خانه » پایه هشتم » پاسخ سوالات درس هشتم نگارش هشتم دگرگونه ببینیم و گونه‌گون بنویسیم

پاسخ سوالات درس هشتم نگارش هشتم دگرگونه ببینیم و گونه‌گون بنویسیم

جواب به سوالات و فعالیت درس هشتم نگارش هشتم ( پاسخ ها به صورت گام به گام )

پاسخ سوالات درس هشتم نگارش هشتم دگرگونه ببینیم و گونه‌گون بنویسیم

پاسخگویی به سوالات درس هشتم کتاب نگارش هشتم دگرگونه ببینیم و گونه‌گون بنویسیم صفحات ۸۸، ۸۹، ۹۰، ۹۱، ۹۲، ۹۳، ۹۴، ۹۵، ۹۶ با دانشچی همراه باشید.

جواب سوالات نگارش هشتم درس هشتم دگرگونه ببینیم و گونه‌گون بنویسیم ( پاسخ گام به گام )

فعالیت‌های نگارشی درس هشتم

متن زیر را بخوانید و تفاوت نگاه دو شخصیت (پدر و پسر) را بنویسید.

یک بار پدر بسیار ثروتمندی پسرش را به روستایی برد تا او را با شیوه زندگی افراد آنجا آشنا سازد. آنان دو شبانه‌روز در مزرعه خانواده تهیدست و فقیری به سر بردند.

در راه برگشت، پدر از پسر پرسید: سفر چگونه بود؟

پسر گفت: عالی بود؛ پدر.

پدر گفت: زندگی مردم فقیر را دیدی؟

پسر گفت: آری، پدرعزیزم.

پدر پرسید: از آنان، چه آموختی؟

پسر گفت: ما گوسفند نداریم؛ ولی آنان چند گوسفند دارند. حوض خانه ما تا وسط باغ کشیده شده؛ اما رودخانه آنان بی‌پایان است. سراسر باغ ما را چراغ‌ها روشن می‌کنند، ولی شب‌های آنان را ستاره‌ها روشن می‌کنند. ما قطعه زمین کوچکی برای زندگی داریم، ولی کشتزار آنان بسیار گسترده است. ما تمام غذایمان را می‌خریم؛ آنان بیشتر نیازهای غذایی را خودشان پرورش می‌دهند…

با شنیدن حرف‌های فرزند، پدر سرش را به زیر انداخت و خاموش شد.

پسر افزود: پدرجان! از شما سپاسگزارم که به من نشان دادی، ما چقدر فقیریم.

📗 پاسخ: پدر، فرزندش را به این نیت به روستا برد تا با افراد تهیدست آشنا شود و با دیدن نحوه زندگی آنها به نعمت ثروتی که دارد پی ببرد و قدردان آن باشد؛ ولی وقتی پسر به روستا رفت و دید که افراد روستا از نعمت‌های خدادای بیشترین بهره را می‌برند به این نتیجه رسید که چه زندگی فقیرانه‌ای دارند. بنابراین تفاوت در نگاه افراد است وگرنه پدیده‌ها برای همه یکسان هستند.

یکی از خوشه‌های نمودار زیر را انتخاب کنید و از نگاه او، متنی دربارة «تأمین اجتماعی» بنویسید.

بیمه تأمین اجتماعی: بیکار، بیمار، حادثه دیده، از کار افتاده، بازمانده، کارفرما، مزدبگیر، بازنشسته

📗 پاسخ: بیمار

زمانی که فردی در طبقه متوسط جامعه و پایین‌تر، بیمار می‌شود، علاوه بر دردی که برای بیماری خود دارد، دچار یک درد روحی به نام بی‌پولی می‌شود. این فرد دائماً برای اینکه زیر بار هزینه‌های سنگین درمان نرود، بیماری خود را انکار می‌کند و چه بسا دیر مراجعه کردن فرد به پزشک، پیامدهای جبران‌ناپذیری برای او به همراه داشته باشد.

افرادی که از بیمه تأمین اجتماعی استفاده می‌کنند، کمتر نگران این هزینه‌ها هستند. چون یا بخشی از هزینه درمان را مستقیماً بیمه به عهده می‌گیرد و بیمار پولی پرداخت نمی‌کند و یا بیمار پرداخت می‌کند و پس از طی مراحل اداری، این پول به حسابش واریز می‌شود.

به همین دلیل است که بیمه تأمین اجتماعی این روزها به یک نیاز اساسی برای افراد جامعه تبدیل شده است. در روزگاری که هزینه درمان و دارو روز به روز افزایش می‌یابد، اگر فردی بیمه نداشته باشد، ممکن است به سختی از پس هزینه‌های آن بربیاید و شاید حتی پرداخت این مبالغ برای او غیرممکن باشد.

علت اینکه می‌گویند پرداخت حق بیمه یک سرمایه‌گذاری است، نه هزینه اضافی، همین موضوع است. شما در مدت طولانی مبلغ مشخصی را به عنوان حق بیمه پرداخت می‌کنید؛ و زمانی که برای درمان به هزینه زیادی برخورد کردید، بیمه آن را پرداخت می‌کند و شما از این بابت نگرانی نخواهید داشت.

📗 پاسخ: بازنشسته

فرد بازنشسته به مدت ۳۰ سال هر ماه حق بیمه خود را پرداخت می‌کند؛ یا خودش شخصاً این پول را برای بیمه واریز می‌کند و یا فرد، کارمند یک اداره یا شرکت است و کارفرما این حق بیمه را پرداخت می‌کند.

پس از گذشت سی سال، فرد بازنشسته می‌شود و زمانی که دیگر حقوقی از طرف شرکت یا اداره دریافت نمی‌کند، تنها درآمدش حقوق بازنشستگی است که از طرف بیمه تأمین اجتماعی به او پرداخت می‌شود.

افرادی که به صورت آزاد کار می‌کنند و شخصاً حق بیمه را پرداخت نمی‌کنند، معمولاً در دوران بازنشستگی خود به مشکل مالی برخورد می‌کنند، چون بعد از بیکار شدن، هیچ درآمدی نخواهند داشت.

اکثر افرادی که برای سی سال خود را ملزم به پرداخت حق بیمه می‌کنند، افراد آینده‌نگری هستند که از نداشتن درآمد، زمانی که توانایی کار کردن ندارند، واهمه دارند. به همین علت برای حل این مشکل، خود را بیمه تأمین اجتماعی می‌کنند و هر ماه حق بیمه را به صورت مرتب پرداخت می‌کنند.

درست‌نویسی

جمله‌های زیر را ویرایش کنید:

با تلاش فراوان می‌توانستند، علوم بسیاری باندوزند.

📗 پاسخ: با تلاش فراوان می‌توانستند، علوم بسیاری بیندوزند.

هرگز، فرصت امروزت را به فردا، مافکن.

📗 پاسخ: هرگز، فرصت امروزت را به فردا، میفکن.

حکایت‌نگاری

حکایت زیر را بخوانید و بازنویسی کنید.

به روزگار انوشیروان، روزی وزیرش، بزرگمهر، نزد وی آمد. انوشیروان گفت: ای وزیر، همه چیز در عالم، تو دانی؟ بزرگمهر، خجل شد و گفت: نه، ای پادشاه. انوشیروان گفت: همه چیز، پس که داند؟ بزرگمهر گفت: همه چیز، همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده‌اند.

بازنویسی:

📗 پاسخ: در زمان حکومت انوشیروان، روزی وزیرش بزرگمهر نزد او رفت. انوشیروان از او پرسید: ای وزیر، آیا تو از هرچیزی که در این جهان اتفاق می‌افتد، باخبر هستی؟ بزرگمهر خجالت‌زده شد و پاسخ داد: نه، ای پادشاه. انوشیروان دوباره پرسید: پس چه کسی از همه امور این دنیا با خبر است؟ بزرگمهر پاسخ داد: همه چیز این عالم را شخصی به نام همگان می‌داند که هنوز از مادر زاییده نشده است.

در واقع بزرگمهر با زیرکی به پادشاه فهماند که کسی در این دنیا وجود ندارد که از همه امور عالم خبر داشته باشد، تنها خداست که از پنهان و آشکار همه امور آگاه است.

جواب درس‌های بعدی نگارش هشتم دانلود PDF کتاب نگارش هشتم
ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *