خانه » پایه ششم » پاسخ سوالات درس هشتم نگارش ششم دریا قُلی

پاسخ سوالات درس هشتم نگارش ششم دریا قُلی

جواب به سوالات و فعالیت درس هشتم نگارش ششم ( پاسخ ها به صورت گام به گام )

پاسخ سوالات درس هشتم نگارش ششم دریا قُلی

پاسخگویی به سوالات درس هشتم کتاب نگارش ششم دریا قُلی صفحات ۵۰، ۵۱، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۵۵، ۵۶ با دانشچی همراه باشید.

جواب سوالات نگارش ششم درس هشتم دریا قُلی ( پاسخ گام به گام )

املا و دانش زبانی درس هشتم

۱- در هر ستون، حرف نخست کلمه‌ها را بردارید و از راست به چپ در کنار هم قرار دهید تا یک واژه از متن درس به دست آید.

فروش

دوران

ادبیات

کهن

اتّفاق

رکاب

حاشیه

فرسوده

ظلم

میهن

دلیرانه

انتقال

فوراً

عقب

وطن

سرعت

عملیات

تلفظ

فداکار حفظ مدافع وسعت

۲- با توجّه به متن درس، جدول زیر را کامل کنید.

واژه‌های بدون نقطه واژه‌های یک نقطه‌ای واژه‌های دو نقطه‌ای واژه‌های سه نقطه‌ای
علی

دلاور

مردم

مرد

محاصره

راه

همه

الکن

درنگ

فوراً

فداکاری

خاطره

روزگار

هدف

انسان

دیار

قله

صورت

نبرد

وسعت

تانک

توان

دلیرانه

شهر

گورستان

رسیدن

عقب

۳- متن زیر را بخوانید و هر جایی که لازم است، در آن از نشانه‌های ؟ . ! ، : « » استفاده کنید. (پاسخ ها با رنگ سبز)

یک روز غروب، وقتی دهقان از مزرعه به خانه بر می‌گشت، از لانه‌ی غازها صدایی شنید. دهقان از جا پرید و گفت: «چه صدای عجیبی! حتماً روباه است سپس به طرف لانه‌ی غازها دوید، روباه را از لانه‌ی غاز ها بیرون کرد. در را که باز کرد، گفت: «دختر خوبم! روباه می‌گوید: امروز صبح که غازها را به چرا می‌بردی، شال زیبایی سر کرده بودی. یا شالت را می‌دهی یا همه‌ی غازها را می‌برم

دخترک، با ناراحتی گفت: «مگر روباه هم شال سر می‌کند؟»

دهقان گفت: «من نمی‌دانم، حالا که چشمش دیده و دلش خواسته است

نگارش درس هشتم

۱- با استفاده از واژه‌های زیر یک بند درباره‌ی «شهید» بنویسید. از علائم نگارشی مناسب هم استفاده کنید. کلمات به کار رفته با رنگ قرمز مشخص شده است.

عشق، زندگی، حماسه، صداقت، سنگر، سرنوشت‌ساز

📗 پاسخ: وقتی نگاهی به زندگی شهیدان می‌اندازم، می‌بینم که سراسر عشق و زیبایی بوده است. آنها در جبهه‌های حق حماسه‌های بزرگی آفریدند و تصمیمات سرنوشت‌سازی گرفتند. شهیدان پایه‌های زندگی خود را بر صداقت استوار ساختند و پس از جنگ نیز سنگر آنها علم و دانش بود تا همیشه کشور را سربلند نگه دارند.

۲- من با خواندن این درس:

کنجکاو شدم که 📗 پاسخ: زندگی دیگر شهیدان جنگ تحمیلی را مطالعه کنم.

متوجه شدم که 📗 پاسخ: چه خون‌هایی برای حفظ سرزمینم به زمین ریخته شده است.

اکنون احساس می‌کنم که 📗 پاسخ: به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنم و جانم را فدای میهنم می‌کنم.

جواب کارگاه نویسندگی درس هشتم

۱- به نظر شما کدام بند درس از توصیف زیباتری برخوردار است؟

📗 پاسخ: اما دریاقلی، همچو دریایی خروشان بود، با تمام وجود تلاش می‌کرد از میان گشتی‌های دشمن و آتش خمپاره‌ها بگذرد و زودتر از سربازان بعثی، خود را به شهر برساند.

۲- وطن خود را در دو بند توصیف کنید.

📗 پاسخ: وطن من ایران زادگاه شیران و دلیران است. مردان و زنانی که با دلاوری و رشادت هرگونه دست‌درازی به این سرزمین را نابود کرده و از خون خود برای برافراشته ماندن پرچم مقدسش گذشتند.

