تحقیق مختصر ویژگی های نظام اجتماعی ایران در دوره ساسانیان
همانطور که بر همگان واضح و مبرهن است، تاریخ ایران باستان یکی از متمدنترین و پربارترین حکومتهای دنیا بشمار میرود. امپراتوریهای متفاوت و با فرهنگهای مختلف در همه جا به وجود آمدهاند اما تاریخ ایران مملو از آثار تمدن و رشدی بوده است که امروزه در بسیاری از کشورها جدید الورود محسوب میشود.
در بین تمام اقوام ایرانی و سلسلههای حاکم بر ایران نیز، بعضی سلسلهها از بعضی دیگر درخشانتر بودند. در این میان سلسله ی ساسانیان به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ ایران به شمار میرود. به وجود آمدن بسیاری از نظامات اجتماعی و همچنین بیشترین آزادی در بین مردم به دوره ساسانیان باز میگردد.
آغاز سلسله ساسانیان و نظام اجتماعی آن
اردشیر بابکان به عنوان موسس و سر سلسلهی حکومت ساسانیان خود از موبدان و فرهیختگان زمان به شمار میرفته است. او حکومت خود را بر اساس اتحاد دینی و متمرکز نمودن قدرت بنا نمود. از آنجا که اجداد وی نیز از خادمان معبد آناهیتا بودند، او با تعالیم و آموزه های زرتشتی آموخته شده بود.
حکومت ساسانیان حدود ۴۲۰ طول کشید. اردشیر بابکان درصدد ایجاد جامعهای بود، که طبقات اجتماعی جامعه در حدود خود برقرار و دارای قدرت باشند. این امر در ابتدا بسیار خوب و موثر پیش میرفت اما در نهایت به زوال سلسله ی ساسانی انجامید.
نظام طبقاتی ساسانیان
اردشیر بابکان شیوهی جدیدی از کشورداری را بنیان نهاد. او نظام اجتماعی جامعه را به چهار گروه تقسیم کرد: گروه اول روحانیون، گروه دوم جنگاوران، گروه سوم مستخدمین ادارات، گروه چهارم توده ملت.
این طبقات به زیرگروههایی نیز تقسیم میشدند، تا تسلط و کنترل آنها راحت تر باشد. با اینکه آموزههای زرتشت بر پایه ایجاد تعادل اجتماعی استوار بود، اما طبقهبندی اجتماعی سبب ایجاد شکاف عمیق بین تودهی مردم و گروههای اشرافیت شد. در واقع، علیرغم وجود ۴ گروه طبقاتی دو طبقه در جامعه زندگی میکردند، اشراف و تودهی مردم.
گروه اول: روحانیون
مهمترین و بانفوذترین طبقهی اجتماعی در دوره ساسانی طبقهی روحانیون یا مغان (موبدان) بودند. اردشیر بابکان خود مغ بود و خود را برگزیدهای از جانب اهورامزدا میدانست. او با بخشیدن هدایای مادی بسیار به موبدان توانست، پشتیبانی و حمایت آنها را برای حفاظت از سلطنت جلب کند و از آنجا که دین در نزد مردم اولویت محسوب میشد ،این حمایت برای سلطنت بسیار با ارزش بود.
روحانیان سلسله مراتب منظمی برای خود داشتند. هر منطقه برای خود مغ داشت. موبد بزرگ از طرف شاه انتخاب میشد. در زمان اردشیر دوم، شاپور سوم و یزدگرد اول رابطه روحانیون با دربار تیره شد. زیرا شاهان این دوره برای تسلط بر مرزهای سیاسی از دولتهای مسیحی امپراتوری بیزانس یا روم حمایت میکردند و نفوذ مسیحیت در ایران به چشم میخورد.
در دوران خسرو پرویز، به دلیل فساد آشکار دربار و آشفتگی سلطنت، موبدان قدرت بیشتری یافتند و در نهایت، ضعف حکومتی در دورهی یزدگرد سوم با حمله اعراب به ایران سبب سقوط این سلسله شد.
گروه دوم: طبقه جنگاوران
طبقه جنگاوران یا سپاهیان که همان گروه نظامیان بودند، تحت فرمان مستقیم شاه بودند. آنها از شاه حقوق میگرفتند و وظیفه آنها مبارزه با دشمن، دفاع از مرزها و جانفشانی برای خانواده سلطنتی بود.
پیکره اصلی سپاه را سوار نظام تشکیل میدادند و افراد پیاده نظام، اغلب روستاییان بیخانمانی بودند که جهت پادویی به سپاه میپیوستند و چندان اهل جنگاوری و رشادت نبودند. “سپاهبد” بالاترین درجه نظامی دورهی ساسانی بود که البته در زمان خسرو انوشیروان این درجه لغو شد. چرا که شاه خودش فرمانده ارشد نیز بود. شاهان ساسانی علاقمند به شرکت در جنگ بودند و این را نشان شجاعت و بالندگی میدانستند، از این روی درجه سپاهبد در جنگ تقریبا بی استفاده میماند. لباس سپاهیان ایران در زمان ساسانیان جامهای سرخ رنگ بود.
بین رتبه ی جنگاوران و روحانیون، زیر طبقاتی بودند که به هر دو طبقه تعلق داشتند.
- شهرداران
- بزرگان (کسانی که مناصب درباری داشتند)
- ویسپوهران (شامل سران طوایف ممتاز)
- آزادان (گروهی که برای خدمت در سپاه آموزش میدیدند. سواره نظام از میان آنها انتخاب میشدند)
طبقه جنگاوران در اواخر دوره ساسانیان چنان قدرتمند بود که چندتن ازجنگاوران این طبقه مانند “بهرامچوبین”، ” شهروارز” و “فرخ هرمزد” توانستند با کودتا و جنگ با شاهان ساسانی بر تخت شاهی تکیه بزنند. از آنجا که اواخر حکومت ساسانی کشور در آشفتگی به سر میبرد، پرداخت نشدن حقوق و مواجب سپاهیان میتواند از عوامل این کودتاها باشد.
گروه سوم: مستخدمین ادارات و دبیران
دبیران که همان کاتبان دورهی هخامنشیان بودند، در نهادهای اداری اشتغال داشتند. آنها نقش مهمی را در دربار ساسانی ایفا میکردند. وظیفه اصلی و مهم این کاتبان، علاوه بر ایجاد رابطه بین پادشاه و طبقات دیگر، نوشتن نامههایی که شاه دستور میداد، کتاب فرامین، نطقها سخنرانیها، نوشتن وصایا و از همه مهمتر ثبت تاریخ و نوشتن “خداینامه ” بود.
اکثر این دبیران مترجم نیز بودند و کار ارتباط برقرار کردن با دولتهای دیگر را نیز انجام میدادند. آنها اجازه داشتند نام خود را در انتهای کتیبهها و خداینامه ها ثبت کنند. این دبیران محرمان پادشاه محسوب شده و در همه حال در کنار پادشاه بودند. علی الخصوص در هنگام جنگ و یا مذاکرات سیاسی.
گروه چهارم: تودهی ملت
تودهی مردم، متشکل از دهقانان، پیشه وران، صنعتگران و کشاورزان بود. به جز دهقانان که مأمور جمعآوری مالیاتها از کشاورزان بودند و صنعتگران که با تاجران داد و ستد میکردند، بقیه مردم در زندگی فلاکت باری به سر میبردند.
دهقانان، نمایندهی حکومت در روستاها بودند. آنها مالک زمینها بودند و از رعیت ها مالیات و خراج میگرفتند. آنها همچنین به ترویج اندیشههای روحانیون در بین توده مردم میپرداختند. دهقانان همچنین در زمان جنگ نیروی پادوی سپاه را فراهم میکردند.
بیشتر بخوانید: علت سقوط حکومت ساسانیانسازماندهی نظام اجتماعی در دوره ساسانیان
تسلط بر هر یک از این طبقات، بر عهدهی رئیس یا بزرگ طبقه بود. در ابتدا این ساختار بسیار کارآمد بود و شاید اگر طبق اصول واقعی خودش پیش میرفت، میتوانست جامعهای مرفه و امن را به وجود بیاورد. اما قدرت خواهی روحانیون و سپاهیان به مرور باعث تزلزل و ایجاد شکاف در این نظام شد.
یکی از مهمترین نقاط ضعف این نظام غیر قابل عبور بودن این طبقات بود. یعنی قشر تودهی مردم هرگز نمیتوانستند به طبقات بالا صعود کنند. طبقات بالایی نظام موروثی بودند.
نتیجه گیری
حکومت ساسانی با اینکه توانست حدود ۴۲۷ سال سلطنت را در اختیار داشته باشد، اما با عدم ایجاد تعادل و توازن در نظام اجتماعی خود سبب نارضایتی و مخالفت قشر عوام و توده مردم شد. همین امر سبب شد تا در زمان حمله اعراب به ایران، یزدگرد سوم نتواند در مقابل این حمله مقاومت کند و با ترک نهاوند ایران را به اعراب واگذار کرد.