خانه » تاریخی » تحقیق در مورد تخت جمشید + معماری

تحقیق در مورد تخت جمشید + معماری

همه چیز درباره تخت جمشید ، تاریخچه و معماری آن

تحقیق در مورد تخت جمشید

آشنایی با تخت جمشید

تخت جمشید، بنای بسیار عظیمی است که طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده و می‌توان آن را نماد معماری هخامنشی به‌شمار آورد. ساخت تخت جمشید در زمان داریوش آغاز شد. در ادامه با آن بیشتر آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

در این شهر باستانی کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده‌است و به مدت حدود ۲۰۰ سال آباد بوده‌است. در نخستین روز سال نو گروه‌های زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپی‌ها یا استانداری‌ها با پیشکش‌هایی متنوع در تخت جمشید جمع می‌شدند و هدایای خود را به شاه پیشکش می‌کردند.

تخت جمشید کجاست

تخت جمشید در استان فارس روی صفحه‌ای بنا شده که بیش از صد و بیست و پنج هزار مترمربع وسعت دارد. این صفحه بر فراز صخره‌ای است که از سمت شرق پشت به کوه مهد (کوه رحمت) داده است و از شمال، جنوب و مغرب، درون جلگه‌ی مرودشت است و شکل آن را می‌توان یک چهارضلعی دانست که ابعاد تقریبی آن ۴۵۵ متر در جبهه‌ی غربی، ۳۰۰ متر در طرف شمالی، ۴۳۰ متر در سوی شرقی و ۳۹۰ متر در سمت جنوبی است. همچنین طول تخت جمشید برابر با طول آکروپولیس در آتن است، اما عرض آن چهار تا پنج برابر آکروپولیس است.

تمامی گردشگران داخلی و خارجی در سفر به شیراز از این اثر بزرگ تاریخی و مهم بازدید کرده و تورهای مختلفی به مقصد شیراز وجود دارد که بازدید از این مجموعه را در برنامه های خود قرار می‌دهند.

تاریخچه تخت جمشید

در ناحیه جنوبی ایران، استانی به نام فارس قرار دارد که در گذشته بخشی از ایالت پارس یا فارس بود. فارس قدیم یا ایالت فارس استان های فارس کنونی، بوشهر، استان هرمزگان، استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی استان یزد و شهرستان بهبهان از استان خوزستان را در بر می گرفت.

در چند هزار سال پیش اقوام بومی سرزمین مان به ویژه عیلامیان در این ایالت سکونت داشتند و آثار باقی مانده از آنها نشان می دهد که فارس در آن دوران بسیار آباد بوده است. سه هزار سال پیش از این اقوام، گروهی از مردم هند و اروپایی که ما آنها را با عنوان آریایی ها می شناسیم، از جنوب روسیه امروزی قدم به این خاک نهادند.

آنها پس از زد و خوردهای بسیار با ساکنان این سرزمین در جای جای آن سکونت یافته و خانه های خویش را برپا کردند. بیشتر این افراد چوپان، گله دار و کوچ نشین بودند و به شیوه قبیله ای زندگی می کردند.

در حدود ۱۱۰۰ قبل از میلاد، زرتشت به پا خاست و دین مزدیسنا را به مردم ارایه کرد؛ دینی که مبتنی بر توحید و باور به خدای یگانه ای به نام اهورمزدا بود. این دین نیروهای طبیعی همانند آب، باد، آتش، خاک و خورشید را برگرفته از صفات خداوند می دانست و سرچشمه بدی ها را در وجود خبیثی به نام اهریمن می پنداشت.

در آن زمان آریایی ها قبیله های بزرگی را شامل می شدند که از میان آنها می توان به پارسیان، مادها، سُکاها، بلخیان، خوارزمیان، سغدیان، هراتیان و پارتیان اشاره کرد. همه این قبایل به یک زبان فراگیر اما با لهجه های متفاوت سخن می گفتند و نام سرزمین شان را «ایریوشَیُ نِم» یا «ایریانو خشَثرُ» یعنی پادشاهی ایرانیان گذاشته بودند. البته این نام بعدها به اِئران شَتر و ایران شهر تغییر یافت که ایران کوتاه شده همین نام است.

در اواخر سده هشتم قبل از میلاد، مادها در ایران غربی گرد هم آمدند و با آشوریان غارت‌گر به جدال پرداختند. این جنگ صد سال به طول انجامید تا سرانجام آشوریان شکست خوردند و مادها دولت بزرگی را برپا کردند که ۱۲۰ سال سرپا ماند.

کوروش، پسر کمبوجیه -پادشاه پارسیان- توانست مادها را مغلوب کند و بزرگترین دولت جهانی آن زمان را به وجود آورد. پارسیان در چند نقطه از جمله در اَنشان (۴۵ کیلومتری شمال شیراز) و پاسارگاد (۱۳۵ کیلومتری شمال شرقی شیراز) و پیرامون آنها سکنی داشتند.

پایتخت آنها پاسارگاد بود ولی بعدها به همدان تغییر یافت. کوروش پس از نزدیک به ۳۰ سال فرمانروایی در جنگ با کوچ نشینان ماساگتی – از اقوام سکایی- به قتل رسید و پسرش کمبوجیه بر تخت او تکیه زد.

کمبوجیه به مصر لشکرکشی کرد و این سرزمین را به قلمرو خود افزود. او با طغیان مُغ ها روبه رو شد و در حین جنگ و جدال در گذشت. مغ ها یا مغان طایفه‌ای از مادها بودند که به اجرای امورات مذهبی اشتغال داشتند.

داریوش که از نزدیکان کوروش به شمار می آمد تاج و تخت هخامنشی را از چنگ مغ ها بیرون آورد و از ۵۲۲ تا ۴۸۶ قبل از میلاد به مدت ۳۶ سال بر ایران حکومت کرد. خشایارشا یا خشیارشا که نوه دختری کوروش بود ۲۰ سال بر ایران حکم راند و پس از او به ترتیب، اردشیر اول به مدت ۴۳ سال، داریوش دوم به مدت ۲۰ سال، اردشیر دوم ۴۴ سال، اردشیر سوم ۲۱ سال و داریوش سوم ۶ سال بر تخت شاهی تکیه زدند.

قلمرو هخامنشیان بسیار گسترده بود و از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بن غازی در لیبی امروزی و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی را شامل می شد. در این قلمرو اقوام بسیاری حضور داشتند و بر اساس آداب و رسوم خود زندگی می کردند. مشخصه ویژه این دولت در این موارد خلاصه می شد: احترام به آزادی فردی و قومی، بزرگداشت نظم و قانون، تشویق هنرها و فرهنگ بومی و ترویج بازرگانی و هنر.

در میان نویسنده ها و محققان، رومن گیرشمن (Roman Ghirshman) -باستان شناس فرانسوی- توصیف دقیق تری را از ایجاد دولت هخامنشی ارایه داده است که در اینجا به آن اشاره می کنیم:

تاریخ شاهنشاهی، که هخامنشیان بر اثر دلاوری خود به وجود آوردند، ثلث دوم هزاره اول (ق.م) را در بر می گیرد. ملل و تمدن های دیگر به حیات خود ادامه می دادند؛ اما در مجموعه‌ جهان نقش اساسی را شاهنشاهی مذکور ایفا می‌کرد و برای مورخ که موظف است حوادث را در راستای تاریخ مورد مطالعه قرار دهد، تصور ایجاد چنین دولتی در ایران آن زمان، مدیون هخامنشیان است و آنان بودند که این تصور را به حقیقت نزدیک ساختند.

دوام و استقلال این دولت، میراثی بود که ایشان برای فرزندان خود به جا گذاشتند. روش اداری هخامنشیان در داخل کشور به هیچ وجه شباهتی با روش رومیان ندارد؛ چه در امپراطوری آنان، ملل مغلوب مجبور بودند خود را به پایه فرهنگی سایرین برسانند و در اقتصاد مشترک و سهیم باشند.

این امر غالبا مستلزم آن بود تا مردمی که اصل و منشا آنان مانند سنن و استعدادهای ایشان مختلف بود، بتوانند خود را به درجات عالی تر برسانند؛ اما این مناسبات در زمان کوروش و داریوش با آنچه گفته شد، اختلاف دارد.

صرف نظر از بعضی نواحی دوردست که سطح فرهنگ مردم در آن پایین بود، پادشاهان هخامنشی در شاهنشاهی خود که وسیع ترین شاهنشاهی در تاریخ دنیاست، ترکیبی از تمدن های گوناگون به وجود آوردند، زیرا کشور آنان شامل بین‌النهرین، سوریه، مصر، آسیای صغیر، شهرها و جزایر یونانی و قسمتی از هند بود.

اگر هخامنشیان این ممالک را با سطح تمدن مخصوص خود تطبیق می دادند، سیری قهقرایی به شمار می رفت. آنان به منزله تازه‌واردان در اجتماع ملل، از پیشرفت تمدن های قدیم آگاه بودند. بنابر استقلالِ داخلی وسیعی که در زمان کوروش ایجاد شد و بنابر سیاست زیرکانه داریوش، فرهنگ‌های قدیم محفوظ ماندند و شاید هم در توسعه و ثبات مملکت موثر شدند. در نهایت اسکندر مقدونی یا اسکندر کبیر به سرزمین مان حمله ور شد و به تاراج این خاک پرداخت و به این ترتیب دفتر حکومت هخامنشی برای همیشه بسته شد.

معماری تخت جمشید

معماری تخت جمشید

معماری هخامنشیان به دست آوردهای ایرانیان هخامنشی در ساخت شهرهای (تخت جمشید، شوش، هگمتانه)، معابد برای عبادت و گردهمایی‌های اجتماعی (مانند معابد زرتشتی) و آرامگاه پادشاهان گذشته (مانند آرامگاه کوروش) اشاره دارد. از ویژگی‌های بنیادین این معماری می‌توان به ترکیب خود با عناصر مادها، آشوری، یونانی و آسیایی اشاره کرد.

شاید برجسته‌ترین ساختاری که تا امروز از این معماری باقی مانده‌است ویرانه‌های تخت جمشید باشد که توسط پادشاه هخامنشی، داریوش بزرگ برای مصارف دولتی و تشریفاتی ساخته شد و یکی از چهار پایتخت امپراتوری بود. ساخت و تکمیل تخت جمشید صد سال به طول انجامید. مشابه این معماری در شوش و هگمتانه نیز توسط داریوش بزرگ بنا شد که از آن‌ها مانند تخت جمشید برای پذیرایی از شخصیت‌های برجسته و نمایندگان خارجی، برگزاری مراسم سلطنتی و اسکان پادشاهان استفاده می‌شد.

نگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده‌است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت، به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش کبیر آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت.

بر اساس خشت نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکار ان، کارگران، زنان و مردان بیشماری از ملت‌های مختلف شرکت داشتند . چگونگی سازه وسعت کامل کاخ‌های تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است که بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مرودشت است، بنا شده‌اند و از بخش‌های مهم زیر تشکیل یافته‌است:

کاخ‌های رسمی و تشریفاتی تخت جمشید (کاخ دروازه ملل)
سرای نشیمن و کاخ‌های کوچک اختصاصی
خزانهٔ شاهی
دژ و باروی حفاظتی

سرانجام تخت جمشید مجموعه کاخ‌های تخت جمشید، در سال (۳۳۰ پیش از میلاد) به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمام بناهای آن به صورت ویرانه درآمد.

از بناهای بر جای مانده و نیمه ویرانه، بنای مدخل اصلی تخت جمشید است که به کاخ آپادانا معروف است و مشتمل بر یک تالار مرکزی با ۳۶ ستون و سه ایوان ۱۲ ستونی درقسمت‌های شمالی، جنوبی و شرقی است که ایوان‌های شمالی و شرقی آن به‌وسیله پلکان‌هایی به حیاط‌های مقابل متصل و مربوط می‌شوند. بلندی صفه در محل کاخ آپادانا ۱۶ متر و بلندی ستون‌های آن ۱۸ متر است.

این‌مجموعه در فهرست آثار تاریخی ایران و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده‌است.

پیشنهادی: مختصر درباره سلسله‌ی هخامنشیان
ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *