خانه » ضرب المثل ایرانی » معنی ضرب المثل ” ماست ها را کیسه کردند “

معنی ضرب المثل ” ماست ها را کیسه کردند “

همه چیز درباره معنی و مفهوم ضرب المثل ماست ها را کیسه کردند + داستان

ماست ها را کیسه کردند

در این پست با معنی و مفهوم و داستان این ضرب المثل ایرانی و قدیمی آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

ضرب المثل ماست ها را کیسه کردند کنایه از چیست؟

۱- کنایه از ترسیدن و تسلیم شدن در برابر کسی است.

۲- یعنی حساب کار دستش آمد و دیگر اشتباهاتش را تکرار نمی کند!

۳- معمولا این ضرب المثل را در جایی به کار می برند که کسی کار اشتباه یا خلافی می کرده اما بالاخره از روی ترس یا به هر دلیلی تسلیم می شود و دیگر آن کار را تکرار نمی کند.

۴- ماستتو کیسه کن یعنی اوضاع خراب است مراقب باش و حواست را جمع کن.دست از کار خود بردار.

ریشه و داستان ضرب المثل

نقل شده که در زمان ناصرالدین شاه، یکی از ماموران او مختار السلطنه نام داشت که مسئول نظارت بر کیفیت و قیمت خوار و بار و مواد غذایی بود. به مختار السلطنه خبر دادند که در تهران گرانی آمده و دزد ها هم زیاد شده اند و هرروز از جلوی در مغازه ها اجناسی را می دزدند و فرار می کنند.

مختارالسلطنه سریعا به آنجا رفت و برخورد شدیدی با دزدان و حتی گرانفروشان داشت تا جایی که وقتی مردم می شنیدند او به تهران آمده ترس به اندامشان می افتاد و در فروش مواد غذایی نهایت دقت را به کار می گرفتند!

یک روز خبر رسید که قیمت ماست هم که تا آن روز جزو ارزان قیمت ترین مواد عذایی بود، گران شده است. مختار السلطنه دستورات سختی را برای ارزان کردن ماست اعمال کرد و برای گران فروشان آن را هشدار و تهدید جدی داد.

از قضا در یکی از روزها مختارالسلطنه با لباس مبدل و ناشناس به بازار رفت تا ماست بخرد و همچنین خلافکاران را بهتر بشناسد. واردمغازه ای شد و یک مقدار ماست خواست. فروشنده که خیال کرد او از مردم عادی و شاید مسافر باشد پرسید: ماست معمولی می خواهی یا ماست مختارالسلطنه؟!

مختارالسلطنه که جا خورد پرسید: مگر فرقی دارد؟! فروشنده گفت: ماست معمولی همان ماست قبلی و با کیفیتمان است که آب هم قاطی اش نمی کنیم اما ماست مختارالسطنه را با آب قاطی می کنیم که ارزان قیمت است و اینطوری خود مختارالسلطنه هم بیاید اینجا کاری به کار کسی نخواهد داشت!

مختارالسلطنه که کارد میزدی خونش در نمی آمد، بالاخره برآشفت و دستور داد فروشنده را به طور برعکس از در مغازه اش آویزان کنند و ماست ها را هم از پاچه شلوارش بریزند داخل تا انقدر آن بالا بماند که آب ماست ها از خشتکش بیرون بریزد و خشک شود! بعد از آن ماجرا حساب کار دست همه فروشنده ها آمد! همگی ماست هایشان را کیسه کردند تا آبش جدا شود و خالص شود!

از آن پس کسی که تهدید می شود و می ترسد و کارش را اصلاح می کند، این ضرب المثل را برایش به کار می برند.

پیشنهادی: ضرب المثل با ماست

اختصاصی-دانشچی

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *