درباره خاطرات زندگی امام خمینی قدس سره و مقام معظم رهبری
امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی و از بزرگترین مراجع تقلید روزگار خویش بود. وی در خرداد ماه سال ۱۳۶۸ دعوت حق را لبیک گفت و دوستدارانش را با غم و اندوهی جانکاه تنها گذاشت. بعد از ایشان، مجلس خبرگان رهبری تشکیل شد و آیة الله خامنهای را به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران برگزید.
خاطرات زندگی امام خمینی قدس سره
خواندن خاطرات ایشان میتواند نکتههای آموزندهای از زندگی پربارشان را به ما نشان دهد. به تعدادی از این خاطرات اشاره میکنیم.
یک مرجع بزرگ در خدمت چند نوجوان
زمانی که امام در پاریس بود، اغلب در آن جا میدیدم که او برای ۵ یا ۶ نوجوان دختر و پسر، جلسهای ترتیب داده، با آنها صحبت میکند و برای آمادهکردن و روشنکردن آنها، وقتی طولانی صرف میکند. گاهی من تعجب میکردم از این که مثلاً یک مرجع بزرگ، نشسته و برای عدهای نوجوان، اوضاع سیاسی را تحلیل و یا اسلام را تشریح میکند.
ورزش را دوست داشت
امام ورزش را دوست داشت؛ ولی رشته خاصی را ترجیح نمیداد؛ شاید بشود گفت که به کشتی و ورزش باستانی، بیشتر علاقه داشت؛ ولی ژیمناستیک، بیشتر از سایر ورزشها، نظر ایشان را جلب میکرد. در پرش طول و ارتفاع، خودش در کودکی تمرین میکرد و دو دست و یک پای او بر اثر همین ورزش، شکسته بود. بیش از ده جای سر و چند جای پیشانی وی نیز شکستگی داشت. امام تا همین اواخر روزی یک ساعت و نیم پیادهروی میکرد و حرکتهای ورزشی را به راحتی انجام میداد و مرتب حرکاتی را که پزشکان برای کمردرد و پادرد، تجویز کرده بودند، انجام میداد.
بهترین عطر را انتخاب میکرد
امام نمونه کامل سادهزیستی، قناعت و صرفهجویی در استفاده از امکانات زندگی بودند؛ ولی همیشه فضای محیط زندگی، اتاق کار و محل عبادت و خواب وی، از بوی دلانگیز عطرهای بسیار خوشبو، آکنده بود و در زمینه نظافت و پاکیزگی و استفاده از بهترین عطرها، در حد کمال مقید بود.
وقتی دوستان امام از دور و نزدیک، انواع عطرهای داخلی و خارجی را به محضر وی اهدا میکردند، امام تنها در این زمینه بود که با ذوق سرشار و زیباپسند خود، بهترینها را انتخاب میکرد.
خاطرات زندگی مقام معظم رهبری
خاطرات رهبران جامعه بیانگر قسمتی از خصوصیات اخلاقی و رفتاری آنان میباشد. به چند خاطره از زندگی مقام معظم رهبری اشاره میکنیم.
رفتار قرآنی با بدهکار
حضرت آیت الله خامنهای دامت برکاته در زمان ریاست جمهوری به یکی از کشورهای اسلامی رفتند و ما به عنوان همراه در خدمت ایشان بودیم. حضرت آیت الله خامنهای به رئیسجمهور آنجا فرمودند: «بدهی ما را نمیدهید؟» او در جواب گفت: «قرآن میفرماید: “فنظرة الی میسرة؛ به آدم بدهکار مهلت بدهید.”» آقا با مزاح فرمودند: «تا اینجا را قبول دارم ولی به شرط اینکه قسمت دوم آیه شریفه را نخوانید که اگر بدهکار توانایی پرداخت ندارد به او ببخشید؛ «ان تصدقوا خیر لکم». [حجة الاسلام والمسلمین قرائتی (تهران)]
سادگی و صفای ازدواج
چند روز پس از خواستگاری خانواده بزرگوار حضرت آیت الله خامنهای از دختر بنده، خدمت مقام معظم رهبری رسیدم. ایشان فرمودند: «آقای دکتر! اگر خدا بخواهد با هم خویشاوند میشویم». عرض کردم: «چطور؟» فرمودند: «آقا مجتبی و دختر خانم شما ظاهراً یکدیگر را پسندیدهاند و در گفتوگو به نتیجه رسیدهاند. حالا نظر شما چیست؟»
عرض کردم: «آقا اختیار ما هم دست شماست!»
آقا فرمودند: «شما و همسرتان استاد دانشگاه هستید و زندگی شما با زندگی ما متفاوت است. تمام زندگی ما غیر از کتابهایم، یک وانت لوازم کهنه است. خانه ما هم دو اطاق اندرونی دارد و یک اطاق بیرونی که مسئولان میآیند و با من دیدار میکنند. من پولی برای خرید خانه ندارم. خانهای اجاره کردهایم که قرار است در یک طبقه آن آقا مصطفی و در طبقه دیگر آقا مجتبی زندگی کنند. ما زندگی معمولی داریم و شما زندگی خوبی دارید، مثل ما زندگی نکردهاید. آیا دختر شما حاضر است با این وجود زندگی کند؟!»
زیبایی و دقت سخن رهبر معظم انقلاب برای من بسیار جالب بود. موضوع را به دخترم گفتم و او با روی باز استقبال کرد. [غلامعلی حداد عادل (نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی)]
منبع: https://hawzah.net خاطراتی شیرین از زندگی امام خمینی (ره)، خاطراتی درسآموز از زندگی مقام معظم رهبری