروع الفقه
♦ المستصفی
در گذشت امام محمد غزالی
سرانجام، پس از حدود نیم قرن زندگی، روز دوشنبه، جمادی الاخره سال ۵۰۵ هـ در اقامتگاهش شهر توس (طوس) دار فانی را وداع گفت. منقول است در زمان مرگ بر بالای سرش کاغذی یافتند که در آن توصیه کرده بود یاران بر مرگ او جزع نکنند و جسم وی را تنها بهمنزله جامه یا خانهای تلقی کنند که یکچند در آن بهسر برده و بعد ترکش کردهاست.
بیشتر بخوانید: درباره زندگی نامه امیرخسرو دهلوی