جواب به سوالات و فعالیت درس دوازدهم پیام های آسمان هشتم ( پاسخ ها به صورت گام به گام )
پاسخگویی به سوالات درس دوازدهم کتاب پیامهای آسمان هشتم ارزش کار صفحات ۹۸، ۹۹، ۱۰۰، ۱۰۱ با دانشچی همراه باشید.
جواب سوالات پیامهای آسمان هشتم درس دوازدهم ارزش کار ( پاسخ گام به گام )
فعّالیت کلاسی درس دوازدهم صفحه ۹۸
به نظر شما بیکاری چه مشکلات دیگری در جامعه بهوجود میآورد؟
📗 پاسخ: زیاد شدن دزدی، از بین رفتن امنیت اجتماعی، پیدایش بیماریهای مختلف روانی، گسترش فقر، رواج بیبندوباری و فساد و…
فعّالیت کلاسی صفحه ۹۹
اکنون به این دو حدیث توجه کنید و مانند نمونة بالا، پیام هر حدیث درباره مال حرام را بنویسید.
۱- امام رضا علیه السلام: مالی که از راه حرام به دست آید، زیاد نخواهد شد و اگر هم زیاد شود برکتی نخواهد داشت.
📗 پاسخ: پیام: زیاد نشدن و بدون برکت شدن مال.
۲- امیرالمؤمنین علیه السلام: کسی که اموالش را از راه نادرست به دست آورد، در جای نادرست هم آن را از دست میدهد.
📗 پاسخ: پیام: مال حرام در کارهای حرام استفاده میشود.
خودت را امتحان کن صفحه ۱۰۰
۱- کار کردن چه فوایدی برای فرد و جامعه دارد؟ سه مورد را بیان کنید.
📗 پاسخ: فواید فردی: بینیازی خود و خانواده از کمک دیگران، توانایی برای انفاق، سخاوتمندی و مشارکت در کارهای خیر و همچنین کار کردن ثواب عبادت خداوند را به دنبال دارد.
فواید اجتماعی: برطرف ساختن مشکلات اجتماعی، جلوگیری از بروز بسیاری از جرایم و تخلفات اجتماعی مانند مزاحمتهای خیابانی و تکدّیگری.
۲- چند کار نام ببرید که درآمد آنها حرام است.
📗 پاسخ: دزدی، کمفروشی، ربا، قمار، فروش اموال دزدی و قاچاق.
۳- سه شغل حلال نام ببرید که ممکن است درآمد صاحبان آنها حرام شود.
📗 پاسخ:
فروشندهای که اجناس بیکیفیت را در بستهبندی خوب و با قیمت بالا میفروشد.
فروشندهای که در وزن کردن کمفروشی میکند.
کارمندی که موظف است به موقع در محل کار حاضر شود، اگر در ساعت کاری به وظایفش نپردازد، پولی که دریافت میکند حق او نیست و استفاده از آن برایش حرام است.
۴- کسب و کار حرام چه آثار بدی بر زندگی انسان دارد؟
📗 پاسخ: کسی که اموالش را از راه حرام به دست آورد، مرتکب گناه بزرگی میشود که حتی اگر همه آن اموال را در کارهای خوب نیز مصرف کند، نه تنها گناهانش پاک نمیشود؛ بلکه گناهی به گناهانش افزوده خواهد شد، برکت هم از مالش میرود. همچنین مال حرام در رفتار و شخصیت همه افراد خانواده اثر ناپسند میگذارد.
پیشنهاد صفحه ۱۰۱
داستان بازار سیاه (داستان شماره ۳۳ از کتاب داستان راستان، نوشته استاد شهید مرتضی مطهری) را بخوانید و آن را برای دوستانتان بازگو کنید.
📗 پاسخ:
عائلهی امام صادق و هزینهی زندگی آن حضرت زیاد شده بود. امام به فکر افتاد که از طریق کسب و تجارت عایداتی به دست آورد تا جواب مخارج خانه را بدهد.
هزار دینار سرمایه فراهم کرد و به غلام خویش- که «مصادف» نام داشت- فرمود: «این هزار دینار را بگیر و آمادهی تجارت و مسافرت به مصر باش».
مصادف رفت و با آن پول از نوع متاعی که معمولاً به مصر حمل میشد خرید و با کاروانی از تجار که همه از همان نوع متاع حمل کرده بودند به طرف مصر حرکت کرد.
همینکه نزدیک مصر رسیدند، قافلهی دیگری از تجار که از مصر خارج شده بود به آنها برخورد. اوضاع و احوال را از یکدیگر پرسیدند. ضمن گفتوگوها معلوم شد که اخیراً متاعی که مصادف و رفقایش حمل میکنند بازار خوبی پیدا کرده و کمیاب شده است. صاحبان متاع از بخت نیک خود بسیار خوشحال شدند، و اتفاقاً آن متاع از چیزهایی بود که مورد احتیاج عموم بود و مردم ناچار بودند به هر قیمت هست آن را خریداری کنند.
صاحبان متاع بعد از شنیدن این خبر مسرتبخش با یکدیگر همعهد شدند که به سودی کمتر از صددرصد نفروشند.
رفتند و وارد مصر شدند. مطلب همانطور بود که اطلاع یافته بودند. طبق عهدی که با هم بسته بودند بازار سیاه به وجود آوردند و به کمتر از دو برابر قیمتی که برای خود آنها تمام شده بود نفروختند.
مصادف با هزار دینار سود خالص به مدینه برگشت. خوشوقت و خوشحال به حضور امام صادق رفت و دو کیسه که هر کدام هزار دینار داشت جلو امام گذاشت.
امام پرسید: «اینها چیست؟» گفت: «یکی از این دو کیسه سرمایهای است که شما به من دادید، و دیگری- که مساوی اصل سرمایه است- سود خالصی است که به دست آمده».
امام: «سود زیادی است، بگو ببینم چطور شد که شما توانستید این قدر سود ببرید؟»
– قضیه از این قرار است که در نزدیک مصر اطلاع یافتیم که مالالتجارهی ما در آنجا کمیاب شده. همقسم شدیم که به کمتر از صددرصد سود خالص نفروشیم، و همین کار را کردیم.
– سبحان اللّه! شما همچو کاری کردید؟! قسم خوردید که در میان مردمی مسلمان بازار سیاه درست کنید؟! قسم خوردید که به کمتر از سود خالصِ مساوی اصل سرمایه نفروشید؟! نه، همچو تجارت و سودی را من هرگز نمیخواهم.
سپس امام یکی از دو کیسه را برداشت و فرمود: «این سرمایهی من» و به آن یکی دیگر دست نزد و فرمود: «من به آن کاری ندارم».
آنگاه فرمود: «ای مصادف! شمشیر زدن از کسب حلال آسانتر است».
منبع: http://www.mortezamotahari.com
جواب درسهای بعدی پیامهای آسمان هشتم دانلود PDF کتاب پیامهای آسمان هشتم