ایران من، سرزمینی چهارفصل و زیباست که از خاک گرم آن هنوز بوی دود و خمپاره به مشام می‌رسد، درختان نخل سربریده شده آن هنوز گواه رنج‌هایی است که کشیده‌اند و مردم غیور و سرافرازش هنوز داغ عزیزانشان را بر دل دارند. به ایرانی بودنم افتخار می‌کنم و برای سربلندی کشورم جانانه تلاش می‌کنم.

۳- فهم خود را از ضرب‌المثل «هرکه بامش بیش، برفش بیشتر» در یک بند بنویسید.

📗 پاسخ: به این معنی است که هرکه پول و قدرت بیشتری در اختیار دارد، مشکلات و مسائل بیشتری نیز در زندگی دارد. مانند خانه‌ای که هرچقدر بزرگتر باشد، بام بزرگتری نیز دارد؛ بنابراین در هنگام بارش برف صاحبخانه باید زحمت بیشتری برای پارو کردن برف‌های آن بکشد.

درک متن درس هشتم

الف) متن زیر را با دقّت بخوانید.

آن سوی جنگل‌‍‌ها، روستای کوچکی بود. در آنجا رسم بود که افراد پیر و از کار افتاده را در خانه‌ی دور‌افتاده‌ای نگهداری کنند.

در این روستا، دهقان جوانی با پدر پیر و پسر کوچکش زندگی می‌کرد. پدر او دیگر نمی‌توانست کار کند. دهقان جوان تصمیم گرفت او را به آن خانه ببرد.

فردای آن روز، پدرش را سوار گاری کرد و به راه افتاد. وقتی که به آنجا رسیدند، مقداری آب و غذا برای او گذاشت و برگشت. در راه به یاد پیری خودش افتاد و گفت: «انصاف نیست؛ یک روز ممکن است پسرم همین بلا را سر من بیاورد.» دهقان جوان برگشت و پدر را با خود به خانه آورد و او را در زیرزمین خانه‌اش پنهان کرد.

پس از مدّتی بیشتر مردم روستا بیمار شدند. وقتی پیرمرد خبر را شنید، گفت: «بیماری به خاطر آب آلوده است. به سرچشمه بروید و راه آب را عوض کنید.» دهقان جوان حرف‌های پدر را به مردم گفت. آنها مسیر آب را تغییر دادند و سلامتی به روستا بازگشت.

مدتی گذشت. فصل کاشت فرا رسید. پدر پیر به پسرش گفت: «اگر امسال مردم به جای گندم ذرّت بکارند، سال بعد زمین دوباره قوّت پیدا می‌کند و محصول گندم زیاد می‌شود.»

مردم همان کاری را کردند که پیرمرد گفته بود. سال بعد آسیاب‌ها پر از دانه‌های گندم شدند. مردم روستا جشن گرفتند و به خانه‌ی دهقان آمدند و گفتند: «تو خیر مردم روستا را از همه بهتر می‌دانی پس کدخدای ما هستی.» دهقان گفت: «امّا من کاری نکرده‌ام، این فکر پدرم بود.» مردم با تعجّب گفتند: «مگر او را به آن خانه نبرده‌ای؟»

دهقان جوان ماجرا را تعریف کرد و گفت: «درست است که پدرم از کار افتاده است؛ امّا چیزهای زیادی می‌داند.» از آن روز مردم تصمیم گرفتند که پیرمردها و پیرزن‌ها را پیش خود نگه دارند.

ب) با توجّه به متن به سؤالات زیر پاسخ دهید.

۱- در سطر اول کلمه‌ی آنجا به چه چیزی اشاره می‌کند؟

📗 پاسخ: روستای کوچک

۲- کلمه‌ی او به چه کسی یا چه چیزی اشاره می‌کند؟

📗 پاسخ: پدر پیر دهقان

۳- کلمه‌ی تو به چه کسی یا چه چیزی اشاره می‌کند؟

📗 پاسخ: دهقان جوان

۴- در بند سوم کلمه‌ی آنجا به چه چیزی اشاره می‌کند؟

📗 پاسخ: خانه‌ی دورافتاده‌ای که پیرمردها و پیرزن‌ها را به آنجا می‌بردند.

۵- در دو بند آخر متن، دور نشانه‌های ربط خط بکشید. (در بالا پاسخ ها با رنگ سبز در متن مشخص شده است)

هنر و سرگرمی

۱- از روی سرمشق زیر، خوش‌خط و زیبا بنویسید. (این مورد توسط دانش آموز باید نوشته شود)

تو ای آن که گستی بجویی همی        چنان کن که بر داد پویی همی

فریدون فرّخ فرشته نبود                     ز مشک و ز عنبر سرشته نبود

۲- مانند نمونه واژه‌ها را با فلش به هم وصل کنید و یک جمله بسازید.

📗 پاسخ: آرش، دلاور مرد ایرانی، با پرتاب تیر سرزمین ایران را از بیگانگان رهایی بخشید.

 

جواب درس‌های بعدی نگارش ششم دانلود PDF کتاب نگارش ششم


اختصاصی_دانشچی

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *